می توان گفت از زمانی که کلنگ به زمین رسید تاکنونخدمات ارائه شده در این شهرک اصلا با شهرکهای سپاهان شهر و بهارستان قابل مقایسه نبوده و بخش اعظمی از شهروندان محترمی که این خطه از سرزمین را برای سکونت انتخاب کرده اند همچنان در برهوت منظریه با مشکلات ریز و درشت آن دست و پنجه نرم می کنند.
یک مقایسه اجمالی بین دو شهرک اصفهانی ها یعنی بهارستان و سپاهان شهر با شهرک ما در خمینی شهر گویای حال و روز شهرک منظریه است. البته هرچند دو شهرک نامبرده مشکلات خودشان را دارند ولی ظاهرا وضعشان به مراتب بهتر از منظریه به نظر می رسد. به عنوان مثال سرانه فضای سبز در بهارستان و سپاهان شهر به ترتیب بیش از 15 متر مربع و بیش از 35 متر مربع می باشد؛ در حالی که این میزان در شهرک منظریه به 10 متر مربع هم نمی رسد.
همچنین میزان رعایت اصول شهرسازی مدرن، وضعیت منظر شهری و میزان و تنوع خدمات دهی به شهروندان در دو شهرک بهارستان و سپاهان شهر به مراتب بهتر از شهرک منظریه است. علاوه بر اینها دو شهرک نامبرده عناصر شاخصی نیز دارند که سبب سرشناسی آنها در بین سایر شهرها شده است. به عنوان مثال بهارستان دانشگاه شیخ بهایی، یک بوستان در دامنه کوه و دریاچه مصنوعیزیتون را دارد و سپاهان شهر استخر آبسار و رستوران ترکیه ای آتایار را و جدیدا هم که سیتی سنتر در کنارش احداث شده و بر اجر و اعتبارش افزوده است.
این در حالی است که منظریه به جز مشکلاتی که در رعایت اصول شهرسازی، منظر شهری و خدمات رسانی دارد تقریبا به جز موسسهآموزشعالیجهاددانشگاهی تا چند سال اخیر حرفی برای گفتن به مرزهای فراتر از خود را نداشته است. در واقع شهرک منظریه هرچند تقریبا با دو شهرک نامبرده هم سن و سال است اما در مقایسه با آنها فرتوت تر و ناتوان تر به نظر می رسد.
هرچند مشکلات و کمبودهای این شهرک دیگر برای ساکنان آن مانند زخمی کهنه شده است اما با در نظر گرفتن وضعیت فعلی و آینده این شهرک می توان گفت ادامه دار شدن این روند ممکن است در آینده این زخم کهنه را از نو بازکند. زخمی که تبعات آن متوجه تمام شهر خواهد شد.
سر کلاف شهرک های اقماری را که بگیریم می رسیم به لئوناردو داوینچی . در واقع نظریه رسمی ایجاد شهرهای اقماری را اولین بار لئوناردو داوینچی برای جلوگیری از ازدیاد جمعیت شهر میلان مطرح کرد، اما نظریه ایجاد چنین شهرهایی را در سال 1898 هاوارد با عنوان باغشهرها ارائه داده بود. در قرن بیستم مهندس شهرساز انگلیسی به نام ابنزر هاوارد نخستین باغ شهر را به نام لچ ورث در پنجاه کیلومتری لندن جهت سر ریز جمعیت و ایجاد محیطی بهتر برای ساکنان شهر ساخت.
پس از وی ایده باغشهر گسترش یافت و ریموند آنوین و دیگران روی نظریه هاوارد کار کردند و در نتیجه شهرک های اقماری به عنوان شهرهای اجتماعی برای تمرکززدایی از شهر بزرگ احداث گردیدند. پس از آن اشکال متعدد شهرهای جدید از ایده باغشهر هاوارد الهام گرفتند. به طوری که رخنه¬ی نظریات هاوارد در سراسر اروپا و حتی آمریکا بسیار چشمگیر است.
در واقع می توان گفت استفاده از این ترفند در تمام جهان از جمله در کشور عزیزمان ایران رایج شد. اما نمونه های اولیه کجا و نمونه های کپی برداری شده ما کجا. بنیان گذاران اصلی ایده شهرهای اقماری به این گونه شهرها صرفا به عنوان گزینه ای برای تأمین زمین و مسکن نگاه نمی کردند. بلکه آنها را به شکل یک شهر کامل و با در نظر گرفتن تمام نیازمندی های آن طراحی می کردند. به عنوان مثال ابنزر هاوارد، در طراحی باغشهر خود به نحوه سازمان دهی کالبدی شهر، جزییات و خلق چشم اندازهای زیبا و ایجاد یکپارچگی چشم انداز معماری توجه ویژه داشت. وی تمام خدمات و تسهیلات مورد نیاز برای این شهر را اعم از پارک عمومی بزرگ، ساختمان های عمومی نظیر تالار شهر، سالن سخنرانی و کنسرت، تئاتر، کتابخانه، موزه نمایشگاه عکس، و بیمارستان مغازه ها و بازارگاه مدارس و کلیساها در نظر گرفته بود.
اما از آنجایی که هر الگو و کالای نوظهوری که وارد کشور می شود ناقص و نصفه نیمه وارد می شود نظریه شهرک های اقماری نیز نه تنها نارس بلکه گاز زده وارد کشور شد. یکی از نمونه های اینگونه شهرها در اصفهان فولادشهراست. شهری که جهت اسکان کارکنان و کارگران کارخانه ذوب آهن و سایر کارخانجات وابسته به آن احداث شده بود. این شهر با تمام خصوصیات مثبت نتوانسته است جوابگوی تمامی مسایل موجود یک شهر کامل باشد. آنچه در حال حاضر قابل مشاهده است، شهری است با حالت صنعتی و با محیطی خشک و بی روح. چنانکه یک خانم سالمند که از زندگی در این شهر خسته شده بود، به هنگام ترک آن گفته بود: " این شهر یک پادگان است که زن هم دارد " .
بنابراین مشاهده می شود که عدم توجه به خصوصیات اجتماعی و ویژگی های فرهنگی، سنتی، محلی و بومی و ساختن شهر طبق الگوهای خارجی چه نتایجی را به دنبال دارد. در واقع از آنجا که شهرک های جدید خود بی هویت و نورس هستند و همه جور قشری با هر سطح و طبقه اجتماعی در آنها یافت می شود خودشان بی ابر می بارند و نبود امکانات و خدمات و زیبا نبودن منظر شهر خود قوزی بالای قوزشان می شود. در این میان شهرک منظریه نیز از جمله این بلاهای شیرینی است که چندین سال است دامن گیر خمینی شهر شده است. بلا از آن جهت که مانند یک غده سرطانی با تمام زشتی ها و مشکلاتش به بدنه¬ی شمالی شهر چسبیده و شیرین از آن جهت که توانسته بخشی از نیاز به مسکن جمعیت رو به رشد این شهر را که پس از تهران رتبه دوم را از نظر تراکم جمعیتی دارا می باشد پاسخ گوید.
شهرک منظریه حدود سی سال پیش با طرح شبکه شطرنجی پایه ریزی شد که گذشته از ایراداتی که به طرح شبکه شطرنجی وارد است نظیر بی هویتی و ایجاد کسالت در شهروندان؛ این شهرک هیچ شباهتی به شهرک های خارجی ها که از آنها الگوبرداری شده ندارد و گویا فقط شکل شطرنجی را با خود یدک می کشد. بخشی از مشکلات شهرک منظریه در ارتباط با کمبود خدمات روبنائی اعم از فضای آموزشی، فرهنگی و خدماتی است.
همچنین در این شهرک به جزییات، سازمان دهی کالبدی، و خلق چشم اندازهای زیبا و ایجاد یکپارچگی چشم انداز معماری توجه ویژه ای مبذول نشده است. گویا در این شهرک آنچنان خبری از اصول و استانداردهای شهرسازی نیست.به طوری که می توان گفت این شهرک نه کودک محور است؛ نه سالمندمحور است؛ نه ناتوان محور است؛ و نه زن محور و به طور کلی این شهرک خود را از قید کلیه¬ی محورهای مربوط به آسایش شهروندی رها کرده و با سینه ای جلو داده و عزمی راسخ در حالی که پرچم شهرک های محروم را به دوش می کشد، همچنان برای فتح قله¬ی کوه های شمال شهر به پیش می رود.
اما آنچه در این میان نیازمند توجه است وقایعی است که لزوم توجه به این شهرک را دوچندان کرده است. یکی از این وقایع رشد شتابان جمعیت خمینی شهر و کمبود شدید زمین و مسکن است. به گفته نماینده شهرستان خمینی شهر با روند فعلی رشد جمعیت شهر، جمعیت خمینی شهر در 20 سال آینده به 700 هزار نفر خواهد رسید. این در حالی است که وسعت شهرستان خمینی شهر 175 کیومتر مربع است که حدود یک چهارم این 175 کیلومتر مربع نیز در تصرف دانشگاه صنعتی است.
این امر نشان می دهد خمینی شهر در آینده با کمبود شدید زمین و مسکن روبرو خواهد شد. برای حل این معضل روش های مختلفی پیشنهاد شده است. در این میان با توجه به مشکلات موجود بر سر راه آزاد سازی زمین جهت تجمیع پلاک ها در بافت فرسوده، سایر گزینه ها از جمله بلندمرتبه سازی بیشتر خونمایی می کنند. این در حالی است که شهرداری موفق شده است مجوز لازم برای بلندمرتبه سازی در منطقه 4 را بگیرد و با توجه به اینکه شهرک منظریه جز منطقه 4 محسوب می شود حداکثر ارتفاع در این شهرک از 4 به 15 طبقه افزایش یافته است و پیش بینی می شود پس از خارج شدن از رکود و فعال شدن بحث زمین و مسکن در کشور، این طرح مورد استقبال شهروندان قرار گیرد و جریان تازه ای از جمعیت به سمت این شهرک روانه شود. از طرف دیگر کاربری های جدید احداث شده در منظریه نظیر بازار روز و بیمارستان 9 دی که قادر هستند در مقیاس کل شهر خدمات رسانی کنند به مانند دو آهنربای قوی می توانند جمعیت را از سراسر شهر به سمت این شهرک جذب کنند.
از این رو با یک حساب سرانگشتی می توان به وضعیت بحرانی این شهرک پی برد. دیگر آن زمان که منظریه شهرک مهجور و مغموم گیر افتاده ای میان کوه های شمالی خمینی شهر بود گذشته است. در حال حاضر در این وضعیت آشفته¬ی کمبود زمین و مسکن، شهرک منظریه مجوز ساخت 15 طبقه دارد با کلی زمین بایر و یک بازار روز بزرگ با کلی کالای ارزان و متنوع که هر شهروندی را از هرکجای شهر وسوسه می کند به آنجا سری بزند و همینطور یک بیمارستان 174 تختخوابی جنرال نوساز که تمام بخش ها را یکجا دارد و روی دست دو بیمارستان قدیمی شهر یعنی ساعی و اشرفی بلند شده و آماده است بیماران را از سراسر شهر پذیرا باشد و قطعا اکثر بیمارانی که جانشان برایشان ارزشمند است یک بیمارستان نوساز و مجهز را به بیمارستان های سی چهل ساله ی قدیمی شهر ترجیح می دهند.
قطعا این دو کاربری که در مقیاس شهر فعالیت می کنند سایر کاربری های سازگار و مکمل را نیز با خود کشانده و به این شهرک می آورند. و این یعنی باز شدن تدریجی حلقه خدمات رسانی منظریه. منظریه در حال رشد است و از حالت مهجور و خوابگاهی دارد خارج می شود و به عنوان یک هسته جدید شهری رخ می نماید. هسته ای که روز به روز در حال قوت گرفتن و بزرگ شدن است و خود را برای رقابت با هسته های قدیمی شهر آماده می کند.
بنابراین این شهرک علاوه بر پاسخگویی به نیازهای ساکنان فعلی اش باید توان راضی نگه داشتن مردمی که از سراسر شهر برای دریافت خدمات به آن وارد می شوند را داشته باشد و از طرف دیگر خود را برای پذیرش سیل جمعیتی که در آینده نزدیک به سمت آن سرازیر خواهد شد آماده کند.
منیره رضایی - کارشناس شهرسازی و کارشناس ارشد برنامه ریزی شهری
منابع
مشهدی زاده دهقانی، ناصر، (1389)، تحلیلی از ویژگی های برنامه ریزی شهری در ایران، انتشارات دانشگاه علم و صنعت ایران، چاپ نهم
زیاری، کرامت الله، (1390)، برنامه ریزی شهرهای جدید، انتشارات سمت، چاپ دوازدهم
www.farsnews.com