آمده بودم که یک هفته بمانم و بروم...

ارسال در خبر و گزارش

چه شد که سر از چشمه لادر درآوردی؟
یک شب که آمدم خانه همسرم گفت از شهرداری آمدند با شما کار داشتند. گفتم با من چه کار دارند؟ گفت: معاون شهردار آمده بود. آن زمان من شاگرد استاد کاظم سنگ کار هنرمند معروف شهر بودم. بالاخره متوجه شدم که شهردار وقت حوض سازی و حجاری مرا در چشمه گنجشکی دیده و می خواهد یک هفته بروم چشمه لادر و ظاهرا قرار است آنجا کارهایی بکنند. دی ماه سال 80 بود که آمدم چشمه لادر و قرار بود یک هفته ای تمام شود اما هنوز تمام نشده است!


بعد چه شد؟
بالاخره آمدیم و کار را شروع کردیم، مسیر ناهموار بود و جاده ای در کار نبود. پستی و بلندی ها باید پرمی شد و فضایی مناسب در اطراف چشمه ایجاد می گشت. کامیون های خاک بی شماری آمدند تا گودال ها پر شد و راه هموار و سکو سازی شروع گردید. پیمانکاری در کار نبود، خودم دست و آستین بالا می زدم فقط با یک کارگر.


چرا پس از 13 سال هنوز کار تمام نشده است؟
با تغییر مدیریت ها و تفاوت دیدگاه ها گاه کار چشمه دچار رکود می شد و گاه تحرکی پیدا می کرد تا اینکه امروز دوباره دارد کار ادامه پیدا می کند.


هیچ وقت ناامید نشدی؟
خیر، می دانستم روزی بالاخره کسی پیدا می شود و عمران چشمه لادر را به دست می گیرد.


تنهایی در دل کوهستان حوصله ات را سر نمی برد؟
من هیچ وقت از تماشای طبیعت سیر نمی شوم ساعت ها می شود به این تخته سنگ ها و درختانی که از دل سنگ ها بیرون آمده اند خیره ماند و خسته نشد. فردا هم اگر دوباره به آن مناظر نگاه کنم انگار چیز نویی دیده ام. من حجار و سنگ کارم می توانم مناظری در گوشه گوشه این کوه به شما نشان بدهم که ماهرترین نما کارها هم قادر نیستند یک متر آن را اجرا کنند. کارم که اینجا تمام می شود و به شهر می روم زود خسته می شوم و می خواهم دوباره به دامن طبیعت برگردم.


در این مدت با شما بدرفتاری و تندی هم شده؟
مواردی بوده ولی من به خاطر عشقم به ادامه طرح لادر کوتاه آمده و مقاومت کرده و از آنها گذشته ام. مهم این است که این جا برای عموم مردم آماده شود.


شلوغ ترین روزهایی که از لادر سراغ داری چه زمان هایی بوده؟
به جز روزهای تعطیل دو تا نیمه شعبان، یکی چند سال پیش وقتی کمالی شهردار بود و یکی همین چند روز پیش در جشن افتتاح گام اول طرح چشمه لادر


برنامه های فرهنگی هم اینجا اجرا می شود؟
5سال متوالی روزهای یکشنبه تعدادی از شاعران و هنرمندان می آمدند اینجا و شعرخوانی می کردند.


چه کسانی به چشمه لادر رفت و آمد می کنند؟
به جز مردم خمینی شهر و شهرهای اطراف مثل شاهین شهر، نجف آباد، گز و برخوار، خورزوق، اصفهان و...

اردوهای زیادی از دانش آموزان و دانش جویان به این منطقه می آیند.


چرا به منطقه صفه نمی روند؟
خودشان می گویند سکوت، مسیرهای کوه پیمایی راحت و سالم و طبیعت خاص لادر آنها را جذب می کند.


خاطراتی از روزهای تنهایی در چشمه لادر داری؟
بسیاری از وقت ها حیواناتی صبح زود به خصوص مواقعی که هوا سرد بود می آمدند پای چشمه. تماشای این صحنه ها خاطره انگیزترین لحظه ها برای من است و این که حالا دیگر نمی آیند برایم خیلی غم انگیز است. دیگر اینکه در مدتی که فعالیت عمرانی کم بود پای دوستانی که در دام اعتیاد افتاده بودند را به چشمه باز کردم و نهایتا توانستم حدود 10 نفری از آنها را ترک بدهم که اکنون خانواده آنها دعاگوی من هستند.


تنها بودن توی این منطقه اثری هم روی شما داشته؟
چگونگی این تاثیر گذاری به دیدگاه هر کسی بستگی دارد. من از این تنهایی با طبیعت درس های زیادی گرفته ام که در اخلاق و رفتار من و از بین بردن خصوصیات منفی ام موثر بوده است.


کوه چه چیزهایی دارد که شما را پایبند خود کرده؟
گوشه گوشه این کوه زیباست و اعجاز خداوند. سنگ ها وچینش آنها، دره ها، گل ها، حیوانات همه و همه آن قدر زیبا هستند که هیچ معمار و هنر مندی نمی تواند آن را درست کند البته باید خودتان از نزدیک ببینید. شنیدن کی بود مانند دیدن


مردم شب ها هم به لادر می آیند؟
بله به خصوص حالا که بخشی از نور پردازی ها انجام گرفته و بقیه در حال انجام است. مردم معمولا عصر به بعد برای دیدن مناظر بکر و استفاده از طبیعت به اینجا می آیند.


از شگفتی های چشمه لادر برایمان بگویید.
وقتی برف و باران می بارد زیباترین و شگفت ترین مناظر طبیعی در این منطقه خلق می شود. مردم هم خوب این را فهمیده اند و در چنین مواقعی سیل جمعیت به این جا سرازیر می شود.
یکی دیگر از ویژگی های لادر این است که چشمه غربی اش در سردترین هوا و در یخبندان آب و هوای گرم دارد و این در حالی است که جلوی همان منطقه قندیل های زیبایی شکل می گیرد.


چشم انداز آینده چشمه لادر را چه می بینید؟
روزی را می بینم که انشاء الله سکوها تا پای چشه غربی پیش می رود، نورپردازی همه زوایای این منطقه خیره کننده را برجسته می کند، نهرها از پای چشمه غربی و آبشار تا آبنمای موجود ساخته می شود، آب ها در فصل پر باران به سمت حوضچه ای که به طور طبیعی آب ها به آنجا می رفته می رود با این تفاوت که با عایق بندی محل، آب برای آبیاری فضای سبز در آنجا نگهداری می شود. آب آشامیدنی هم به زودی به محل می رسد.


مرخصی هایت را به کجا می روی؟
در طول این 14 سال فقط برای فوت پدر و مادرم و یکی از نزدیکان مرخصی گرفته ام و اگر هم قرار است جایی بروم دوباره به چشمه ها و آبشارهای لاوه، هورموده، گنجشکی، حسن و حسین و غم بر می روم. هر کدام از این مناطق شرایطی منحصر به فرد دارند مثلا هورموده دنج است، حسن و حسین و غم بر چشم انداز فوق العاده زیبایی دارند، عظمت لاوه بی نظیر است و لادر همه چیز را با هم دارد. خانواده ام هم هیچ مشکلی با کار من ندارند و مثل بقیه زندگی عادی خودشان را می کنند.