علی یار صیدی زاده

ارسال در ایثار و شهادت

 

yadegaran123شهید :                علی یار صیدی زاده

 

تولد:                   1331 در یکی از روستاهای شهر ایذه

 

شرح

 

در خانواده ای کشاورز و زحمتکش دیده به جهان گشود. ایشان فرزند دوم خانواده بود.از زمان کودکی فردی باهوش و فعال بود. در روستای آنان مدرسه برای تحصیل تا کلاس سوم ابتدایی وجود داشت. شهید علی یار برای ادامه تحصیل به شهر آبادان رفت و پس از دریافت مدرک دیپلم و شرکت در کنکور در رشته مکانیک دانشگاه شریف قبول شد ولی به علت مشکلات مالی خانواده رشته دوم خویش را که اقتصاد علوم اجتماعی دانشگاه اهواز بود انتخاب کرد.

 

فعالیت اجتماعی و سیاسی شهید

ایشان از کودکی نسبت به مسائل اجتماعی حساس بود و چندین دفعه با فرزندان خان های منطقه درگیر شدند. در دوران دبیرستان علاقه به مطالعه کتب غیر درسی در موضوعات مذهبی اجتماعی و سیاسی داشتند. با ورود به دانشگاه فعالیت های اجتماعی و سیاسی شهید علی یار گسترش یافت و یکی از دانشجویان فعال دانشگاه بود كه با توجه به رشته تحصیلی اش نسبت به مشکلات اجتماعی و اقتصادی جامعه حساستر و فعالتر شده بود. به همین دلیل چند مورد تذکر از سوی حراست دانشگاه به اداره شد ولی ایشان بدون توجه به این گفته ها به فعالیت خود ادامه می داد. در دوران انقلاب مدتی از سوی ساواک بازداشت گردید ولی با اوج گیری اعترضات مردمی به همراه دیگران آزاد شد و حتی زندان هم نتوانست ایشان را از مبارزه باز دارد و پس از آزادی، در تظاهرات و پخش اعلامیه علیه حکومت ستم شاهی فعالتر شرکت می کرد.

 

محرومیت به خاطر مبارزه

شهید علی یار از دانشجویان درس خوان و ممتاز دانشگاه بود. به همین دلیل امتیاز بورسیه ادامه تحصیل در دانشگاه خارج از کشور به او تعلق گرفت ولی به علت فعالیت های سیاسی از این امتیاز محروم گردید. مطالعات او در زمینه های اصول اعتقادی و سیاسی، اجتماعی باعث شد که مبالغ زیادی از درآمدش صرف خرید کتب مختلف کند. ایشان علاقه زیادی به شهید بهشتی داشت و آثار ایشان را با دقت مطالعه می کرد. با افزایش فشارهای نیروهای امنیتی و احتمال خطر، کتابهای خود را در سه چمدان به آبادان منتقل و در آنجا مخفی کرد.

 

فعالیت های اجتمای و سازندگی

 

شهید صیدی زاده در زمان دانشجویی هر زمان که فرصت پیدا می کرد برای کمک به مردم نیازمند به مناطق محروم خرمشهر می رفت. بعد از پایان تحصیلات در اداره دارایی اهواز مشغول به کار شد. در محیط کار فردی مقید به قوانین بود و با توجه به خصوصیات اخلاقی و پشتکار پست ریاست اداره دارایی دزفول به ایشان پیشنهاد شد ولی با اصرار دوستانش در اهواز ماند. در محیط کار بارها به او پیشنهاد مالی برای انجام کارهای خلاف مالیاتی داده شد ولی ایشان قبول نکرد.

 

فعالیت های دوران جنگ

 

خانم نیکوکار همسر شهید می گوید: «در بهار 1359 آقای صیدی زاده از من خواستگاری کرد. ما نسبت به هم فامیلی دوری داشتیم ولی در جلسات معارفه من خصوصیات اخلاقی و اجتماعی ایشان را پسندیدم و متوجه شدم که ایشان فردی متعهد و مقید برای زندگی مشترک هستند. مدت زندگی مشترک ما حدود پنج ماه طول کشید. با شروع جنگ تحمیلی ایشان چون نسبت به مناطق خرمشهر آشنایی داشت برای کمک به آن مناطق رفت و آمد می کرد. یکی از روزهای مهرماه به همراه دوستش و همسر او عازم آبادان می شوند. در مسیر خودروی دوستش خراب می شود. چون منطقه زیر آتش گلوله های دشمن بعثی بوده دوستش می گوید همسرم را با خودت به آبادان ببر تا من ماشین را تعمیر کنم و بیایم. در نزدیکی جاده مارد آبادان نیروهای عراقی به آنان حمله می کنند و چون قادر به دفاع نبودند به اسارت دشمن درمی آیند. حدود سه هزار نفر از مردم عادی را دشمن اسیر می کند. ما حدود 15 روز ایشان بی خبر بودیم و به هر کجا که مراجعه می کردیم اطلاعی نداشتند. بعد از مدتی چند نفر گفتند صدای او را از رادیو عراق شنیده ایم. یکی از دوستانش از عراق نامه نوشت که علی یار مدت شش ماه در زندان پیش ما بوده است ولی به طور رسمی از طریق هلال احمر به ما اطلاع ندادند و تلاش و پیگیریهای ما به سازمانها و مراکز مختلف نتیجه نداشت تا اینکه بعد از چند سال با توجه به دستورالعمل دولت از سوی بنیاد شهید تأییدیه شهادت ایشان صادر گردید و ما به عنوان یادبود یک قطعه سنگ در روستای قلعه تل نصب نمودیم.»

همسر شهید در ادامه می گوید: «زمانی که ایشان مفقود گردید من حامله بودم و از ایشان پسری دارم که الان در نیروگاه اتمی دارخوئین مشغول به کار می باشد. از جمله خصوصیات ایشان این بود که فردی خونگرم، خوش برخورد و یاری کننده دیگران بود.»

به امید پیروزی حق بر باطل