دفاع خميني‌شهریها از خرمشهر

ارسال در ایثار و شهادت

Janbaz

تاریخ تهاجمات بیگانگان به استان خوزستان

استان خوزستان به علت داشتن ذخاير عظيم نفت و گاز و موقعيت جغرافيايي منحصر به فرد در شمال خليج فارس و زمين‌هاي حاصل خيز كشاورزي و آب فراوان از دير باز مورد طمع بيگانگان بوده است.

در تاريخ معاصر ايران از ابتداي قرن 19 ميلادي به بعد هر گاه استعمارگران و قدرتهاي سلطه‌طلب منافعشان از طرف دولت ايران تهديد مي‌شد و يا هرگاه مي‌خواستند دولت ايران را به پذيرش قراردادها و خواسته‌هايي سلطه طلبانه و استعماري مجبور كنند، براي تحت فشار قرار دادن دولت و ملت ايران جلگه خوزستان را تهديد يا مورد تعرض قرار ميدادند.

در سال 1253 ه.ق (1973 م) به تحريك انگليسيها، عليرضا پاشا حاكم بغداد به خرمشهر حمله كرد و مردم آنجا را قتل عام كرد و اموال آنان را به غارت برد و زنان دختران آنها را به اسارت برد.1 و انگليسيها هم جزيره خارك را اشغال نموده و براي حمله به خوزستان به محمد شاه قاجار اولتيماتوم دادند. اين اشغالگري سه سال طول كشيد و با عقب‌نشيني قواي نظامي ايران از هرات و امضاء قرارداد ارز‌روم بين ايران و عثماني در 1937م  با دخالت دولت‌هاي انگليس و روس پايان يافت.

بيست سال بعد در 26 سپتامبر 1856 نيروهاي نظامي انگليس به بوشهر حمله كردند و بوشهر، برازجان و خرمشهر و اهواز را اشغال كردند و به دولت ايران اولتيماتوم دادند كه بايد كليه سپاهيان خود را به فوريت از هرات خارج كند و براي خساراتي كه به اهالي وارد آورده غرامت بپردازد و از كليه دعاوي ايران نسبت به عراق و ساير نقاط افغانستان صرف نظر نمايد.2 ايران اولتيماتوم را مي‌پذيرد و تسليم زياده‌خواهي‌هاي دولت انگليس مي‌شود و قرارداد صلح پاريس در 4 مارس 1857 به ايران تحميل مي‌گردد.

سومين بار در مهرماه 1290 (1911) نيروهاي نظامي انگليس در بوشهر پياده شدند و به سمت شيراز و اصفهان پيشروي كردند. روس‌ها نيز شهرهاي شمالي ايران را اشغال كردند و به دولت ايران اولتيماتوم دادند كه چنانچه خواسته‌هاي نامشروع آنها را بپذيرد تهران را به اشغال خود در خواهند آورد. در اين دوره از تاريخ ايران كشور در شرايط تيره و تار اشغال بيگانگان و ركود داخلي تسليم شده ‌بود. شهرهاي شمالي توسط روس‌ها و شهرهاي جنوبي توسط ارتش انگليس اشغال و از سربازان روسي و انگليسي پر شده ‌بود. مواد غذايي توسط سربازان روسي و انگليسي ضبط مي‌شد و براي تأمين عيش آنها مصرف مي‌شد به طوري كه باعث قحطي بزرگ در ايران شد و عجيب‌تر آنكه ارتش بريتانيا كه گلوگاه‌هاي ورودي ايران را در جنوب در اختيار داشت از ورود مواد غذايي از هند بين النهرين و آمريكا به ايران جلوگيري مي‌كرد.4

بر اثر چنين فاجعه‌اي جامعه ايراني به شدت فروپاشيد و استعمار پير توانست به سادگي حكومت دست‌نشانده خود را در قالب كودتاي 1299 ه.ش (1933) به ايران تحميل كند.

چهارمين باري كه استان خوزستان به اشغال بيگانگان درآمد 3 شهريور 1320 بود. اين بار انگليسي‌ها در كشور عراق پايگاه نظامي داشتند و از طريق بصره و خرمشهر وارد ايران شدند. ارتش ايران طي سه روز در اثر حملات هواپيماهاي انگليسي و شوروي چنان به سرعت عقب‌نشيني كرد كه فرماندهان عالي متفقين نيز آن را پيش‌بيني نمي‌كردند.5

تهديد پنجم در جريان ملي شدن صنعت نفت در اسفند 1329 ش(1950) صورت مي‌گيرد. طرح جنگ عراق براي اشغال خوزستان توسط دولت استعمارگر انگليس تهيه شده ‌بود. براساس آن طرح دولت دست‌نشانده عراق با حمايت انگليس به ايران حمله مي‌كند و در پي حمله برق‌آساي ارتش عراق و اشغال شهرهاي استان خوزستان، آتش‌بس فوري با نظر شوراي امنيت سازمان ملل متحد بين طرفين برقرار مي‌گردد. در طول دوران متاركه جنگ، ايران از استان خوزستان به نفع عراق و در واقع به نفع دولت انگليس چشم‌پوشي خواهد كرد. ولي به دليل انجام كودتاي 28 مرداد 1332 (اوت 1953) ايران دوباره در حوزه نفوذ استعمار انگليس قرار گرفت و از اجراي طرح صرفنظر كردند.6

تعرض ششم: سي سال بعد به دنبال پيروزي انقلاب اسلامي در ايران و قطع يد بيگانگان از سرنوشت و سرمايه‌هاي كشور، آمريكاييها در راستاي سياست استعمار پير نقشه حمله به ايران و جداسازي استان خوزستان را به وسيله صدام به اجرا گذاشتند اما اين بار بر خلاف دفعات پيشين دشمن به سادگي موفق به اشغال خوزستان نشد بلكه هزينه‌هاي سنگيني را در بدو ورود متحمل گرديد و سيلي سختي خورد كه تصورش را هم نمي‌كرد. پايان اشغال‌گري نيز اين بار متفاوت از دفعات قبل بود. در اين دوره نه تنها هيچگونه امتيازي به دشمن اشغالگر داده‌ نشد و هيچ قراردادي به ايران تحميل نشد، بلكه اشغالگران -كه آمده بودند بمانند- با خواري و زبوني و قبول شكستي خفت بار از سرزمين‌هاي اشغال شده در استان خوزستان بيرون انداخته شدند.

در اين زمان، جوانان ايران اسلامي با دست خالي و قلبي سرشار از ايمان و توكل به ذات احديت در مقابل ارتش مجهز و تا بن دندان مسلح عراق كه از پشتيباني‌هاي جهاني و منطقه‌اي برخوردار بود قد برافراشتند و حماسه‌هاي ماندگاري را آفريدند كه در سرتاسر تاريخ ايران نظير ندارد.

خميني‌شهر و خرمشهر

اما در حماسه آزادسازي اين شهر قهرمان، نقش رزمندگان خميني‌شهري همچون ديگر مقاطع دفاع مقدس چشمگير و برجسته بود. رزمندگان و بسيجيان خميني‌شهر كه در نزديك دو سال از شروع جنگ در ميادين نبرد كارآزموده و آبديده شده بودند و از طرفي با انجام عمليات‌هاي شكست حصر آبادان، طريق القدس و فتح المبين طعم شيرين پيروزي را چشيده بودند و براي آزادي خرمشهر لحظه‌شماري مي‌كردند با شور و اشتياق وصف‌ناپذيري براي اعزام به جبهه و شركت در جهاد مقدس به مراكز سپاه پاسداران انقلاب اسلامي خميني‌شهر و درچه مراجعه مي‌كردند.

مراكز سپاه نيز با استقبال از اينهمه عشق و ايثار، داوطلبان را در قالب گروهان‌هاي پياده سازماندهي و به واحدهاي رزم سپاه مستقر در جبهه جنوب اعزام مي‌نمودند.

بر اساس آمارهاي موجود، تعدادي 1190 نفر نيروي رزمنده داوطلب پاسدار و بسيجي از مراكز سپاه درچه و خميني‌شهر براي شركت در عمليات بزرگ بيت‌المقدس به واحدهاي رزم تيپ 25 كربلا، تيپ 14 امام حسين(ع) و تيپ 7 ولي عصر (عج) و تيپ 8 نجف اعزام گرديدند. اين واحدها به همان ترتيبي كه در مراكز سپاه سازماندهي شده بودند با همان فرماندهان و كادرها در تيپ‌ها پذيرفته و در رده‌هاي سازماندهي شده جاي گرفته و از مرحله اول 10/2/61 تا مرحله چهارم 2/3/61 در مانور عمليات به كارگيري شدند و به خوبي مأموريت هاي محوله را به انجام رساندند.

در اين عمليات، خرمشهر كه پس از 34 روز مقاومت در برابر دشمن در تاريخ 4/9/59 اشغال شده بود با همت بلند و فداكاري بي‌نظير مدافعان انقلاب اسلامي كه از سراسر كشور آمده بودند و با تقديم هزاران شهيد بعد از 575 روز و طي 25 روز عمليات در ساعت 11 صبح روز 3/3/61 آزاد شد. در اين جهاد مقدس، رزمندگان شهرستان خميني شهر 78 شهيد والامقام تقديم نمودند و فقط در يك روز 25 نفر شهيد بر دستان مردم اين شهرستان تشيع شد و بدينگونه مردم متدين خميني‌شهر برگ زرين ديگري بر افتخارات و مبارزاتشان در تاريخ كشور افزودند.

اسامي فرماندهان خميني‌شهري واحدهاي شركت‌كننده در عمليات بيت‌المقدس:

سردار شهيد امان ا... جزيني، سردار شهيد محمدرضا سلطاني، سردار جانباز دكتر حبيب ا... شريفيان، سردار شهيد محمدعلي صهري، سردار جانباز حاج قدير رضايي، سردار شهيد سيد حسين موسوي، شهيد رضا جوابي، صادق پناهي، عبدالعلي زارع، سردار شهيد محسن رضايي، حاج محمد حسن صرامي و ...

منابع :

1- آشنايي با دفاع مقدس، دكتر اسماعيل منصوري لاريجاني، صفحه 23

2- ايران در دوره سلطنت قاجار، علي اصغر شميم، صفحه 227

3- از سقوط گنجه تا فتح خرمشهر، حسن رحيمي، صفحه 112

4- قحطي بزرگ و نسل كشي در ايران، محمد قلي مجد، (به نقل از امتداد شماره 47 و 46 صفحه 41)

5- ايران بين دو انقلاب، يرواند آبراهاميان، صفحه 202

6- ستيز با صلح، ستاد تبليغات جنگ تهران، 1366 (به نقل از نبردهاي جنوب اهواز صفحه 26)