رحیم مرادی

ارسال در ایثار و شهادت

شهید:         رحیم مرادی

 

متولد:             1340تاریخ

 

شهادت:        خرداد1361

 

وی در خانواده ای متعهد، مذهبی و مستضعف در شهر رهنان بدنیا آمد. دوران کودکی را در محیطی مذهبی گذراند. دوران تحصیلات خویش را تا پایان مقطع راهنمایی در مدارس رهنان گذراند. ایشان همزمان با تحصیل در کار کشاورزی به پدرش کمک می کرد.
فعالیت های شهید در دوران انقلاب
با اوج گیری انقلاب اسلامی و گسترش اعتراضات علیه رژیم ستم شاهی همراه با مردم در تظاهرات مختلف شرکت می کرد. با پیروزی انقلاب اسلامی و شروع توطئه های دشمنان و مزدوران داخلی آنها علیه انقلاب و تشکیل بسیج مستضعفین به فرمان امام خمینی (ره) به عضویت این نهاد درآمد. با شروع غائله کردستان توسط منحرفین به آن منطقه اعزام شد و چند ماهی در آن خط به دفاع از انقلاب اسلامی و ارزشهای آن در مقابل گروهک های مزدور پرداخت.
دوران جنگ تحمیلی
شهید مرادی پس از مدتی که در زمینه های مختلف در پایگاه بسیج رهنان فعالیت کرد به عضویت رسمی سپاه پاسداران خمینی شهر درآمد. با شروع جنگ تحمیلی برای دفاع از انقلاب و تمامیت ارضی کشور اسلامی در مقابل متجاوزین بعثی عازم جبهه های جنوب گردید. ایشان در دو نوبت در جبهه  آبادان حضور یافت. یک بار در 10/11/1359 به آبادان اعزام و چند ماهی در آن منطقه به دفاع از میهن اسلامی پرداخت و در نوبت دوم در تاریخ 14/2/1360 به جبهه ذوالفقاریه اعزام و در کنار رزمندگان سلحشور خمینی شهر در عملیات پیروزمندانه شیخ فضل الله نوری که منجر به آزادی تپه های مهم و استراتژیک شهید مؤذنی گردید شرکت کرد. وی چند ماه برای حفاظت از بیت امام راحل (ره) به جماران اعزام شد و از عطر وجود بنیانگذار انقلاب اسلامی بهره برد.
آخرین مأموریت
شهید مرادی در تاریخ 6/12/1360 به همراه یک گروه از رزمندگان خمینی شهر برای شرکت در حمله بزرگ به دشمن، به تیپ تازه تأسیس شده 25 کربلا اعزام شد. ایشان به عنوان فرمانده گروهان و معاونش شهید محمد علی قاسمی کهریزسنگی در عملیات پیروزمندانه فتح المبین شرکت کردند. مأموریت گروهان آنها شکستن خط مقدم دشمن در تپه های رقابیه بود. در صبحدم روز 3/1/1361 گروهان مذکور به همراه دیگر رزمندگان شجاع ایران اسلامی، دلیرانه و با صلابت موفق به انجام مأموریت محوله شدند. شهید مرادی در حین انجام وظیفه در روز 3/1/1361 در دامنه ارتفاعات رقابیه به آرزوی خویش یعنی شهادت، نائل گردید.
خاطره ای از شهید
شهید مرادی قبل از شهادتش برای دوستانش خاطره ای از جبهه های جنگ به شرح ذیل نقل می کند: «یک شب در جبهه، عراقیها موضع پدافندی ما را زیر آتش شدید قرار دادند. ما تصمیم گرفتیم متقابلاً به آنها ضربه ای بزنیم؛ شاید از آتش آنها کاسته شود. ناگهان از طرف خداوند متعال هوا کاملاً ابری شد و باران شدیدی بارید و ما با هماهنگی از فرصت استفاده کردیم و موضع دشمن را شناسایی نموده تا آتش آنان را خاموش کنیم.
پیام شهید
خدایا من بنده ای ناتوانم، از تو می خواهم که مرا ببخشایی. خدایا اگر با ریختن خون هزاران مثل من اسلام پیروز می شود، پس ای خمپاره ها مرا قطعه قطعه کنید تا اسلام پیروز شود. خدایا اگر با ریختن خون من و امثال من، منافقان و کافران ریشه کن می شوند، بگذار خون من ریخته شود.
راهش جاوید باد، کنگره سرداران و 2300 شهید شهرستان