محسن صرامی

ارسال در کتاب و ادبیات

سنگینی داغ تو ماتم را به هم ریخت
این روضه چندین بار آدم را به هم ریخت
قلب ملائک را به درد آورد اشکت
سوز گلویت عرش اعظم را به هم ریخت
خسته شد از بس خیمه ها را مادرت گشت
هاجر که شد، آیات مریم را به هم ریخت
اصلا همین که از عطش کردی طلزی
داغ لبت در مکه زمزم را به هم ریخت
صیاد هر تیرش برای یک شکار است
پس حرمله اصلی منظم را به هم ریخت
بارید این بار از زمین بر آسمان ها
خون گلویت نظم عالم را به هم ریخت
ذاکر دو دم میداد: شش ماهه، سه شعبه
یک سینه زن با گریه اش دم را به هم ریخت


محسن صرامی متولد سال 1358 یکی دیگر از شاعران جوان این دیار است. وی در حدود ده سال است که به سرودن شعر روی آورده است. وی شعر آیینی و ولایی را به صورت جدی پیگیر است و هم اکنون سه سال است که در کارگاه محفل ولایی انگور حضور می یابد و از محضر اساتید آن بهره می جوید. وی در گفتگو با خبرنگار فرصت می گوید: مطالعات شعری من به خاطر کارکرد زبانی و تاثیری که زبان شعر بر زبان شاعر می گذارد بیشتر حول شاعران معاصر می گردد و بیشتر مجموعه اشعار فاضل نظری و مجموعه ای به نام آرام دل که گزیده اشعار شاعران آیینی کشور است را مطالعه می کنم. محسن صرامی می گوید: اولین کتابی که مطالعه کردم و مرا شیفته شعر و شاعری ساخت کتاب عمان سامانی بود. عمان سامانی شاعریست که به واقعه کربلا هم عاشقانه و هم عارفانه نگریسته و حوادث کربلا را سروده است. کشف هایی که عمان در اشعارش دارد هنوز هم که هنوز است تازگی دارد.


وی از قالب های شعری غزل را برای سرودن برگزیده است هر چند اکثر قالب ها را آزموده است. از جمله افتخارات وی برگزیده شده در کنگره های خانگی تهران، مشهد، اصفهان و مشهد اردهال است.
وی در مورد خمینی شهر می گوید: به نظر من شعر خمینی شهر از قدیم الایام تا کنون بی نظیر بوده است، از سروش سدهی گرفته تا سعید بیابانکی و مرحوم استاد خاسته و بقیه اساتید و بزرگان شعر خمینی شهر همه در اوج قله های شعر ایران ایستاده اند.