اول می خواستم به مناسبت این ایام یک کتاب مربوط به دعا  و نیایش را خلاصه و معرفی کنم. دعا و نیایش که بسیار در شهر ما برگزار می شود به نظر می رسد شناخت دقیقتری از آن لازم است. اما بهتر دیدم یک معرفی کلی در مورد کتابهای مربوطه داشته باشم تا در مناسبت های دیگری معرفی موردی صورت گیرد.

کلاً کتابهای دعا و نیایش در یک بررسی اجمالی به چند دسته قابل تقسیم هستند:

اول کتابهایی که یک یا چند دعا یا مجموعه ای از دعاها را با ترجمه یا بی ترجمه در خود دارند مثلاً دعای سحر، دعای ندبه، دعای کمیل، دعاهای قرآن، صحیفه سجادیه و غیره ...

دوم کتابهایی که برخی از دعاها را در خود جای داده اند مانند: مفاتیح

سوم کتابهایی که دعا یا دعاهایی را آورده و بر آن شرحی نگاشته اند مانند: کتاب شرح دعای سحر امام خمینی (قدس سره) و کتاب شرح دعای کمیل دکتر الهی قمشه ای

چهارم کتابهایی که مسئله دعا  و نیایش و اثرات آن را از دید اجتماعی و انسانی و روانشناختی و حتی درمانی مورد بررسی قرار داده اند که یا به صورت یک کتاب مستقل هستند و یا فصلی مثلاً از یک کتاب تربیتی و روانشناسی را تشکیل می دهند که نویسنده آن ممکن است مسلمان نباشد و می تواند از پیروان ادیان دیگر باشد مانند نیایش آلکسیس کارل  و یا نیایش دکتر شریعتی

پنجم ادعیه ای که در واقع از آثار ادبی و عرفانی فاخر حساب می شود و به زیباترین شکل در قالب کلمات و جملاتی با خالق هستی به راز و نیاز پرداخته است.

یکی از برجسته ترین این آثار مناجات نامه خواجه عبدالله انصاری است. البته اکثر شعرا و نویسندگان بزرگ در مدخل کتاب و در قالب داستانها و منظومه های خود مستقیم یا از قول قهرمانان ادعیه ای زیبا آورده اند.

در خاتمه چند گزیده از مناجات نامه خواجه عبدالله انصاری:

الهی در جلال رحمانی، درکمال سبحانی، نه محتاج زمانی و نه آرزومند مکانی، نه کس به تو ماند و نه به کس مانی. پیداست که در میان جانی.

الهی هر که تو را شناخت و علم مهر تو افراخت، هر چه غیر از تو بود بینداخت.

الهی بهشت بی دیدار تو زندان است و زندانی به زندان بردن نه کار کریمان است.

الهی اگر خامم پخته ام کن و اگر پخته ام سوخته ام کن.

الهی هر شادی که بی تو است اندوه است هر منزلی که در راه تو است زندان است.

هر دل که نه در طلب توست ویران است یک نفس با تو به دو گیتی ارزان است یک دیدار از تو به هزاران جان رایگان است.

الهی آمدم با دو دست تهی سوختم به امید روزبهی چه باشد اگر بر این دل خسته ام مرهم بنهی.

الهی دانی که بی تو هیچکس ام دستم گیر که در تو رسم.

الهی به برکت صدیقان درگاه تو الهی به برکت پاکان درگاه تو که حاجت ای بیچاره درمانده را و مهمات جمیع مؤمنین و مؤمنات را برآورده بگردانی.