خمینی شهر از نگاه شاعران/ خمینی شهر از دریچه شعر

ارسال در کتاب و ادبیات


کوه سید محمد


ای کوه سرفراز که سر بر کشیده ای/  پا در رفیع گنبد اخضر کشیده ای
در سینه خیز راه به سر منزل مراد / تصویری از قرابت دلبر کشیده ای
دریای نور به گذرگاه کوه نور / همچون صدف به سینه گوهر کشیده ای
غافل نشو ز حرمت امن مقام خود / روح کرامت است که در بر کشیده ای
در خانه زیارتش اهل نیاز را / از منزل وصال فراتر کشیده ای
با آسمان آبی چشم امید ما / پرواز را به بال کبوتر کشیده ای
تفسیر عشق از لب لعلت شنیدنی است / چون باده ای به عشق علی سر کشیده ای
سنگ سیاه را که نمودار تیرگی است / با نام  او به صورت دیگر کشیده ای
عطر حقیقت از گل سجاده می دهد / در ذوق باوری که به باور کشیده ای
در پای بقعه ای که به افلاک می رسد / بر لوح سینه ات گل صد پر کشیده ای
فرزند زید مظهر ایثار و عشق را / در چشم اهل راز به محضر کشیده ای
در راستای زندگی راست قامتان / نقش هزار سرو صنوبر کشیده ای
تا در خمار عشق نمانند عاشقان / جامی بدست لاله احمر کشیده ای
یعنی ز پای بوس گذرگاه زائران / ما را به سوی جبهه و سنگر کشیده ای
آنجا که مرد می طلبد هر کرانه اش / رسمی به نام مکتب و کشور کشیده ای
در وسعت نگاه تو هر گوشه دیدنی است / رنگ صفا به چهره منظر کشیده ای