اتل متل اختلاس
اتل متل يه اختلاس ساده/ تمام ماجراش رو سايت جاده
يه اتفاق بي سر و صدا بود/ اگر چه زير گنبد خدا بود
قصه از اين قراره كه يه بابا/ پولهاي شهرداري را رفته بالا
البته اين يارو كارش درسته/ شايد كه پولها را تو جاده جسته
پول خيلي زيادي هم نبوده / چه تهمتي بهش زدند ، ربوده
اين يارويي كه صبح زود به كار بود/ براي شهر ما چه چارهساز بود
بسكه اضافه كار و شيفت شب داشت/ يه قدري از خزانهمون طلب داشت
تاز مگه چقدر بوده؟ يه ميليارد/ پول كلوپ بازي و عشق بيليارد
اين يارو صد تا سودا و يه سر داشت/ پول واسه مصرف عمومي برداشت
اگر چه شوخيش يه كمي صدا كرد/ والا براي خاطر شما كرد
تا اينكه حكم جلب يارو اومد / چي بود چي شد نه خاني رفت نه اومد
يارو با يك وثيقه ول دوباره / رفته كه پول برده را بياره
وثيقهي يارو بيش از قرضشه / يك سند زمين با ارزشه
تهش كه در اومد اهالي ديدند / فقط يه كاغذ سفيد خريدند
پولها چي شد ايشالا بر ميگرده / كي گفته بانك سوئيس بلوكه كرده؟
اگر فلاني، پولها را نياري / خدا كنه بري شترسواري
تو اين زمون كه پول دواي غم شد / شتر سواري دولا دولا هم شد
سنگ ميشي پولها را اگه نياري / راسته ميگن يارو شده فراري؟
روزنامه فرصت از سال 13 کار خود را آغاز کرد و در حال حاضر خبر های خود را به صورت آنلاین نیز ارائه میکند