وقتي كنگره ميلاد آفتاب نباشد...
پس از پیگیری های روزگار درباره فاجعه ای که در خمینی شهر رخ داد بسیاری از دوستان فاضل و ارجمندی که اهل آن دیارند با روزنامه تماس گرفتند و نکاتی را متذکر شدند از آن همه یادداشت سعید بیابانکی عزیز را که شاعر است و به احتمال زیاد شما هم با صدا و سیمای ایشان آشنایی دارید به چاپ می سپاریم.
گزارش کامل و دلسوزانه روزگار را خواندم از اتفاق ناگواری که در زادگاهم اتفاق افتاده است که حالا چند سالی است از آن دورم. از خمینی شهر یا همان نام باستانی اش «سده». می نویسم «سده» تا بدانید چقدر این شهر قدمت دارد؛ شهری که هنوز در آن زبان محلی ایران مرکزی که پیشینه آن به زمان ساسانیان برمی گردد زنده است و مردم محله ورنوسفادران به آن تکلم می کنند. زبانی که تا به حال ده ها پایان نامه معتبر زبان شناسی در ساختار و قدمتش به انجام رسیده است، سده با نام هایی درخشان در عرصه های مختلف از سروش اصفهانی شاعر بزرگ عصر قاجار بگیر تا فیض الاسلام که مترجم نهج البلاغه است تا شهید محراب آیت ا... اشرفی اصفهانی و در «روزگار» خودمان هم دو کارگردان سرشناس کشور یعنی اصغر فرهادی و محسن امیریوسفی که هر دو در «کن» و «برلین» حسابی درخشیدند و کلی شهید والا مقام و سردار رشید و بی باک. من هم خمینی شهری ام و به عنوان شاعری که بر بال شعر به بیشتر نقاط ایران زمین سفر کرده است گواهی می دهم که مردم این شهر هم بسیار شریف اند هم بسیا مؤمن. هم بسیار شعر فهم و شعر شناس. و هم باهوش و با ذکاوت. گرچه نزدیک بودن این شهر به اصفهان این شهر را از بسیاری از امکانات فرهنگی و شهری محروم کرده است، شهری که 18 سال متوالی بزرگترین کنگره شعر کشور یعنی میلاد آفتاب را برگزار کرد آن هم با اتکا به مردم و به پشتوانه عشق به اباعبدا... در ایام سوم تا پنجم شعبان. کنگره ای که مردم را سه شب پی در پی تا ساعت 1 نیمه شب به عشق شعر سرپا نگه می داشت و این را همه شاعران بزرگی که از گوشه و کنار کشور به این شهر آمدند، می دانند، می گویید نه بروید از محمد علی بهمنی بپرسید. عبدالجبار کاکایی و استاد مشفق کاشانی و ابوالفضل زرویی نصر آباد و سید عبدالجواد موسوی و دیگران هم شاهدند. گنکره ای که به شهادت دوست و دشمن در کشور نظیر نداشت و اختلاف سلیقه سیاسی مدیران شهر و برگزار کنندگان کنگره به سنگ اندازی های ریز و درشتی منجر شد که کنگره میلاد آفتاب را از دو سال پیش به تعطیلی کشانده کنگره ای که در فرهنگسازی شهر نقش مؤثر و مهمی داشت. کنگره ای که با سلاح شعر خیلی از ناهنجاری های اجتماعی را خلع سلاح کرد و امروز در نبود این حرکت بزرگ فرهنگی و ادبی کشور دوباره بزهکاران مسلح شده اند. یاد ندارم طی 10 سالی که مجری ثابت «میلاد آفتاب» بودم یک بار نماینده محترم مردم خمینی شهر در مجلس شورای اسلامی در این برنامه باشکوه که ده ها تن از بزرگان شعر کشور در آن حضور داشتند شرکت کرده باشد. کنگره شعر میلاد آفتاب در زمان برگزاری شدیداً از سوی مطبوعات و خبرگزاری ها تحریم بود. آنچنان که باید به خبرهایش پرداخته نمی شد چرا که نه فلان مدیر در آن سخنرانی می کرد و نه بهمان وزیر برایش پیام می داد و نه بودجه های کلان دولتی داشت. برگزار کنندگان به عشق امام حسین و یارانش در شب میلادشان و به احترام شعر تا پاسی از شب بیدار می ماندند و سرپا، ولی در این سالهای اخیر بزرگی و شکوه آن دروازه های شهر را درنوردید و خیل خبرنگاران و گزارشگران مطبوعات را به این شهر کشاند. جام جم و همشهری و خبرگزاری فارس این کنگره را به یک اتفاق بزرگ در حوزه شعر امروز و شعر مذهبی ارزیابی کردند. نام خمینی شهر همه جا با این برنامه ادبی چرخید و چرخید. طبیعی است که در نبود این اتفاق بزرگ و خبرهای خوش فرهنگی خبرهای کوچک و ناخوش بزهکاری نمود پیدا می کند. ای کاش مدیران این شهر به جای تلاش کنند کنگره میلاد آفتاب را به تعطیلی بکشانند به تقویت آن می پرداختند و ای کاش برای شهری با این همه شاعر و هنرمند و فاضل برنامه دراز مدت فرهنگی طراحی می کردند تا امروز شاهد این اتفاقات تلخ نباشیم. اتفاقی که حالا رسانه ای شده و همه می دانند در این شهر چند جوان بزهکار خطایی کرده اند که نابخشودنی است ولی ای کاش افکار عمومی خطای این چند جوان را به پای مردم شریف این شهر ننویسند. این اتفاقات تلخ هر روز در گوشه و کنار کشور می افتد سری به صفحه حوادث روزنامه ها بزنید پر است از این اتفاقات تلخ و چه بسا تلخ تر ...
به روز و روزهایی می اندیشم که کنگره شعر میلاد آفتاب و برنامه های هنری بزرگ در خمینی شهر دوباره زنده شود و روزنامه ها پر شوند از خبرهای خوش فرهنگی در خمینی شهر به امید آن روز.