رکود شعر شهرمعلول چیست

ارسال در کتاب و ادبیات

از خیابان ها و میادین و کوچه پس کوچه های شهر که بگذریم نام هایی آشنایی چون سروش، صفایی، شیوا، طلایی، خرم، فارغا و ... به چشممان می خورد. اگر کمی تحقیق کنیم می بینیم شعر و شاعر با آب و خاک این مرز و بوم عجین شده است گویی خاک این شهر، شعرخیز یا به گفته ای شاعرخیز است. بسیاری از شاعران و منتقدان بزرگ ادبی ایران که سال ها پیش در کنگره میلاد آفتاب شرکت کرده اند، خمینی شهر را پایتخت شعر ایران خوانده اند. اما مدتیست که احساس می شود شعر شهر دچار نوعی رکود شده است. در حاشیه برگزاری اختتامیه نخستین جشنواره شعر سراسری «رهاتر از پرواز» با سعید بیابانکی شاعر صاحب نام خمینی شهری که اجرای این برنامه را نیز برعهده داشت، درباره وضعیت کنونی شعر شهرستان به گفتگو نشستیم. در ادامه حاصل این گفتگو را می خوانیم:

-به نظر می رسد شعر شهرستان دچار نوعی رکود شده است، شما علت این رکود را چه می دانید؟

به نظر من بخشی از آن بر می گردد به فضایی که کنگره میلاد آفتاب ایجاد کرد. کنگره 18 سال متمادی برگزار می شد و باعث شده بود که شاعران بزرگ این مملکت به این شهر رفت و آمد کنند. این داد و ستدهای فرهنگی شعر شهر را ارتقا داده بود. در حال حاضر حدود 7 سال است که کنگره تعطیل شده است و من فکر می کنم بخشی از این رکود به این موضوع برمی گردد.
بخشی از آن هم به این موضوع برمی گردد که تعدادی از دوستان شاعر که در شعر کشور حضور پر رنگ تری داشتند، حالا یا از شهر کوچ کرده اند یا گرفتار زندگی شده اند، طبیعتا این عدم حضور در مجامع ادبی در رکود شعری موثر است.

-پیشنهاد شما برای بهبود اوضاع شعر شهرستان چیست؟

من یک پیشنهاد آرمانی دارم و آن اینکه مسوولین امر و دوستان شاعر، کنگره میلاد آفتاب را دوباره احیا کنند. چون کنگره علاوه بر شعر شهر به خیلی چیزهای دیگر مثل فرهنگ کنار هم نشستن، فرهنگ برپایی همایش و برنامه های بزرگ و در سطح کشور نیز کمک کرد. اگر الان می بینیم که کنگره شهدا برنامه ای با این عظمت را در سطح کشور برگزار می کند، بخشی از این توان به آن سالها بر می گردد و همه اینها به ارتقا سطح فرهنگ و دانش و آگاهی شهر کمک می کند.

-جوانان شاعر شهر را چقدر می شناسید؟ آیا به نظر شما امیدی هست که شعر شهرستان توسط این جوانان دوباره احیا شود و به روزهای اوج خود بازگردد؟
جوان ها را کم و بیش می شناسم. به نظر من استعدادهایی که بعد از ما وارد عرصه شعر شدند بسیار مستعد هستند. اگر به شعر آنها کمک شود و راهنمایی بشوند می توانند خیلی موفق باشند. پیشنهاد می کنم که شهرداری یا اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی که متولی فرهنگ هستند یک سری کارگاه های آموزشی یک روزه یا دو روزه برای این جوانان برگزار کنند. این جوانان ذوق و استعداد خوبی برای شاعر شدن دارند اما ذوق و استعداد به تنهایی کافی نیست. به نظر من این کارگاه ها باید به صورت مداوم و فصلی برگزار شود تا کسانی که علاقمند هستند گرایش پیدا کنند. استعدادهای ادبی شهر ما نیازمند سازماندهی و هدایت هستند.

-نظر شما در مورد این کنگره و شعرهایی که خوانده شد چیست؟
به نظر من این کنگره از نظر کیفی خیلی خوب بود و اشعاری که برگزیده شده بود واقعا اشعار خوبی بود. استقبال مردم هم نسبتا خوب بود با توجه به این که هم سالن سینما سالن خیلی بزرگیست و هم اینکه همزمان در شهر چند برنامه مشابه هنری فرهنگی برگزار شده بود. در شب برگزاری کنگره به دیدار خانواده شهید حیدری رفتیم و وقتی که مادر شهید گفت: «پسرم گاهی شعرهای شما را می خواند.» خیلی تحت تاثیر قرار گرفتم و افتخار می کنم که یک شهید شعرهای من را برای مادرش می خوانده است.

-از فعالیت های اخیرتان بگویید؟ مجموعه ای در دست چاپ ندارید؟
یک سالی برنامه نقد شعر شبکه 4 را اجرا می کردم که برنامه پُرمخاطبی هم بود. در حال حاضر کار جدیدی که اخیرا انجام دادم و به زودی از زیر چاپ بیرون می آید مجموعه ای برای نوجوانان است که 5 تا از داستان های شاهنامه را برای این گروه سنی باز نویسی کردم و کتاب خوبی برای نسل نوجوانان است. در نمایشگاه کتاب امسال نیز دو مجموعه شعر با عنوان یلدا و سنگچین و مجموعه ای طنز با عنوان لبخندهای مستند داشتم که توسط انتشارات سوره مهر منتشر شده است.
-سخن آخر
من احساس می کنم که در شهر من کتاب هایم به دست همشهریانم نمی رسد چون خیلی ها با من تماس می گیرند و می گویند نتوانسته اند کتاب هایم را تهیه کنند. بقیه شاعران و نویسندگان شهر هم برای توزیع کتابهایشان با مشکل مواجه هستند. به نظر من مدیران فرهنگی باید طی اقداماتی آثار شاعران و نویسندگان را به دست مردم برسانند.