شما چطور عزاداري مي كنيد؟

ارسال در اخلاق و اندیشه

 

azadariروزهایی که فرارسيده اند برای مان خیلی مهم است. روزهایی غمگین، عزیز و خاطره ساز از کودکی مان تا امروزی که خودمان کودک داریم و دستش را می گیریم برای رفتن به استقبال. این روزها شبیه هیچ روزی از سال نیست.

حتی سال تا سال برایمان کهنه هم نمی شود. این روزها روزهای محرم است. روزهای ما و امام حسین (ع).  نمی دانم نگاهت به این روزها چه رنگی دارد سیاه یا سبز؛ سرخ یا عزا. شاید حتی مهم هم نباشد اما فکر کن کارهایت چقدر می تواند مهم و تاریخ ساز باشد برای نسلی که درخمینی شهر امروز؛ تاریخ را می سازند.

 

برای ما مردم سده خیلی مهم است که این ده روز نه؛ این دو ماه حسابی سنگ تمام بگذاریم. بگذریم از افراط ها و تفریط ها. خیال ندارم نصیحت کنم یا پند و اندرز بدهم. خیال دارم بیایم سراغ شما تا از خودتان بپرسم چطور عزاداری می کنید. و اصلاً حال و هوای امروز ما را کدام نگاه می سازد؟

این سوال را برای اولین نفر از آقای ب  می پرسم. مدرک فوق دیپلم دارد و موهایش جوگندمی رو به سپید است: من برای مراسم روز عاشورا و تاسوعا ترجیح می دهم انزوا داشته باشم و در منزل پای تلويزیون مراسم را دنبال کنم. کلاً از مراسم آرام و سرسنگین خوشم می آید مثل مراسم سینه زنی مردم زنجان. من فکر می کنم بعضی هیئات به دلیل چشم و هم چشمی از خلوص لازم در شان امام حسین برخوردار نیستند و من به شخصه ترجیح می دهم اگر نذری هم داشتم برای افراد بی بضاعت خرج کنم.

از نظر این همشهری تعزیه به شکل امروز تحریفاتی دارد به خاطر همین به تماشایش نمی رود. همچنین معتقد است  مداحی های امروزی  با تحریفاتشان بیشتر در پی گریاندن مردم هستند تا واگویه های حقیقی.

همین سوال را از خانم میم می پرسم. ساکن فروشان است، 30 ساله است و مدرک کاردانی دارد و با لبخندی که از صورتش محو نمی شود جوابم را می دهد: من برای مراسم محرم به مهدیه می روم. هم به خاطر نظمی که دارد و دیگر اینکه هم سخنرانی دارند و هم عزاداری. خانواده ی ما کلاً برای تاسوعا و عاشورا بر سر مزار می روند و بعد هم در خانه و پای تلوزیون مراسم را دنبال می کنیم. من ترجیح می دهم سینه زنی در مراسم امام حسین شور و حال داشته باشد یعنی اینطور مراسم مرا بیشتر منقلب می کند. من قمه زنی را رد نمی کنم و خودم هم برای دیدن این مراسم می روم اما دسته و تعزیه را نمی بینم آن هم به دلیل اینکه ارزش های دینی در ازدحام جمعیت زیر پا گذاشته می شود. شوهر خودم هم جزو برگزارکنندگان هیات است و ما نذرهایمان را به صورت کمک های غذایی روزهای تاسوعا و عاشورا به هیئات می دهیم.

دلم می خواهد نظر نسل نوجوان را هم بدانم این می شود که می روم سراغ پسرهای دبیرستانی و محمدِ باقری که 15 سال دارد و دوم دبیرستان است و ساکن دستگرد؛ می گوید: برگزاری مراسم امام حسین مربوط به مسجد است و من اصلا هیات را قبول ندارم و ترجیح می دهم کمک ها یا نذرهایم را به مسجد بدهم البته اگر چشم و هم چشمی نشود. من به نوحه ها و روضه های اصیل اعتقاد دارم نظر او در مورد قمه زنی هم جالب بود: به نظرم هر کسی هم می خواهد کارهایی مثل قمه زنی انجام دهد باید برود و در مکانی دور از دید این کار را بکند. در مورد مداحی ها باید  بگویم درست نیست که در بعضی از اشعار شان و منزلت آدم پایین بیاید و مثلا به سگ تشبیه شود. و حمید رضا مجیری که او هم  15 سال دارد و دوم دبیرستان و ساکن فروشان است می گوید: من در هیأت پدربزرگم شرکت می کنم و دوست دارم مراسم عزاداری سخنرانی و سینه زنی داشته باشد، دهه اول محرم را همراه پدر و پدر بزرگ و عمویم یک روز در میان نذری می دهیم. این نوجوان 15 ساله قمه زنی را به دلیل آسیب رساندن به بدن رد می کند و همچنین سینه زنی هایی را که از حالت معمولی در می آید.

سید مرتضی دیباجی، 54 ساله و معلم است. آقای دیباجی که لیسانس دارد و ساکن فروشان است؛ معتقد است مراسم امام حسین (ع)  باید به صورت سخنرانی و بحث و بررسی باشد و البته به نظر ایشان ابراز احساسات هم خوب است ولی باید درصدش کمتر شود.می گوید:  مراسم باید در هیئات و تکایا برگذار شود وبا توجه به مشکلات شهر نشینی باعث راهبندان و ترافیک ندرست نکند. نظر آقای دیباج در مورد اشعار مداحان هم جالب بود:  عزاداری برای امام حسین باید سوگواری یک قهرمان باشد و به گونه ای، شورعدالت خواهی ،آزادگی و جوانمردی را در مردم زنده کند.

آقای حسن. میم 38 ساله، کارگر و دارای مدرک پنجم ابتدایی که ساکن هرستان است؛ میگوید: به هیات و دسته نمی روم و در منزل و پای تلوزیون مراسم را دنبال می کنم و به نظرم عزاداری باید در حد عادی باشد و البته چشم و هم چشمی هم نداشته باشد.

آقای قوام هم یک معلم بازنشسته است: من مراسم نمی گیرم اما برای ناهار عاشورا به مسجد محل کمک می کنم. این همشهری تحصیل کرده ایجاد مزاحمت با صدای بلندگوی هیات را درست نمی داند.

آقای رحیمی دیپلمه است و 31 ساله، می گوید: من ترجیح می دهم در مراسمی شرکت کنم که پرشور باشد تا حالت عرفانی تری داشته باشد. کلا عزاداری محرم باید با بقیه ی عزاداری ها فرق بکند البته من سخنرانی را هم دوست دارم به شرطی که متفاوت و جدید باشد. خود من قبلاً جزو هیات بودم اما چند سالی است به دلیل مشغله کاری تنها در این ده روز برای هیات آشپزی می کنم.

خانم ر هم 31 سال دارد، می گوید: من پسرم را می برم تا دسته را ببیند اما دنبال دسته نمی روم. کلا دسته هایی که از مسجدی به مسجد دیگر می روند را ترجیح می دهم، اینطوری دیگر زن و مرد با هم قاطی نمی شوند. اما برای مراسم عزاداری ترجیح می دهم بروم مهدیه که سینه زنی آرام دارد. ما خودمان چون جا نداریم مراسم نمی گیریم اما برای روز عاشورا گوشت به فقرایی که می شناسیم می دهیم.

خانم ح که دوست و همکار ایشان بود و 26 سال داشت و ساکن منظریه گفت: من به خاطر اینکه بچه کوچک دارم نمی توان زیاد در مراسم شرکت کنم. اما کلا مراسم آرام و سخنرانی را ترجیح می دهم. من خودم شخصا دوست دارم نذرم را به مراکز خیریه و سالمندان بدهم اما آخر کار می دهیم به مسجد محلمان برای ناهار عاشورا.

آقای جواد. الف 26 ساله می گوید: من هم هیأت می روم و هم دنبال دسته. شور در مراسم عزاداری را دوست دارم و خودم هم قبلا قمه می زدم اما الان دیگر نه. به نظر من چیزی که در مراسم امام حسین زشت است چشم و هم چشمی است که توی هیات های ما کم نیست.

مهدي 30 ساله هم از ديگر همشهري هايي كه جوابم را مي دهد: اگر به دنبال اين هستيد كه بگويم عزاداري بايد اطوكشيده باشد و سينه محكم نزنيد و قمه نزنيد و هيأت راه نيندازيد من اين طرز فكر را قبول ندارم. عزاي حسيني با ديگر مراسمات فرق دارد. بايد شور داشته باشد. اصلا همين شور است كه محرم آدم را دگرگون مي كند. من قمه هم مي زنم اما نه براي خودنمايي يا لجبازي. خدا مي داند كه فقط براي امام حسين است و براي همين هم جايي مي زنم كه باعث حرف و حديث و سوءاستفاده دشمن شيعه و اين چيزهايي كه مي گويند نشود...

از خیلی ها این سوالات را پرسیدم و جواب ها کم و بیش شبیه هم بود. بعضی ها با مراسم پرشور به هدفشان می رسند و بعضی ها با آرامش.  هدف مهم است و ما امیدواریم همه کسانی که به نحوی قدم در مجالس عزاداری می گذارند هدف درستی داشته باشند نه تنها صرف وقت گذرانی و... خودتان بهتر می دانید مهم تر از هدف راه رسیدن به هدف است که باید در چارچوب اوامر و نواهي مكتب حسيني باشد همانطور که امام حسین راهش را آگاهانه انتخاب کرد و به حق است که ما پیروان ایشان هم راهمان را درست انتخاب کنیم... این روزها بد نیست شده برای چند دقیقه با خودمان روراست باشیم و در مورد کارهایی که می کنیم فکر کنیم... شاید همین چند دقیقه دنیایمان را عوض کند. شاید همین چند دقیقه کاری کند تا بعدها کودکانمان از اینکه خمینی شهری هستند به خودشان افتخار کنند... شاید....