بررسی و تحلیل شادکامی از منظر قرآن

ارسال در اخلاق و اندیشه


شادکامی دارای سه مؤلفه رضامندی در خوشایند، فقدان عواطف منفی در ناخوشایند و نشاط در خوشایند و ناخوشایند است.
چکیده

آیات مختلفی از قرآن کریم بیانگر مؤلفه€Œهایی از شادکامی است و در موضوعاتی نظیر فرح، نعمت، شکر، رضا، صبر، بلا و فتنه می€Œتوان به دیدگاه قرآن دراین€Œباره دست یافت. شادکامی دارای سه مؤلفه رضامندی در خوشایند، فقدان عواطف منفی در ناخوشایند و نشاط در خوشایند و ناخوشایند است. باور به مالکیت خداوند، صبر و بردباری، باور به تقدیر، شناخت ارزش واقعی دنیا، بازشناسی نعمت€Œها، مدیریت مقایسه، شکر، تصحیح ارزیابی از محرومیت، معناشناسی بلاها و استعانت، عوامل تحقق دو مؤلفه نخست، و لذت همه€Œجانبه و فراگیر مشروط به فقدان پیامدهای منفی، ازجمله عوامل تحقق مؤلفه سوم می€Œباشد.

طرح مسئله

ازجمله آسیب€Œهای جدی در تفسیر قرآن کریم، €Œطرح آنها در خلأ و بدون توجه به زندگی و نیازهای آن است. در این شیوه، €Œآیات قرآن کریم و یا مفاهیم آن €Œبدون درنظر گرفتن نقش آنها در زندگی، €Œبه€Œگونه€Œای کلیشه€Œای و تکراری طرح می€Œشوند که موجب گسست میان قرآن با دانشجویان می€Œگردد. این در حالی است که آیات و مفاهیم قرآن کریم ناظر به زندگی انسان و برای تسهیل و تعالی آن تنظیم شده است. ازاین€Œرو یکی از نیازهای جدی در حوزه تفسیر قرآن، به€Œویژه برای دانشجویان، €Œتغییر الگوی ارائه مباحث قرآنی است.

در این رویکرد، محقق گذشته از تحقیقات مرسوم، €Œباید از منظر زندگی به قرآن بنگرد و با توجه به نیازها و مسائل زندگی، €Œپاسخ آن را از قرآن بجوید و برای دانشجو بیان نماید. نکته شایان ذکر اینکه در این رویکرد، €Œمباحث قرآن کریم متناسب با خواست دانشجو بیان نمی€Œشود؛ €Œبلکه €Œپاسخ نیازهای او از قرآن کریم داده می€Œشود و متناسب با مشکلات او، €Œراهکارهای برگرفته از قرآن کریم ارائه می€Œشود. بنابراین ضروری است رویکرد €Œاساتید محترم معارف اسلامی در حوزه ارائه معارف دین، ازجمله تفسیر قرآن کریم تغییر کند.

یکی از موضوعات مهم و اساسی زندگی، به€Œویژه برای جوانان، €Œشادکامی است. «شادکامی» (1) عبارت است از احساس خرسندی و خوشبختی «پایدار» از مجموع زندگی، €Œنه یک لحظه خاص. شادکامی از موضوعات روان€Œشناسی مثبت€Œگرا (2) است که اخیراً مورد توجه دانشمندان قرار گرفته است.

برای بررسی رابطه قرآن و شادکامی باید نخست مؤلفه€Œهای آن را شناخت. دانشمندان معتقدند شادکامی دو بعد دارد: €Œبعد هیجانی و بعد شناختی. بعد هیجانی همان نشاط، €Œسرور و شادمانی است که از لذت (3) حاصل می€Œشود؛ بعد شناختی آن خود دو بخش دارد: €Œیکی رضامندی (4) که احساس خوشایند، اما پایدارتر و عمیق€Œتر است و دیگری فقدان فشارهای روانی (5) و عواطف منفی. (آرگایل، €Œبی€Œتا: €Œ30، €Œ45 و 69) براساس باور این دانشمندان €Œمی€Œتوان گفت فرمول شادکامی عبارت است از: €Œشادی + رضامندی ـ تنیدگی.

نکته مهم اینکه، کسی همچون آرگایل (6) از صاحب€Œنظران روان€Œشناسی مثبت€Œگرا €Œتصریح می€Œکند که شادکامی تنها در سایه شادی€Œها و لذت€Œهای آنی حاصل نمی€Œشود؛ بلکه نیازمند داشتن احساس رضامندی و فقدان عواطف منفی است. (همان: €Œ14 و 25) داینر (7) نیز در بحث بهزیستی روانی (8) بر این مطلب تأکید دارد. (Diner & others, 2000: 63)

قرآن و شادکامی

هرچند اصطلاح شادکامی به€Œصورت مستقیم در قرآن کریم نیامده، €Œاما قرآن کریم دستوراتی دارد که تأمین€Œکننده اجزا و مؤلفه€Œهای شادکامی است. در رویکرد پیش€Œگفته، محقق نباید درپی یافتن عین عنوان مورد بحث در قرآن کریم باشد. قرآن کریم کتاب هدایت و سازندگی است؛ لذا بدون توجه به این€Œگونه مباحث، €Œبه بیان عوامل تأمین€Œکننده آنها می€Œپردازد.

مؤلفه€Œهای شادکامی

آنچه درباره مؤلفه€Œهای شادکامی می€Œتوان گفت آن است که زندگی از یک منظر €Œبه دو دوره خوشایند و ناخوشایند تقسیم می€Œشود؛ (9) گاه روزگار به کام ماست و گاه به زیان ما. ازاین€Œرو، €Œتحقق شادکامی €Œبسته به تدبیر مناسب در هر دو دوره می€Œباشد. عنوان «رضامندی» €Œناظر به دوران خوشایند و عنوان «فقدان عواطف منفی» €Œناظر به دوران ناخوشایند است. از سوی دیگر، €Œهیجان نیز نیاز دیگر زندگی است که توسط لذت و شادی تأمین می€Œشود و آن را «نشاط» می€Œنامیم. نشاط امری است که محصور به دوره€Œای خاص نبوده و در هر دو دوره باید وجود داشته باشد.

بنابراین، €Œنشاط در عرض این دو حوزه قرار نمی€Œگیرد؛ €Œبلکه امری است که در هر دو بعد می€Œتواند، بلکه باید سایه گستراند. در حقیقت نشاط آن حالت هیجانی مثبتی است که فرد باید در تمام امور داشته باشد. دوران خوشایند زندگی به شادی و نشاط نیاز دارد تا شخص لذت آن را درک کند. اگر خوشایند زندگی همراه با کسالت و رخوت باشد، €Œلذت کافی از آن برده نمی€Œشود و فرد با وجود راحتی و امکانات، €Œاحساس خوشایند نخواهد داشت.

در ناخوشایند نیز وجود نشاط و شادابی می€Œتواند فضای روحی ـ روانی فرد را تلطیف کرده و فشار روانی موقعیت را کاهش دهد. انسان€Œهای کسل و بی€Œحال، این دوران را همراه با سختی تجربه کرده و پشت سر می€Œگذارند.

کلیدواژه€Œهای قرآنی شادکامی

محور اساسی در رضامندی ـ که مربوط به دوران خوشایند است ـ داشته€Œهای زندگی می€Œباشد که همان عنوان نعمت را دربر می€Œگیرد. نعمت در ادبیات دینی عبارت است از امکاناتی که انسان برای زندگی نیاز دارد که اگر وجود داشته و مورد توجه قرار گیرند، €Œموجب رضامندی می€Œگردد. بر همین اساس، €Œبرخی آیات قرآن کریم به معرفی داشته€Œهای انسان پرداخته€Œ و نعمت€Œها را برشمرده€Œاند.

گذشته از نعمت€Œها ـ به€Œعنوان یک واقعیت ـ موضوع دیگر، واکنش فرد نسبت به آن است. ما در برابر هر موقعیت، واکنشی از خود نشان می€Œدهیم. این واکنش€Œها نیز نقش مهمی در شادکامی دارند؛ €Œواکنش مثبت موجب تأمین شادکامی و واکنش منفی موجب تخریب آن می€Œگردد. واکنش مثبت به دوره خوشایند «شکر» نام دارد و در مقابل، €Œواکنش منفی «کفران» نامیده می€Œشود که هرکدام مضمون بخشی از آیات را شامل می€Œشوند. همچنین عنوان «فرح» نیز بیشتر به این موضوع (دوره خوشایند و داشته€Œهای زندگی) نزدیک است. نگاهی کلی به متعلق€Œهای آیات مربوط به فرح، €Œیعنی تعبیرهایی همچون «بمَا لَدَیْهمْ، (10) بمَا أ€Œُوتُوا، (11) بمَا عِنْدَهُمْ، (12) رَحْمَةً فَر€Œِحَ بهَا (13)» نشانگر آن است که فرح با داشتن و دارا شدن رابطه داشته و به€Œوسیله آن، شادی حاصل می€Œگردد.

با€Œاین€Œوجود می€Œتوان این€Œگونه نتیجه گرفت که در شادی و غم، €Œدو مفهوم «وجدان» و «فقدان» و به عبارت دیگر «دستیابی» و «از دست دادن»، «حائز شدن» و «فاقد شدن»، €Œنقشی اساسی ایفا می€Œکند. این€Œدو می€Œتوانند موجب حالتی نفسانی گردند که از آن به شادی و غم تعبیر می€Œشود. نکته مهم دیگر آنکه، مفهوم فرح €Œهر دو بعد شادکامی ـ یعنی نشاط که جنبه هیجانی شادکامی، €Œو رضامندی (بهره€Œگیری از امکانات) که جنبه شناختی آن است ـ را داراست.

محور اساسی فقدان عواطف منفی نیز ـ که مربوط به دوران ناخوشایند است ـ مشکلات و سختی€Œهای زندگی می€Œباشد که می€Œتوان آن را با عناوینی چون مصیبت، €Œبلا و €Œامتحان در قرآن کریم یافت. واکنش مناسب انسان به این دوران نیز «صبر» نام دارد و در مقابل، €Œواکنش منفی «جزع» نامیده می€Œشود و هرکدام بخشی از آیات را به خود اختصاص داده€Œاند.

محور شادی و نشاط نیز لذت است که انواعی دارد و بخشی از آیات قرآن کریم را شامل می€Œشود.

اساتید محترم باید در مرحله بعد، €Œمطالب مورد نیاز برای بحث شادکامی را از این عناوین استخراج نموده و با طبقه€Œبندی مناسب و متناسب با فهم دانشجویان به بیان آنها بپردازند. باید توجه داشت که شاید همه مطالب موجود در هریک از عناوین (نعمت، €Œشکر، €Œفرح، €Œمصیبت، €Œصبر، €Œلذت و ...)، €Œمناسب بحث شادکامی نباشد. لذا اساتید محترم باید به گزینش مطالب متناسب با موضوع اصلی (یعنی شادکامی) بپردازند و از طرح آیاتی که ممکن است در تبیین این موضوع یا معرفی راهکارها کارایی نداشته باشد، €Œپرهیز نمایند.

عوامل تحقق

حال سؤال این است که چگونه می€Œتوان به شادی در زندگی، €Œشکر در خوشایند و صبر در ناخوشایند دست یافت؟ این، €Œحساس€Œترین مرحله است که دقت اساتید محترم را در دو قلمرو پژوهش و تبیین می€Œطلبد. معرفی راهکار، €Œدر حقیقت نقطه اساسی تماس موضوع با مخاطب است. اگر این امر به€Œدرستی صورت نگیرد، €Œمخاطب با موضوع ـ هرچند از آیات قرآن کریم باشد ـ ارتباط برقرار نمی€Œکند. بحث€Œهای تخصصی و فلسفی برای مخاطب عام کاربرد ندارد.

این€Œگونه مباحث برای اساتید، €Œمهم و ضروری است تا منطق بحث را به€Œدست آورند؛ اما در مرحله اجرا نباید زیاد به آنها پرداخت. مخاطب عام نیاز به راهنمایی برای تغییر و عمل در حوزه باور، €Œاحساس و رفتار دارد. بنابراین €Œاساتید محترم باید این نکته را در مرحله پژوهش و سپس مرحله ارائه و تبیین درنظر داشته باشند تا روند کار آنان به بیراهه کشیده نشود.

در ادامه به معرفی نمونه€Œای از مباحث قرآنی مربوط به هر مؤلفه پرداخته می€Œشود. در این بحث، €Œنخست به مهار واکنش منفی در این دو موقعیت و سپس به عوامل مشترک و بعد به عوامل اختصاصی هرکدام اشاره می€Œگردد.

یک. عوامل مهار واکنش منفی در دوران خوشایند و ناخوشایند

ازجمله عوامل مهم در ناشادکامی، €Œواکنش€Œهای منفی در موقعیت خوشایند و ناخوشایند می€Œباشد. شناسایی و مهار این واکنش€Œها، €Œاز عوامل مهم در شادکامی است. قرآن کریم به این موضوع پرداخته و پنج الگو درباره واکنش€Œها معرفی نموده است:

الگو واکنش به خوشایند واکنش به ناخوشایند آیات

(1) فرح ـ قنوط أ€Œَذَقْنَا النَّاسَ رَحْمَةً فَر€Œِحُوا بهَا وَإ€Œِنْ تُصِبْهُمْ سَیِّئَةٌ بمَا قَدَّمَتْ أ€Œَیْدِیهمْ إ€Œِذَا هُمْ یَقْنَطُونَ. (روم / 36)

(2) فرح ـ کفران وَإ€Œِنَّا إ€Œِذَا أ€Œَذَقْنَا الْإ€Œِنْسَانَ مِنَّا رَحْمَةً فَر€Œِحَ بهَا وَإ€Œِنْ تُصِبْهُمْ سَیِّئَةٌ بمَا قَدَّمَتْ أ€Œَیْدِیهمْ فَإ€Œِنَّ الْإ€Œِنْسَانَ کَفُورٌ. (شوری / 48)

(3) فرح، €Œفخر ـ یأس، €Œکفران وَلَئِنْ أ€Œَذَقْنَا الْإ€Œِنْسَانَ مِنَّا رَحْمَةً ثُمَّ نَزَعْنَاهَا مِنْهُ إ€Œِنَّهُ لَیَئُوسٌ کَفُورٌ * وَلَئِنْ أ€Œَذَقْنَاهُ نَعْمَاءَ بَعْدَ ضَرَّاءَ مَسَّتْهُ لَیَقُولَنَّ ذَهَبَ السَّیِّئَاتُ عَنِّی إ€Œِنَّهُ لَفَر€Œِحٌ فَخُورٌ. (هود / 10 ـ 9)

(4) اعراض ـ دعا وَإ€Œِذَا أ€Œَنْعَمْنَا عَلَی الْإ€Œِنْسَان€Œِ أ€Œَعْرَضَ وَنَأ€Œَیٰ بجَانِبه وَإ€Œِذَا مَسَّهُ الشَّرُّ فَذُو دُعَاءٍ عَر€Œِیض€Œٍ. (فصلت / 51)

(5) منع ـ جزع إ€Œِنَّ الْإ€Œِنْسَانَ خُلِقَ هَلُوعًا * إ€Œِذَا مَسَّهُ الشَّرُّ جَزُوعًا * وَإ€Œِذَا مَسَّهُ الْخَیْرُ مَنُوعًا. (معارج / 21 ـ 19)

در تحلیل این پنج الگو می€Œتوان گفت انسان در حالت ناخوشایند، €Œبه€Œخاطر طبیعت ناسپاس بشر (کفران)، €Œاز خدا غفلت می€Œکند؛ لذا از یک سو به یأس و ناامیدی کشیده می€Œشود (یأس) و در برابر ناملایمات، €Œبی€Œتاب می€Œگردد (جزع) و از سوی دیگر به€Œخاطر فطرت خداجویش روی به خدا کرده و دعا می€Œکند (دعا). اما در حالت خوشایند، €Œباز از خدا غفلت می€Œکند؛ لذا به او پشت کرده (اعراض) و به€Œخاطر غرور و تکبر، €Œبه سرور و بدمستی (فرح) و فخر فروشی (فخر) روی می€Œآورد و از انفاق و کمک به دیگران خودداری می€Œکند (منع).

چنان€Œکه روشن است، €Œآیات قرآن کریم به€Œخوبی ابعاد مختلف واکنش منفی به این دو موقعیت را بیان کرده است. اکنون نوبت پاسخ به این پرسش است که برای مهار واکنش منفی چه باید کرد؟ در ادامه به مواردی به€Œعنوان نمونه اشاره می€Œشود.

1. باور به مالکیت خداوند

از آیات قرآن کریم چنین به€Œدست می€Œآید که احساس مالکیت، €Œموجب واکنش منفی از نوع الگوی دوم می€Œشود. ازاین€Œرو، €Œاصلاح این منطق و باور کردن مالکیت مطلق خداوند متعال موجب کنترل و مهار این واکنش€Œها می€Œگردد. این موضوع در قرآن کریم نیز مورد توجه قرار گرفته است. خداوند متعال پس از آیه یادشده در الگوی دوم جدول €Œمی€Œفرماید:

لِلَّه مُلْکُ السَّمَاوَاتِ وَالْأ€Œَرْض€Œِ یَخْلُقُ مَا یَشَاءُ ... . (شوری / 49)

این آیه بیانگر این نکته است که کسی که رحمت خداوند را می€Œچشد، €Œنباید سرگرم آن رحمت شده، صاحب آن را فراموش نماید؛ نیز کسی که مصیبتی به او می€Œرسد، نباید نعمت€Œهای او را کفران کند؛ چون خلقت و امر به دست خداست و €Œکسی که مشمول رحمت او قرار گرفته، €Œباید در هر لحظه به یاد او افتد €Œو شکرش را به€Œجای آورد، €Œو کسی که مشمول مصیبتی قرار گرفته، باز هم €Œباید به€Œسوی او برگردد. این آیه ملک و سلطنت بر سراسر جهان را منحصر در خدای تعالی نموده و خلقت را منوط و مستند به مشیت او می€Œکند، بدون اینکه در این بین چیزی باشد که مشیت را بر او واجب کرده، €Œو یا او را مضطر بر خلقت کند. (طباطبایی، €Œ1379: €Œ18 / 101)

2. صبر و بردباری

از آیات قرآن کریم برمی€Œآید که بی€Œتابی و نابردباری نیز یکی از عوامل واکنش منفی است. قرآن کریم پس از آیات شریفه یادشده در الگوی سوم جدول تصریح می€Œکند:

... إ€Œِلَّا الَّذِینَ صَبَرُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ أ€Œُولَٰئِکَ لَهُمْ مَغْفِرَةٌ وَأ€Œَجْرٌ کَبیرٌ. (هود / 11)

خدای عزوجل بعد از بیان این دو طبیعت از انسان€Œها (فرح، فخر ـ یأس، کفران)، €Œطایفه€Œای از آنان را استثنا نموده، می€Œفرماید: «إ€Œِلَّا الَّذ€Œِینَ صَبَرُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَات€Œِ.» وجه این استثنا آن است که رهایی انسان از آن دو طبیعت مذموم، €Œتنها برای کسانی امکان دارد که صابر باشند و صفت نیک و خویشتن€Œداری€Œشان نگذارد در برابر مصائب، €Œجزع و فزع نموده، دچار نومیدی و کفر شوند. نیز این صفات او را وادار سازد تا هنگام زوال شداید و رسیدن نعمت€Œها از خدای تعالی، از €Œولی€Œنعمت€Œشان غافل نگشته، €Œدر مقام شکرگزاری برآیند €Œو او را ثنائی گویند که مایه خوشنودی€Œاش شود؛ نعمت او را در جایی مصرف کنند که او راضی باشد، خلق خدای را از فرح و فخر خود آسوده بدارند €Œو استغنا آنها را €Œوادار به این عکس€Œالعمل€Œهای نکوهیده€Œ نکند. (طباطبایی، €Œ1379: €Œ10 / 236)

3. باور به تقدیر و اسناد

باور به تقدیر امور توسط خداوند متعال سبب می€Œگردد انسان نه از آیَند دنیا سرمست شود و نه از رَوَند آن مأیوس؛ زیرا همه امور را به تقدیر و تدبیر خداوند حکیم می€Œداند و در نهایت، شادکامی تحقق می€Œیابد.

در سوره حدید چنین آمده است:

مَا أ€Œَصَابَ مِنْ مُصِیبَةٍ فِی الْأ€Œَرْض€Œِ وَلَا فِی أ€Œَنْفُسِکُمْ إ€Œِلَّا فی کِتَاب€Œٍ مِنْ قَبْل€Œِ أ€Œَنْ نَبْرَأ€Œَهَا إ€Œِنَّ ذَٰلِکَ عَلَی اللَّه یَسِیرٌ * لِکَیْلَا تَأ€Œْسَوْا عَلَیٰ مَا فَاتَکُمْ وَلَا تَفْرَحُوا بمَا آتَاکُمْ. (حدید / 23 ـ 22)

به€Œنظر می€Œرسد بیش از اینکه اصل حادثه در فشار روانی مهم باشد، €Œفاعل و منشأ حادثه مهم است. ممکن است فعلی واحد (مثل تیغ کشیدن بر بدن) از دو نفر متفاوت (چاقوکش یا پزشک جراح) موجب واکنش متفاوت گردد (مجازات و پاداش). بنابراین این نکته برای بشر بسیار مهم است که منشأ حادثه کیست؛ اگر منشأ قابل اطمینانی داشته باشد، €Œآرام می€Œگیرد، و الا بی€Œتاب می€Œشود. لذا اصل اسناد، €Œعاملی برای جلوگیری از جزع و تحقق شکر است.

همچنین اگر انسان بداند که آنچه به€Œدست آورده، €Œمال کس دیگری است و او این را به وی داده، €Œخرسندی مستانه او فروکش می€Œکند و به تعادل می€Œرسد. آنچه دوران خوشایند را به فساد می€Œکشاند، €Œاین تصور است که خود فرد این را به€Œدست آورده و مال خود اوست. این€Œگونه تحلیل€Œها تا حدودی در تفاسیر مفسران به چشم می€Œخورد. (برای نمونه بنگرید به: €Œطبرسی، €Œ1415: €Œ9 / 362؛ €Œطوسی، €Œبی€Œتا: €Œ5 / 234؛ €Œطباطبایی، €Œ1379: €Œ19 / 167 و 9 / 306)

4. شناخت ارزش واقعی دنیا

امور مادی دنیا ممکن است داشتنش موجب غرور و بدمستی گردد و فقدانش موجب حزن و اندوه؛ این به€Œدلیل مهم دانستن و ارزشمند به€Œشمار آوردن متاع دنیاست. اما این تصور مطابق واقع نیست. قرآن کریم در آیات بسیاری سعی در معرفی چهره واقعی دنیا به مردم دارد. این بخش از آیات، €Œواقعیت دنیا و ارزش واقعی متاع آن را بیان می€Œدارد تا شناخت مردم مطابق با آن گردد. برخی آیات، €Œمتاع دنیا را اندک دانسته€Œاند؛ چنان€Œکه قرآن کریم می€Œگوید:

أ€Œَلَمْ تَرَ إ€Œِلَی الَّذِینَ قِیلَ لَهُمْ کُفُّوا أ€Œَیْدِیَکُمْ وَأ€Œَقِیمُوا الصَّلَاةَ وَآتُوا الزَّکَاةَ فَلَمَّا کُتِبَ عَلَیْهمُ الْقِتَالُ إ€Œِذَا فَر€Œِیقٌ مِنْهُمْ یَخْشَوْنَ النَّاسَ کَخَشْیَةِ اللَّه أ€Œَوْ أ€Œَشَدَّ خَشْیَةً وَقَالُوا رَبَّنَا لِمَ کَتَبْتَ عَلَیْنَا الْقِتَالَ لَوْلَا أ€Œَخَّرْتَنَا إ€Œِلَیٰ أ€Œَجَل€Œٍ قَر€Œِیب€Œٍ قُلْ مَتَاعُ الدُّنْیَا قَلِیلٌ وَالْآخِرَةُ خَیْرٌ لِمَن€Œِ اتَّقَیٰ. (نساء / 77)

در آیه 39 سوره غافر نیز بر همین بُعد از واقعیت دنیا تصریح شده است. (14) همچنین در آیه 60 سوره قصص تأکید شده که آنچه از این دنیا به انسان برسد، €Œمتاعی محدود و آنچه نزد خداست، €Œخیر و پایدار است. (15) جالب اینکه در این آیه مردم به تعقل و اندیشه فراخوانده شده€Œاند و این نشان€Œدهنده نقش شناخت در احساس انسان نسبت به برخورداری یا محرومیت از دنیاست. کسانی که دنیا را ارزشمند و مهم ارزیابی کنند، €Œاز به€Œدست آوردن آن خرسند و از فقدان آن ناخرسند می€Œشوند؛ €Œدرحالی€Œکه واقعیت آن است که چیز اندک و بی€Œارزشی را کسب کرده€Œاند؛ لذا شایسته خرسندی نیست:

وَفَر€Œِحُوا بالْحَیَاةِ الدُّنْیَا وَمَا الْحَیَاةُ الدُّنْیَا فی الْآخِرَةِ إ€Œِلَّا مَتَاعٌ. (رعد / 26)

برخی دیگر از آیات قرآن به آشکارسازی ماهیت واقعی دنیا پرداخته€Œاند؛ چنان€Œکه خداوند متعال می€Œفرماید:

اعْلَمُوا أ€Œَنَّمَا الْحَیَاةُ الدُّنْیَا لَعِبٌ وَلَهْوٌ وَز€Œِینَةٌ وَتَفَاخُرٌ بَیْنَکُمْ وَتَکَاثُرٌ فِی الأَمْوَال€Œِ وَالْأ€Œَوْلَادِ کَمَثَل€Œِ غَیْثٍ أ€Œَعْجَبَ الْکُفَّارَ نَبَاتُهُ ثُمَّ یَهیجُ فَتَرَاهُ مُصْفَرًّا ثُمَّ یَکُونُ حُطَامًا وَفِی الْآخِرَةِ عَذَابٌ شَدِیدٌ وَمَغْفِرَةٌ مِنَ اللَّه وَر€Œِضْوَانٌ وَمَا الْحَیَاةُ الدُّنْیَا إ€Œِلَّا مَتَاعُ الْغُرُور€Œِ. (حدید / 20)

برخی دیگر از آیاتی که به توصیف دنیا پرداخته€Œ اند نیز €Œدر این راستا قابل تحلیل هستند.

منبع : پرتابل جامع علوم انسانی