علامه فیض الاسلام احیاگر نهج البلاغه/فیاض و نهج البلاغه

ارسال در اخلاق و اندیشه

اشاره: نام علامه فیض الاسلام با نهج البلاغه آمیخته است به طوری که "نهج البلاغه فارسی" به "نهج البلاغه فیض الاسلام" مشهور شد و این افتخار برای همیشه در تاریخ به نام او ثبت گردید. استقبال از این اقدام علامه به حدی بوده که بیش از یک میلیون نسخه از آن به چاپ رسیده و بزرگان زیادی لب به تحسین وی گشوده اند. رهبر انقلاب درباره او می گوید: "من مقیّدم که خدمت آن سید بزرگوار را همه جا ذکر کنم تا خدمت بزرگ او برای جامعه ایرانی فراموش نشود."  فیض الاسلام بجز این، قرآن کریم و صحیفه سجادیه را ترجمه و شرح نمود. در این ویژه نامه نگاهی گذرا خواهیم داشت به زندگی سراسر افتخار علامه فیض الاسلام ادیب، فقیه و شارح بزرگ نهج البلاغه.

از خمینی شهر تا نجف و تهران
سید علی نقی آل محمد دیباج معروف به "فیض الاسلام" از عالمان و نویسندگان پر تلاش قرن اخیر است. او در سال ۱۲۸۳ شمسی در خمینی شهر به دنیا آمد. پدرش آقا سیّد محمّد و مادرش حیات سلطان هر دو در بین مردم به علم و عمل و تقوی مشهور بودند. سید علی نقی از پنج سالگی مقدمات علوم دینی را نزد برادر بزرگتر خود، سید غیاث الدین که مردی فاضل، خطیب و اندیشمند بود فرا گرفت. وی سپس برای سیراب شدن از علوم آل محمد (ع) و با کمک برادر خود، از خمینی شهر به تهران، مشهد و نجف اشرف، هجرت کرد و بهترین روزهای عمر را با شور و عشق به فراگیری معارف اهل بیت (ع) سپری می کرد.
سید علی نقی جوان، با تلاش و جدیت فراوان، در نجف اشرف دانش و معنویت را از محضر استادان بزرگی چون آیت الله سید ابوالحسن اصفهانی، شیخ عباس قمی، آقا ضیاءالدین عراقی، شیخ محمد کاظم شیرازی و شیخ علی اکبر نهاوندی خوشه چینی کرد و در همان جا موفق به نگارش کتاب "الافاضات الغرویه فی الاصول الفقهیه" در دو جلد شد. از کارهای بزرگ علمی و فرهنگی وی چنین بر می آید که در اغلب علوم دینی متبحر و صاحب نظر بوده و این حقیقت روشن از لابلای آثار وی مشاهده می شود.
وی در حالی که حدود سی سال داشت، آن چنان مدارج علمی و معنوی را طی نمود که از مراجع بزرگ عالم تشیع آقا سید ابوالحسن اصفهانی، آقا ضیاءالدین عراقی و شیخ محمد کاظم شیرازی گواهی اجتهاد گرفت و در راستای تلاش و جهاد علمی خود، کتابهای متعددی را به رشته تحریر آورد.
فیض الاسلام پس از بازگشت از نجف اشرف در تهران ماندگار شد و به کار نشر و تبلیغ حقایق دینی پرداخت. او علاوه بر تلاش علمی، در کنار روحانیت انقلابی به بیدارگری پرداخت و به همین جهت مدتی گرفتار زندان رژیم طاغوت گردید. زندگی سراسر افتخار وی در بیست و سوم شعبان ۱۴۰۵ هـ. ق مطابق با ۲۴ اردیبهشت ۱۳۶۴ هـ. ش به سرآمد و پیکر مطهر او در بهشت زهرای تهران (قطعۀ 18، ردیف 103، شمارۀ 5) به خاک سپرده شد.

تالیفات
•    ترجمه و خلاصه تفسير قرآن عظيم / آرزو دارم....
ترجمه ای دقیق و موفق از قرآن می توانست توده های مردم را با معارف این کتاب آسمانی بیش از پیش آشنا نماید. بر همین اساس مرحوم فیض الاسلام تصمیم گرفت تفسیر جامع و کاملی از قرآن مجید، شامل چکیده ای از همه تفاسیر و احادیث که درباره هر موضوع وجود دارد تدوین نماید. وی در این باره می نویسد: "از یکسال پیش به نوشتن ترجمه و تفسیر قرآن کریم مشغولم، چون آرزو دارم این کتاب جامع ترین ترجمه ها و تفسیرها و در دنیا بی نظیر باشد و تا ممکن است به گونه ای ساده و روان که همگان (خواص و عوام) از آن بهره مند گردند و آن مراجعه به کتب و مطالعه بسیار لازم دارد از این رو در گوشه ای خزیده جز با کتب فقه و اخبار و تفسیر با کسی انس ندارم."
این ترجمه از ترجمه‏هاى موفق پيش از انقلاب اسلامى است كه نخست به خط زيباى نستعليق مرحوم طاهر خوشنويس در سال هاى 1347 و 1348 به صورت سه جلدى و يك جلدى در 1678 صفحه به قطع وزيرى از سوى مترجم در تيراژ بالايى در تهران انتشار يافت. چاپ جديد اين اثر بعد از انقلاب اسلامى در سال 1378 با حروفچينى جديد در تهران منتشر گرديده است.
این ترجمه كه بیش از چهل سال از عمر آن مى‏گذرد، از جهت دقت و انطباق با متن و رعايت نكات نحوى، ترجمه‏اى دقيق و موفق به حساب مى‏آيد و نسبت به بسيارى از ترجمه‏هاى موجود چه بسا كم غلط‏تر باشد.

    ترجمه نهج البلاغه؛ چیزی نمی دیدم مگر کتاب نهج البلاغه
عدم وجود ترجمه ای دقیق از نهج البلاغه موجب شده بود تنها عده ای محدود از این کتاب ارزشمند بهره مند شده و جامعه ایرانی مشتاق اهل بیت(ع) از سخنان علی بن ابیطالب (ع) بی بهره بمانند. علامه فیض الاسلام با درک این خلا، دست به کار شده و توانست با ترجمه و شرح این اثر، جامعه ایرانی را با نهج البلاغه آشنا کند.
وی در دیباچه جزء اول ترجمه خود از آشنایی اش با نهج البلاغه چنین می نویسد:
"از سال های دراز این کتاب مقدس مورد مطالعه این بنده بود، روز به روز شوقم به خواندن و اندیشه در آن زیادتر می شد، گویا چیزی نمی دیدم مگر کتاب نهج البلاغه و سخنی نمی شنیدم مگر فرمایش های امیر المؤمنین علی ـ علیه السلام ـ و هرگاه با فضلا و دانشمندان ملاقاتی پیش می آمد، قبل از شروع به هر سخن، در باب عظمت و بزرگی نهج البلاغه سخن گفته به آنان یادآوری می نمودم که سید شریف رضی ـ رحمه الله علیه ـ یکی از شاهکار های تألیف را در این کتاب به کار برده ... و گاهی در بعضی از مجالس دینی و مذهبی پاره ای از کلمات این کتاب را خوانده و معنای آن را بیان می کردم، شنوندگان به شگفت آمده می گفتند اگر علما و رجال دینی ترجمه فرمایش های امام علی ـ علیه السلام ـ را در کتاب نهج البلاغه به طوری که در خور فهم هر فارسی زبان باشد، نوشته بودند همه از آن بهره مند می شدند ... بنابر این بر نگارنده واجب شد که دست از هر کار بردارم (حتی از ترجمه و تفسیر قرآن کریم که از مدتی به نوشتن آن مشغول بوده برای اتمام آن سعی و کوشش بسیار داشتم) و این کتاب جلیل را به زبان فارسی سلیس و روان ترجمه نموده ...
گفته شده که تنها جمع آوری مدارک و یادداشت برداری ترجمه و شرح او بر نهج البلاغه مدت هفده سال طول کشید و تحریر آن در شش سال یعنی از (1365 هـ . ق. تا 1371 هـ . ق) انجام پذیرفته است.

•    ترجمه و شرح صحیفه سجادیه
روش ایشان در ترجمه صحیفه سجادیه، معنا کردن دقیق لغت هاست و هر کلمه و جمله و مطلبی که نیازمند توضیح و شرح باشد در میان دو هلال گذاشته شده است تا ترجمه، از شرح فرق داشته باشد و تصرفی در اصل عبارت نشده باشد. شیوه ارزشمند دیگر ایشان در ترجمه و شرح صحیفه سجادیه این است که در ابتدای اغلب دعاها توضیح کوتاه؛ ولی پرمحتوا، عالمانه و در خور فهم عموم را درباره موضوع اصلی دعا آورده که آگاهی خواننده را افزوده و او را با چشم باز به سوی دعای مورد نظر ترغیب می کند.

سایر تالیفات:

•    الثقلان فی تفسیر القرآن (تفسیر سوره مبارکه فاتحة الکتاب)
•    بنادرالبحار؛ که شرح، ترجمه و تحقیق بیست و پنج جلد بحار الانوار علامه محمد باقر مجلسی است. این اثر در شب جمعه چهاردهم جمادی الثانی (۱۳۹۹ هـ. ق) آغاز و در روز چهارشنبه بیستم شوال همان سال، جلد اول آن، که کتاب العقل و العلم و الجهل است به اتمام رسید.
•     اشارات الرضویه؛
•     الافاضات الغرویه فی اصول الفقهیه؛ در دو مجلد. که در سال (۱۳۵۲ هـ . ق) در نجف اشرف به رشته تحریر در آمده است.
•    خاتون دو سرا سیدتنا زینب الکبری
•    چراغ راه؛ که در اثبات معراج پیامبر اسلام ـ صلی الله علیه و آله وسلم ـ و رد شبهات مخالفان به نگارش درآمده است.
•    پاسخ نامه ازگلی؛ که در اثبات رجعت و پاسخ اجمالی به انحرافات و شبهات شریعت سنگلجی است.
•    رهبر گمشدگان؛ که در اثبات رجعت و پاسخ مفصل و مستدل به شبهات شریعت سنگلجی است. نگارش این کتاب در تهران و در شب بیست و هشتم محرم سال (۱۳۵۹ هـ . ق) به پایان رسیده است.
•    مسئله رجعت
•    قفل دهن شیطان
•    مقدمه ها و بیانیه های عالمانه و متعهدانه؛ که در پاره ای موضوعات به نگارش درآمده و در لابه لای آثارش به چاپ رسیده است.

آثار این دانشمند بزرگ در یک نگاه کلی به دو بخش تقسیم می شود که گویای تلاش و جهاد علمی، فرهنگی و تبلیغی اوست. وی در بخش اول همت گماشت و سال ها رنج و مرارت را بر خود هموار کرد تا توانست سه کتاب عظیم و مقدس یعنی قرآن، نهج البلاغه (اخ القرآن) و صحیفه سجادیه) اخت القرآن (را در خور فهم مردم فارسی زبان ترجمه و شرح کند و به خصوص مشتاقان معرفت علوم آل محمد (ص) را از ساحل نهج البلاغه علوی و صحیفه سجادیه سیراب نماید.
در بخش دوم نیز قدم ها را استوار ساخت تا با تقدس زدایی تعدادی دانشمند و عالم نما که اصلاح مسلمانی و خرافه زدایی را در اسلام زدایی می جستند به مقابله برخیزد. در این جا بود که "رهبر گمشدگان" را نوشت و "چراغ راه" او تاریکی ها را زدود.


در سایه عنایت حضرت زینب(س)
مرحوم فیض الاسلام در مقدمه کتاب خاتون دو سرا، انگیزه خود از نگارش زندگی حضرت زینب ـ علیها السلام ـ را چنین شرح می دهد:
"بیش از دوازده سال پیش به درد شکم گرفتار شدم و معالجه اطبا سودی نبخشید، برای استشفا به اتفاق و همراهی اهل بیت و خانواده به کربلای معلا مشرف شدیم، در آن جا هم سخت مبتلا گشتم. روزی دوستی از زائرین، در نجف اشرف، من و گروهی را به منزلش دعوت نموده با این که رنجور بوده، رفتم، در بین گفت و گوهای گوناگون، یکی از علما که در آن مجلس بود، فرمود:
پدرم می گفت هرگاه حاجت و خواسته ای داری، خدای تعالی را سه بار به نام علیا حضرت زینب کبری ـ علیها السلام ـ بخوان بی شک و دو دلی خدای، عزوجل خواسته ات را روا می سازد، از این رو من هم چنین کرده شفا و بهبودی بیماری ام را از خدای تعالی خواستم، و علاوه بر آن، نذر نموده و با پروردگارم عهد و پیمان بسته که اگر از این بیماری بهبودی یافته، کتابی در احوال سیده معظمه ـ علیها السلام ـ بنویسم و از بسیاری اشغال و کارها و نوشتن و چاپ و نشر کتاب ترجمه و خلاصه تفسیر قرآن عظیم، به نذر خود وفا ننمودم؛ تا این که چند روز پیش یکی از دخترانم (وفقها الله تعالی) مرا آگاه ساخت که به نذرم وفاء ننموده، من هم از خدای عزاسمه توفیق و کمک خواسته به نوشتن آن شروع نمودم و آن را کتاب ترجمه خاتون دو سرا؛ سیدتنا المعصومه، زینب الکبری (ارواحنا لتراب اقدامها الفداء) نامیدم."

فیض الاسلام از منظر بزرگان و دانشوران
مرحوم سید ابوالحسن اصفهانی در بخشی از اجازه خود، شاگرد خود را چنین توصیف می کند: "دانشمند اهل فضل، سید جلیل بااصالت، جامع معقول و منقول، شامل فروع و اصول و آراسته به تزکیه و پاکی و اخلاص."
آقا ضیاء الدین عراقی در وصفش چنین نوشته است: "عالم عامل، سید سند، رُکن قابل اعتماد، پرهیزکار و پاک، افتخار مجتهدان، استاد اهل تحقیق، غواص دریاهای علوم اسلامی و زُبده فقهای رشید"
شیخ محمدکاظم شیرازی از او با عنوان "علامه در علوم گوناگون، فاضل اهل تهذیب و پرهیزکار و وارسته" نام می برد.
مقام معظم رهبری پیرامون وی می فرماید: او "[مرحوم فیض الاسلام] از علمای بزرگ و یک عالم آگاه و بااخلاص و روشن فکر بود. او رفت، لکن ترجمه نهج البلاغه را به دست مردم داد. من مقیّدم که خدمت آن سید بزرگوار را همه جا ذکر کنم تا خدمت بزرگ او برای جامعه ایرانی فراموش نشود. قبل از آنکه ترجمه فیض الاسلام در اختیار ما قرار گیرد، جز ترجمه ملا فتح اللّه کاشانی و کتاب های قدیمی و شرح های عربی چیزی در دست نداشتیم. قبل از اینها هم در محیط های مردمی و روشن فکری و دانشجویی و دانش آموزی و حتی در محیط های طلبگی و حوزه های علمیه از نهج البلاغه نشانی نداشتیم."
دکتر سید جعفر شهیدی پس از یاد نمودن از برخی ترجمه ها و شرح های معاصر می نویسد: "ترجمه ای که جایی باز کرد و مقبول همگان افتاد اثر مرحوم سید علی نقی فیض الاسلام است که خطبه ها، نامه ها و سخنان کوتاه امام را با ترجمه و توضیح نشر کرد. مرحوم فیض الاسلام را بارها دیدم؛ مردی فاضل، مسلمان و دیندار و دوستدار اهل بیت ـ علیهم السلام ـ بود و برای این ترجمه رنجی بر خود نهاد و می توان گفت اخلاص وی در فراهم آوردن این ترجمه، در رواج آن تأثیری به سزا داشته است."


در دریای غم و اندوه فرو رفتم
مرحوم فیض الاسلام از روحانیان آگاهی است که توطئه دشمنان و جیره خواران داخلی آنان را به خوبی شناخت و در برابر آنان و افکار انحرافی و الحادیشان به مبارزه برخاست.
آن چه می آید بخشی از کتاب "چراغ راه" است که در آبان(۱۳۲۰ هـ. ش) منتشر شده است و روشن بینی این مرد فاضل و آگاه را نشان می دهد. وی با نصیحت و هشدار به روحانیت آن زمان به خاطر نفوذ روحانی نماها چنین می نویسد:
"یکی از مظاهر عظیمه و مجالی بزرگ مذهب شیعه در این مملکت به خصوص از ثلث اخیر دوره قاجاریه تا بحال، همانا تشکیل مجالس دینی و محافل مذهبی می باشد، زمامداری منطق و خطابه در این مجالس به عهده یک دسته خاصی از روحانیون (که بالطبع آنان دارای مشخصات و ممیزات خاصه شده اند) محول آمده.  ما اکنون در بیان اصل تاریخ منبر و واعظ و یا مرثیه خوان و به زبان عمومی، روضه خوان و کیفیت ظهور و تشکیل این مجالس در ایران و غیر آن و مقصد اصلی مؤسسین در تأسیس و این که چه مصالح و منافعی از این مظاهر، دستگیر دین و دنیویون شده یا نشده و این که حقیقتاً آیه به واسطه عدم انتظام امور روحانی در این مملکت و خاصه فقدان نظام در این طبقه، بر خلاف نظر مؤسسین، اثر بخشیده یا نه، نبوده و نیستیم."
ایشان سپس به حضور خود پای منبر فردی که سخنان و شبهاتی پیرامون مسئله معراج پیامبر اکرم ـ صلی الله علیه و آله وسلم ـ مطرح می کند، اشاره و به تعبیر خود ایشان "در دریای غم و اندوه فرو رفته ..." سپس می گوید:
"به عقیده نگارنده القای مباحث مهم دینی و مسائل عویصه مشکله معارفی، در انجمن و محافلی که اکثریت را طبقه توده تشکیل می دهد، غلط صرف و به جای سود، زیان بسیاری دارد؛ ولی افسوس که در دوره هرج و مرج دینی و عدم انتظام، در هیچ یک از مظاهر مذهبی و اجتماعی این مملکت واقع شده ایم که هر کس هر چه خواست، گفت و در مقام تبلیغ برآمد ... و بعضی هنوز تشخیص نداده اند که برای یک دسته مردم مسلمان این عصر چه باید گفت و چه باید نوشت."

مبارزه با بدعت و التقاط
فیض الاسلام با منحرفان از اسلام و تشیع و بدعت گزاران و التقاط اندیشان نیز به مبارزه و مناظره برخاست. شریعت سنگلجی روحانی نمای منحرف، از خاطره تاریخ این کشور پاک نشده است. سنگلجی به بهانه خرافه زدایی، دین زدایی و مذهب زدایی را پیشه خود ساخت.
حضرت امام خمینی در آن زمان پرچم مبارزه را با نوشتن "کشف الاسرار" بر دوش گرفت و پاسخ های افشاگرانه وی به کسروی و سنگلجی نقاب از چهره شان برداشت. مرحوم فیض الاسلام نیز در همین راستا دست به قلم برد و اثر گرانقدر "رهبر گمشدگان" را به رشته تحریر درآورد که از آگاهی و تعبد وی و نزدیکی اندیشه های او با حضرت امام خمینی حکایت دارد.
فیض الاسلام در مقدمه کتاب "رهبر گمشدگان" می نویسد: "تو می گویی من در صدد اصلاح دین و مذهب برآمده ام و سخنانم با خرافات گوناگونی که وارد اسلام شده، جدا مبارزه می کند، و حال آن که از گفتار زشت تو معلوم می شود که اصلا معتقد به هیچ دین و مذهبی نیستی؛ بلکه یک دسته از خرافت و اباطیل را به مردم عوام تحمیل می کنی و آن ها را وسیله اعاشه و ارتزاق خویشتن قرار داده ای."

مبارزه، بیدارگری، زندان
در آن زمان که اوضاع فرهنگی و تبلیغی کشور آشفته بود، فیض الاسلام پس از بازگشت از نجف اشرف، در تهران ماندگار شد و به کار نشر و تبلیغ معارف دینی پرداخت. او در این زمان به بیدارگری و افشای فتنه های عوامل وابسته به رژیم پهلوی پرداخت و به دنبال آن، مدتی گرفتار زندان رژیم طاغوت شد.
نمونه ای از آمیختگی قلم فیض الاسلام با نهج البلاغه
آمیخته شدن علامه فیض الاسلام با نهج البلاغه به گونه ای است که در بیان دیدگاههای خود همواره از نهج البلاغه بهره جسته و در واقع سخنان حضرت علی (ع) را با نگاهی کاربردی برای زندگی امروز ارائه می دهد. به عنوان مثال وی در یادداشتهای خود، ضمن توصیه به علم آموزی می نویسد: "بدیهی است که اشتغال به یک رشته در بیشتر اوقات شب و روز بدن را کاهیده روح را خسته می گرداند، چنانکه در نهج البلاغه است امیرالمومنین(علیه السّلام) فرموده: انَّ هذِهِ القُلُوبَ تَمَلُّ کَما تَمَلُّ الاَبدانُ فَابتَغُوا لَها طَرائفَ الحِکَمِ (این دلها  "از فکر و اندیشۀ در یک موضوع" بستوه آمده خسته می شوند "به جهت یکنواخت بودن اجزاء آن با یکدیگر" چنانکه بدنها و تن ها "از خوردن یک خورش و کار یکرنگ  انجام دادن" به ستوه آمده خسته می شوند، پس برای "رفع خستگی" آن دلها حکمتها و دانش های تازه و شگفت آور "که به آنها لذّت و خوشی میبرند مانند سخنان گوناگون پیشوایان دین و دانشمندان" را بطلبید تا در کسب حکمت و بدست آوردن دانش کوشش داشته خسته نشوید)