لاف
در گلستان سعدی حکایتی آمده که موضوع آن مسأله و معضل روز جامعه کنونی ما هم می باشد حتی پررنگ تر، و به دلیل گستردگی ارتباطات اثرات سوء آن بر هر کجا که آفتاب بتابد تأثیرگذار است و آن، لاف زدن در عرصه های مختلف ورزش و هنر و علم و موسیقی و اقتصاد و سیاست است
که فرد در حالی که از توانایی خاصی در خود سرمست شده و لاف می زند در عین حال اسیر نفس خویش می باشد. کافی است به عنوان نمونه به برخی ورزشکاران مطرح توجه کنیم که در میدان ورزش جولان می دهند و اما در میدان زندگی این نفس است که در میدان آنها جولان می دهد و چهار نعل می تازد.
حکایت
یکی از صاحبدلان، زورآزمایی را دید که به هم برآمده و کف بر دهان آورده. گفت: این را چه حالت است؟ کسی گفت: فلان او را دشنام داده. گفت: این فرومایه هزار من سنگ بر می دارد و طاقت سخنی نمی آرد.
لاف سر پنجگی و دعوی مردی بگذار عاجز نفس فرومایه، چه مردی، چه زنی
گرت از دست بر آید دهنی شیرین کن مردی آن نیست که مشتی بزنی بر دهنی
روزنامه فرصت از سال 13 کار خود را آغاز کرد و در حال حاضر خبر های خود را به صورت آنلاین نیز ارائه میکند