سال جديد تحصيلي و دغدغه هاي مردم

ارسال در خبر و گزارش

mah-mehrكم كم به آغاز مهرماه و سال جديد تحصيلي نزديك مي شويم و شور و شوق جوانان و نوجوانان براي حضور دوباره بر سر كلاس هاي درس افزون مي گردد. در اين ميان اما خانواده ها و والدين دغدغه هاي خاص خود را دارند.

اين دغدغه ها كه مهم ترين اش تعيين يك مدرسه خوب براي فرزند است با تغييراتي كه در سال جديد تحصيلي در نحوه اداره مدارس رخ خواهد داد دوچندان شده است. از مهم ترين تغييرات پيش رو كه همگام با سراسر كشور در خميني شهر واقع شده يكي يك نوبته شدن مدارس است كه نتايج خاص خود را دارد و ديگري تعطيلي همه مدارس در روزهاي پنجشنبه.

 

مورد اول بخصوص دغدغه هاي زيادي را براي خانواده ها ايجاد كرده بطوريكه به دنبال انتشار مصاحبه فرصت با رئيس اداره آموزش و پرورش شهرستان درباره دلايل و مزاياي يك نوبته شدن مدارس، نامه ها و تلفن هاي زيادي در خصوص اين امر به فرصت رسيد.

البته دغدغه هاي ديگري هم در خانواده ها هست. مثل اينكه چرا همه رتبه برترهاي خميني شهري كنكور امسال در مدارس خارج از شهرستان درس خوانده اند و چرا مدارس شهرستان نمي توانند رتبه هاي برتر تحويل دهند. سئوالات زيادي هم درباره اجبار به تهيه مانتوها و لباس هاي فرم مدارس كه مدل ها و رنگ هايشان با سال گذشته تفاوت كرده به دستمان رسيد و ....

نظر به اهميت اين بحث ها و براي آنكه مسئولان با خواسته ها و دغدغه هاي خانواده ها بيشتر آشنا شوند در ادامه مروري خواهيم كرد بر بخشي از نامه هاي مردمي رسيده به دفتر فرصت.

چرا مدارس خمینی شهر نه؟!

بسیاری از شهروندان پس از خواندن گزارش رتبه های برتر کنکور در خمینی شهر در شماره گذشته، به این نکته اشاره کردند که چرا هیچکدام از این افراد در مدارس داخل خمینی شهر تحصیل نمی کرده اند؟

خانم «ملک زاده»  که خود از نیروهای فرهنگی شهر است با مراجعه حضوری به دفتر  فرصت، ضمن اینکه از موفقیت دانش آموزان خمینی شهری ابراز خوشحالی می کرد، دغدغه هایش را در قالب یک نامه نوشت و به ما داد. در بخشی از این نامه آمده است: "... مساله ای که مرا آزار می دهد و دوست دارم بگویم تا به گوش مسوولین برسد این است که اگر دقت کرده باشید نامبردگان هیچ کدام در مدارس راهنمایی و دبیرستان های خمینی شهر تحصیل نکرده اند! می توانید جویا شوید تا درستی حرف من به شما ثابت شود. نفر پنجم رشته ریاضی کشور هم که ساکن اصفهان است و از امکانات آموزشی آن جا استفاده کرده و 3 نفر بعدی و نفر 30 تجربی و رتبه های خوب دیگری که من می شناسم همگی در شهر اصفهان درس خوانده اند چرا که دبیرستان پسرانه دانشگاه صنعتی رشته تجربی ندارد. پس این افتخار آفرینان از راهنمایی در اصفهان تحصیل کرده اند و لذا نتیجه می گیریم اگر کسی این بینش را داشته باشد که مدارس خمینی شهر کیفیت خوبی ندارد و به جز بچه هایی که از سهمیه استفاده می کنند بچه های دیگر در مدراس خمینی شهر شانس رقابت با دیگر داوطلبان در کشور را نخواهند داشت و یا اگر امکانات مالی فردي  اجازه ندهد که از مدارس اصفهان یا دانشگاه صنعتی استفاده کند، چه می شود؟ معلوم نیست استعدادهای نهفته در این شهر چه سرنوشتی پیدا می کنند؟ سر از باغ و ..... در نمی آورند؟ دوست دارم بزرگ بنویسید چون دلم می خواهد فریاد بزنم: به داد مدارس راهنمایی و دبیرستان شهر برسید. فقط یک آموزشگاه خوب هم کافی است.»

مادر یک دانش آموز هم طی یک تماس تلفنی با اشاره به اینکه کنکوری ها اکثراً از بچه های دانشگاه صنعتی بوده اند،  برای وضعیت آموزشی دانش آموزان در خمینی شهر ابراز نگرانی می کند و می گوید: «آموزش و پرورش خمینی شهر کم کاری می کند. برای بچه من کلاسهای فوق برنامه گذاشته اند ولی این کلاسها اصلا مفید نبود، به آموزش و پرورش خمینی شهر انتقاد وارد است...»

یک خانم دیگر هم در نامه خود از قول فرزندش می گوید: «... معلم عزیزم من برای شما خیلی ارزش قائلم و منکر زحمات شما نیستم ولی چرا بعد از این همه زحمت و دردسر باید از میان این همه بچه های شهر من آنها که در دانشگاه صنعتی درس خوانده اند در کنکور رتبه خوب بیاورند. مادرجان به من بگو استعداد من از آن بچه ها کمتر است یا قضیه چیز دیگری است. تو که می دانی من در درس خواندن کم کاری نمی کنم.»

خانم جوانی هم که تدریس خصوصی ریاضی دارد، گفت: "دوستان من که سال تحصیلی آینده کنکور دارند، می گویند ما دیگر برای چه تلاش کنیم وقتی رتبه خوب ها در مدارس اصفهان تحصیل کرده اند. رتبه های برتر خمینی شهر صرفا خمینی شهری هستند ولی در مدارس خمینی شهر تحصیل نکرده اند. این نشان می دهد که آموزش و پرورش شهر ما سطح خوبی ندارد."

 

سال جدید، فرم جدید!

همان مدرّس ریاضی با اشاره به تعویض هر ساله فرم مدارس دانش آموزان گفت: "این ایده خوبی بود که هر مقطع یا مدرسه فرم های یکسان داشته باشند ولی نه اینکه هر سال فرم عوض شود. بعضی خانواده ها وضع مالی شان خوب نیست که بتوانند هزینه های آن را تقبل کنند. در خمینی شهر اکثر خانواده ها وضع مالی خوبی ندارند که  بتوانند فرم مدرسه بچه هایشان را هر سال عوض کنند یا آنها را به مدرسه غیرانتفاعی بفرستند. بعضی از بچه ها می گویند مانتوی سال قبلم نو است و امسال هم می توانم بپوشم. امسال هم فرم ها را باید از طرف های قراردادی بخرند که در اصفهان هستند. خانم های خمینی شهری می توانند مانتویی را که در فروشگاه های اصفهان 30 هزار تومان است خودشان با هزینه های خیلی کم تهیه کنند." او همچنین از دو دو تا چهارتایی می گوید که خانواده ها برای خرج و مخارج زندگی شان می کنند و اینکه چگونه بسیاری از خانواده ها برای فرستادن بچه های خود به مدارس غیرانتفاعی و یا تهیه فرم جدید مدرسه یا تامین هزینه کلاس های اضافه و خرج های رنگارنگ دیگر مجبورند به این در و آن در بزنند. او می گوید: «شاگردم می گوید مانتوی امسالم را نو نگه داشته ام که سال آینده همان را بپوشم..»

یک خانم دیگر هم گفت: اکثر آنهایی که به دانشگاه صنعتی می روند بچه های فرهنگیان هستند. بچه من چه کار کند که من یا پدرش فرهنگی نیستیم؟ من خیاطم و می توانم مانتویی را که در اصفهان 23 هزار تومان می فروشند نهایتاً با 10 هزار تومان تمام کنم.

خانم دیگری هم که همین درددل را دارد، نامه ای در این رابطه به فرصت نوشته است. وی در این نامه ضمن اشاره به این نکته که فرهنگیان حاضر نیستند بچه های خود را در مدارسی ثبت نام کنند که بچه های دیگر می روند، ادامه داد: "... من معلم نیستم ولی دلم می خواهد دخترک باهوشم در مدرسه ای خوب درس بخواند که وقتی معلمش مساله ریاضی را اشتباه حل می کند دختر من به خاطر اشتباه معلمش توبیخ نشود.." او به موضوع پول گرفتن مدارس هیات امنایی نیز اعتراض دارد. در قسمت دیگری از نامه این مادر می خوانیم: «... دخترم دختر خوب و فهمیده ای است مانتوی پارسالش را خوب نگه داشته، امسال هم همان را می پوشد و می رود مدرسه، وقتی اتویش کردم عالی شد. ولی حیف که این حرف ها همه از بچگی های ما بود و نمی دانم چرا باید مدل و رنگ فرم امسال مدرسه از زمین تا آسمان با پارسالی فرق داشته باشد، امسال هم که باید آن را از اصفهان خریداری کنم." اما سوالی که در پایان این نامه پرسیده شده است قابل تامل است: «مسوول پاسخگویی به این همه سوال فرزندان من کیست؟ در شهری که از فرهنگ غنی است و به بی فرهنگی متهم!"

یک نوبت از مدارس دونوبته به کجا بروند؟

طرح یک نوبته شدن مدارس هم امسال مزید بر علت شده است و مشکلات مدارس دو نوبته را زیادتر کرده است. یکی از این مدارس، دبستان سرمست است. تعدادی از اولیای دانش آموزانی که در نوبت یک مدرسه سرمست تحصیل می کرده اند طی نامه ای با امضاهاي متعدد به دفتر فرصت اعتراض خود را در رابطه با انتقال این نوبت به مدرسه ای دیگر اعلام کرده اند. در این نامه آمده است: «... دبستان سرمستِ یک، یکی از مدارس نمونه خمینی شهر است که با کمک و مساعدت خود مردم ساخته شده و همیشه جزو مدارس فعال خمینی شهر بوده است اما با طرح یک نوبتی شدن مدارس ابتدایی قرار شد که نوبت سرمست یک به مدرسه ای دیگر انتقال پیدا کند. حال آنکه مکانی که آموزش و پرورش برای این بچه ها در نظر گرفته کانون امام خمینی (ره) واقع در خیابان شهید رجایی است که قبلا به مدرسه صدریه معروف بوده و ساختمانی بسیار کهنه و فرسوده با حیاط کاملاً کوچک دارد  و سالن اجتماعات هم که بماند.»

یکی از این اولیا در تماس با ما گفت که مدیر مدرسه سرمست یک، در اعتراض به این اقدام استعفا داده و مدیر دیگری برای این مدرسه تعیین شده است.

این والدین از رییس آموزش و پرورش می خواهند تا یک مدرسه با موقعیت بهتر برای بچه ها انتخاب کنند و یا با همان دو نوبتی بودن مدرسه سرمست موافقت کنند.

سخن آخر

یک روزی برای درس خواندن فقط چند تا کتاب و دفتر و مداد احتیاج بود و یک روپوش و شلوار و دیگر هیچ. صبح به صبح همان روپوش و شلوار پارسالی را می پوشیدیم و کیف چند ساله مان را بر می داشتیم با کفشی که هر روز واکس بهش می خوراندیم و می رفتیم مدرسه. اما حالا چه؟! سال نو، فرم نو، کلاس های کنکور جورواجور، مدارس مختلفی که سطح آموزشی شان با هم تفاوت فاحش دارد، هزینه مدارس هیت امنایی، اولویت داشتن بچه های فرهنگیان در ثبت نام مدارس و ... نه! انگار دیگر نمی شود با چند تا کتاب و دفتر و قلم درس خواند. برای درس خواندن تجهیزاتی باید، که خیلی ها ندارند!