در هفته هاي اخير، جلوه هاي مباركي از تلاش جوانان شهرستان براي پررونق كردن فضاي رسانه اي خميني شهر عيان شده و اميدها را براي آنكه مشكلات و كاستي هاي اطلاع رساني در شهرستان كاهش يابد افزايش داده است.

اين تحول، كه در عرصه رسانه هاي مجازي و در فضاي اينترنت رخ داده، بي ترديد مي تواند در صورت تداوم و تكثر بيشتر و نيز غلبه عقلانيت و انصاف بر هيجان و احساس، فضاي مناسبي را براي طرح و بسط و بررسي مشكلات و كمبودها و نيز فرصت ها و توانمندي هاي خميني شهر فراهم كند و به محلي براي گفتگو و ابراز نظر نخبگان و فعالان و جوانان تحصيلكرده شهرستان و نيز عامه مردم تبديل گردد.

اما دو سايت خبري شهرستان، كه جديداً راه اندازي شده اند و يا تغيير مديريت داده اند، در مطالب اصلي خود به طرح انتقادهايي از "فرصت" پرداخته اند.

از جمله سايت مهربين (www.mehrbin.com) در يكي از پست هاي خود با تيتر "فرصت رسانه اي كه به جان آبروي خميني شهر افتاده" چنين نوشته است:

" اصولا رسانه شهری برای چیست؟ رسالتش چیست؟ برای اینکه زشتی ها را فریاد بزند؟ چرا موقعیت خود را درک نمی کنیم؟ مگر یک روزنامه 1000 نسخه ای با یک سایت فرق نمی کند؟ آیا یک سایت خبری روزانه چند صد بازدید از سراسر ایران و بلکه جهان ندارد؟ اگر مطلبی را در یک روزنامه که فقط داخل یک شهر پخش میشود، نوشتیم باید حتما بیاییم آن را روی یک سایت که در دید همگان است هم قرار دهیم. هزاران بار از دوستان غیر خمینی شهری شنیدم می گویند اخبار خمینی شهر را از فرصت آنلاین پیگیری می کنند. در جریان تجاوز گروهی اراذل رسانه ای که بیش از همه آبروی خمینی شهر را برد فرصت آنلاین بود. آمده اید ویترین زیبایی های شهرتان باشید یا هر اتفاق کوچک و بزرگ زشتی که روی می دهد را جار بزنید. بعد از یکسال هنوز لینک مطلب تجاوز گروهی را برنداشته اید فقط برای اینکه با این کلمات در گوگل یافت میشوید. به همین قیمت آبروی شهر را میفروشید. این تازه ترین آبروریزی جناب فرصت آنلاین است. خبر لینک زیر را که جناب فرصت آنلاین منتشر کرده بخوانید: یکی از مسؤولین بیمارستان اشرفی بینایی یك چشم خود را از دست داد..... براستی در شهرهای دیگر روزانه ده ها فقره از این چیزها اتفاق نمی افتد؟ حالا خبرنگارت داشت رد می شد این اتفاق را دید که دلیل نمیشود سریع برود آن را انتشار دهد، آن هم در یک سایت اینترنتی و با نام خمینی شهر که یک نفر هم بیاید در قسمت نظرات سایت شما بنویسد: از سده بیش از این هم انتظار نمیره. ایران از جهان 50سال عقبه و سده از ایران 100سال عقب تر. سده چوب فرهنگ پایینش را میخوره، همگی هم خوب میدونیم ولی زیاد بروز نمیدیم. و شما هم آن نظر را تایید کنید تا همه بخوانند . البته اگر خودتان این نظر را ننوشته باشید برای اینکه داغش کنید. "

سايت مهربين در ذيل اين خبر، برخي نظرات كاربران خود را هم قرار داده كه هم از موضع دفاع و هم از موضع نقد فرصت مطلب نوشته اند. در يكي از نقدها مي خوانيم: "اینکه فرصت گاهی آبروی شهر را میبرد درست است! ولی گاهی حقایق گفته میشود. بنده از معترضین به فرصت به خاطر انتشار خبر تجاوز هستم. فرصت غیر حرفه ای ترین رسانه در انتشار این خبر بود و آبروی شهر ما را بیشتر از دیگر رسانه ها برد. ولی اینکه مردم سده با مردم اصفهان فرق دارن اینکه اصفهانیا همیشه حق سده ای ها رو خورده اند و از ما کینه دارند هم درسته. گاهی اخلاق مردم سده تعبیر به عقب ماندگی و بی فرهنگی میشه. در غنی بودن فرهنگ این مردم همین عقاید مذهبی، و لحجه های متفاوت، و آداب و رسوم صحیح سنتی بس! شهری که حیات خلوط استان میشود، شهری که بی تدبیر ترین مسئولین غیر بومی در آن تبعید به مدیریت میشوند، شهری که از نظر امکانات آخرین اولویت استان است را نمیتوان بیش از این ازش انتظار داشت. با این شرایط یه عده ارازل در شهر پیدا میشوند که از هیچ کس نمیترسند و موجب بی آبرویی و اذیت دیگران میشوند. نیروی محترم انتظامی هم فقط بلد است بعد از وقوع حوادث سر برسد و بگوید ما همه چیز را کنترل کردیم و همه تحت پیگرد هستند!"

فرد ديگري هم نوشته: " بهترین نام که شایسته و بایسته این حضرات است فرصت طلب است نه فرصت. بنده مدرک دارم که این آقایون از شش ماه پیش به نفع کاندیدایی تبلیغ میکردند وقتی بهشان گوشزد کردیم تمام عکسها رو از رو سایت برداشتند غافل از اینکه ما اونها رو ذخیره کردیم و موعد مقرر رو میکینیم."

يك كاربر ديگر هم اينگونه نظر داده: " احسنتم. تبارک ا... . مرحبا بر این جسارت. زنده باشی. به قول یک مسئول خمینی شهری: این فرصت یک روزی نامه است یعنی یه دکه ایست که چندتا جوون دارند ازش ارتزاق میکنند همین و بس" و آقاي امیر پریشانی مدير سايت مهربين هم ذيل نظر اين كاربر نوشته: " متشکر. البته فرموده این مسئول نیز تا حدودی درست است".

اين خبر، تنها نقد صورت گرفته به "فرصت" در سايت هاي خميني شهر نيست. سايت سدژ هم كه اخيراً با تغيير و تحولاتي تجديد فعاليت نموده است، مصاحبه مفصلي منتشر كرده با يكي از كانيداهاي انتخابات مجلس شوراي اسلامي كه بخش هايي از آن مربوط به فرصت است و برخي مسائل به فرصت منتسب شده كه واقعيت ندارد و البته پاسخ مبسوط و كامل فرصت به اين اظهارات، به سايت مزبور ارسال و منتشر گرديده و مي توانيد مراجعه كنيد.

اما چند نكته:

- "فرصت" گسترش و تعميق رسانه هاي مجازي و نيز مكتوب مختص به شهرستان را مبارك مي داند و به دست اندركاران سايت هاي خميني شهر تبريك مي گويد اگرچه ورود به اين عرصه، در اين سايت ها همگام با انتقاد از "فرصت" باشد و عميقاً معتقديم اگر رسانه هاي شهرستان به آئينه اي براي يكديگر تبديل شوند و اشكالات هم را بيان كنند، اين امر به ارتقاي سطح فعاليت رسانه اي در خميني شهر خواهد انجاميد.

- "فرصت" بنا ندارد به همه انتقادها پيرامون عملكرد خود پاسخ دهد چرا كه اولاً بخشي از اين انتقادها وارد است و بايد در جهت رفع كاستي ها و خطاها گام برداريم، و ثانياً بخش ديگر انتقادات كه به نظر ما مقرون به واقعيت و صحت نيست، در هر صورت نظرات شهروندان گرامي است و در جاي خود قابل احترام، و بنا نيست به تك تك اين اعتراض ها و انتقادها پاسخ گوئيم اگر چه برخي از آنها همراه با اتهام يا توهين باشد.

- ما خميني شهري ها و بخصوص جواناني كه تمايل به فعاليت در عرصه رسانه اي شهرستان مكتوب و مجازي را داريم، پيش از هر چيز بايد اولاً انتقادپذيري و سعه صدر خود را بالا بيريم و ثانياً آداب گفتگو و نقد را رعايت نمائيم. "فرصت" فقط و فقط يك رسانه محلي است كه تلاش مي كند به ارتقاي خميني شهر كمك نمايد، فقط همين. و مسلماً واجد هزاران اشكال و عيب گفته و ناگفته هم هست. و هيچ اشكالي ندارد كه برخي فعالان رسانه اي شهرستان و همشهريان به اين رسانه انتقاد كنند اما مسلماً انتقاد اگر با هدف اصلاح صورت نگيرد و شكل تخريب و توهين داشته باشد دردي را دوا نخواهد كرد جز آنكه اندكي از عقده ها كم كند. بيان عباراتي مانند فرصت طلب، روزي نامه، دكان ارتزاق چند جوان و ... آيا در شأن ما و رسانه هاي ماست؟

- در خصوص انتقاد وارد شده به انتشار گزارش حمله به يكي از پرسنل بيمارستان شهيد اشرفي هم ذكر اين نكته ضروري است كه: شهر ما و مردم شهر ما هم مانند همه جا، هم واجد زيبايي ها و خوبي هاي فراوان اند و هم واجد نازيبايي ها و اشكالات رفتاري و گفتاري. و اگر يك مطبوعه كه بايد فرهنگ سازي نمايد فقط به زيبايي هاي مردمان بپردازد و نازيبايي ها را مخفي كند به شهرش خيانت كرده است. شهر ما مشكلات فرهنگي زيادي دارد و اين امر قابل كتمان نيست. چرا برخي اصرار دارند كه خودمان هم به خودمان دروغ بگوئيم؟ فرصت در شماره 65 خود مصاحبه مفصل و منتقدانه اي با رئيس بيمارستان اشرفي انجام داد و در آن مصاحبه كاملاً از موضع مردم و در نقد اين بيمارستان وارد گفتگو شد. آنجا كسي اعتراض نكرد كه چرا اين همه يك بيمارستان را نقد مي كنيد! در حالي كه همان بيمارستان مورد نقد مردم، مشكلات و كمبودهايي هم دارد و برخي مردم هم با توقعات نابجا و رفتارهاي نادرست خود مشكل مي آفرينند. و همه مشكل از ناحيه مسئولان نيست. و در شماره بعد، وقتي آن اتفاق شوم رخ داد، وظيفه خود دانستيم كه پوشش خبري بدهيم و بگوئيم كه برخي مشكلات هم از جانب خود ما مردم است نه مسئولان و نبايد يك طرفه به قاضي برويم. ما هم اشكالاتي در رفتار و گفتارمان داريم كه بايد اصلاح شود. آيا اين كه ما مشكلات فرهنگي در شهرمان داريم و نسبت به ديگر شهرها، دچار كمبودهايي هستيم قابل انكار است؟ ما آمده ايم ويترين زيبايي هاي شهرمان باشيم و بوده ايم، و همين كه اكنون براي نخستيم بار در اين خصوص مورد نقد واقع شده ايم نشان مي دهد نشان دادن نازيبايي ها در فرصت، يك استثناست نه يك قاعده، و البته به اين روال ادامه خواهيم داد. بيائيم با خودمان روراست باشيم.