گفتگو با دکتر بابک صفار

ارسال در بهداشت و درمان

bimarestan--2- نگاهي به وضعيت امكانات درماني شهرستان

- خيرين بايد به ميدان بيايند

 

- بيمارستان منظريه همه مشكلات و كمبودهاي درماني بهداشتي ما را حل نمي كند

 

- آرشیو فرصت در روابط عمومی دانشگاه علوم پزشکی موجود است و آن ها هم مشکلات را رصد می کنند

بیمارستان

یک شهر 300 هزار نفری با 2 بیمارستان شهيد اشرفي و ساعي كه روی هم 200 تا تختخواب هم ندارد و شکایت های گاه و بیگاه مردم خصوصاً از بیمارستان شهید اشرفی به دفتر نشریه فرصت، ما را ناگزير كرد كه برخي از اين شكايت هاي فراوان را درج كنيم. تلاش بسيار كرديم تا با مسئولي در اين زمينه گفتگو كنيم، از مشکلات بگوییم و راه حل ها را بشنویم. اما این فرآیند مرتب با مانع مواجه می شد در حالي كه اين علامت های سوال بود که روز به روز در ذهن مردم سبز می شد تا اینکه سرانجام، دکتر بابک صفار سرپرست این 2 بیمارستان که از نیروهای بومی شهر است این فرصت را به وجود آورد و این راه را هموار کرد و با سعه صدر بسیار و با رویی گشاده به استقبال سوالات و ابهامات ما آمد. انتقادها را پذیرفت و مشکلات را توجیه نکرد و دست ما را برای تهیه گزارش کاملاً باز گذاشت. از خلال اين گفتگو، آنچه به شدت مشهود بود كمبودهاي شديد مالي، نيروي انساني و تجهيزاتي در بخش بهداشت و درمان خميني شهر بود. و اميدواريم خيرين شهرستان، بهتر از قبل به ميدان بيايند.

این گفت و گو را با هم می خوانیم.

 

شما به عنوان کسی که بر صندلی ریاست این دو بیمارستان نشسته اید، مهم ترین مشکلات این دو مرکز را در چه می بینید؟

اگر من نیرو به اندازه کافی داشته باشم دلیلی ندارد اینقدر نارضایتی از جانب مردم زیاد باشد. خیلی خوب بود اگر اورژانس 3 تا پزشک داشت و اگر 5 تا جراح داشتیم اما متأسفانه ما حتی با کمبود نگهبان و خدمه هم روبرو هستیم. جالب است بدانید اخیرا 5 نیروی خدمه به من معرفی شد اما از این 5 تا 4 تایشان انصراف دادند.

 

چرا؟ مگر خودشان در سایت دانشگاه ثبت نام نکرده اند؟

بله خودشان ثبت نام کرده اند ولی شاید نمی خواسته اند با مدرک دیپلمشان خدمه باشند. نمی دانم.

 

پرستار و تکنسین چه؟

هنوز کسی ثبت نام نکرده، حتی دانشگاه به ما اعلام کرده که اگر خودمان نیرویی می شناسیم که ترجیحا بومی هم باشد معرفی کنیم اما تا حالا کسی را نداشته ایم.

 

پس این همه نیروی بیکار کجا رفتند؟

در كل استان كمبود نيرو داريم خصوصا نيروي مرد، خيلي از نيروهايمان هم جذب بيمارستان امام حسين (ع) شدند که خب من هم باشم ترجیح می دهم رسمی یا پیمانی مشغول به کار شوم تا قراردادی.

 

نیروها گزینش می شوند؟

من اینقدر نیرو کم دارم که نمی توانم گزینش کنم مثلاً من باید نیروی ذخیره داشته باشم تا اگر مشکلی برای یکی از نیروها پیش آمد مجبور نباشم دیگری را به زور نگه دارم و مجبور نباشم اینقدر اضافه کار به او بدهم که هم پاسخگویی و رسیدگی اش به بیمار کم بشود و هم ضریب اطمینانش از خودش بالا برود چون می داند که من در مضیقه ام و مجبورم با او کنار بیایم اما وقتی نیرو ندارم باید اینگونه رفتار کنم.

در حال حاضر چند تا نیرو کم دارید؟

حدود 50 تا، 15 پرستار، 10 نگهبان و 17 خدمه غیر از اینکه از بعضی نیروهایم هم راضی نیستم.

 

اگر از نیرویی نارضایتی داشته باشید چه برخوردی می کنید؟

تذکر می دهم، جا به جا می کنم و با تمام کمبود نیرویم اخیرا یک نفر را اخراج کرده ام چون کارایی لازم را نداشت.

 

همه مشکلات این 2 بیمارستان در کمبود نیرو خلاصه می شود؟

خیر، ما به شدت با کمبود فضای فیزیکی هم روبروییم. اورژانس های ساعی و اشرفی به شدت کمبود فضا و تخت دارند و خیلی از نارضایتی ها ناشی از همین است. هدف ما هم از انتقال درمانگاه ها به خیریه حضرت رسول (ص) خیابان هفده شهریور همین بود. قرار است کل ساختمان درمانگاه شهید اشرفی تبدیل به اورژانس بشود و اورژانس فعلی تبدیل به آی سی یو. آی سی یو فعلاً 5 تخته است قرار است 5 تای دیگر هم بیاوریم که فکر می کنم در یکی دو سال آینده تحقق یابد. درمانگاه بیمارستان ساعی هم تبدیل به بخش عفونی می شود و انشااله 22 بهمن افتناح خواهد شد. در حال حاضر مجبوریم یک بیمار قلب را در کنار یک بیمار مننژیت بستری کنیم که با افتتاح بخش عفونی این مشکل رفع می شود.

 

برای اورژانس ساعی که با بحران شلوغی روبروست چه فکری کرده اید؟ همانطور که خودتان هم اشاره کردید اورژانس های این دو بیمارستان در ساعاتی از شبانه روز حالت بیمارستان های صحرایی به خود می گیرند. چند روز پیش شاهد بودم که بعضی بیماران روی ویلچیر و توی سالن پذیرش می شدند بعضی حتی روی کاناپه گوشه سالن و برانکارد.

خیرین تصمیم دارند بخش تزریقات فعلی ساعی را بکوبند و از آن یک ساختمان 3 طبقه درآورند؛ زیرزمین قرار است آزمایشگاه و رادیولوژی بشود، یک طبقه اورژانس و یکی هم شاید دیالیز.

 

فکر می کنید کی آماده بشود؟

کاری که دست خیرین باشد زود به نتیجه می رسد، خیرین بیشتر از ما برای انجام این کار عجله دارند قرار است انشااله 22 بهمن کلنگ بخورد و یک ساله آماده بشود.

بیمارستان ها از لحاظ تجهیزات در چه وضعیتی هستند؟

دکتر شیرانی معتقد است ما نباید مشکلی با عنوان کمبود تجهیزات داشته باشیم. اخیرا برای اتاق عمل شماره 4 یک دستگاه بیهوشی خریده ایم، یک دستگاه تنفس مصنوعی برای آی سی یو سفارش داده ایم، برای اورژانس برانکارد حمل بیمار داریم.

 

یکی از ابتدایی ترین تجهیزات تخت ها و تشک ها هستند، بخش های زنان و اطفال اصلا تخت های مناسبی ندارند یا مثلا مادر مجبور است شب روی تخت بچه اش بخوابد چون هر اتاق شاید فقط یکی دو تا کاناپه برای همراه داشته باشد.

در مورد بخش اطفال قبول دارم اما معتقدم که مشکلات بخش ها باید اساسی حل بشوند اگر امروز تشک ها تعویض بشوند فردا که کل بخش تعمیر اساسی شد ممکن است این تشک ها به تخت ها نخورند. ببینید مثلا بخش جراحی مردان خیلی مشکل داشت که الان با 150 میلیون تومان برای بازسازی به مناقصه رفته است برای همین فعلا داریم از بخش ویژه که آبان ماه افتتاح شد به عنوان بخش مردان استفاده می کنیم البته با همان هزینه معمولی. امسال ما فقط می توانیم 2 بخش مردان و زنان را بازسازی کنیم و بخش اطفال می رود برای آینده. مگر اینکه جایی وسیله ای احتیاج داشته باشیم که برای جان مریض لازم است که اقدام می کنیم مثلا ممکن است دستگاه الکتروشوک خراب بشود که حتما تعمیر می کنیم. الان تمام تخت های دیالیز یک جا تعویض شده اند و دستگاه های دیالیز هم دارند یکی یکی نو می شوند.

 

این که از اقدامات خیریه بقیه الله است.

بله، منظورم این است که تخت ها را نمی شود یکی یکی عوض کرد ولی دستگاه های دیالیز را می شود به مرور نو کنیم.

 

شما می گویید وسایل ضروری را عوض می کنیم به نظرتان وجود دستگاه تهویه برای بخش جراحی زنان و اطفال ضروری نیست که با باز کردن پنجره بیماران سرما نخورند؟

ما حتی تهویه اتاق عمل را گفتیم فعلا فقط فیلترهایش عوض بشوند.

 

بخواهیم منتظر تعمیرات اساسی بمانیم، بیماری که کمرش شکسته باید روی تختی گود و فرو رفته بخوابد؟

قبول دارم که 80 درصد از تخت ها خراب است اما 20 درصدش هم بد نیست.

 

دستگاه های فشار سنج چه که از اولین ملزومات است ولی ظاهرا زود به زود خراب می شود و یا حتی گوشی های تلفن که مخصوصا برای ارتباط با متخصص لازم و ضروریست ولی فرسوده شده است.

در مورد فشارسنج ها تا حالا چیزی به من گزارش نشده است حالا هم بیاورند نشانم بدهند تا پیگیری کنم. من همیشه می گویم بهترین جنس ها را بخرید.

 

ظاهرا گزارش شده است.

چیزی به دست من نرسیده ولی حتما پیگیری می کنم. ما حتی برای اینکه پزشک های 2 بیمارستان به راحتی با هم در تعامل باشند داریم سعی می کنیم خط تلفن ها را یکی کنیم با وجود هزینه ای که برایمان دارد.

 

یکی از گلایه های پرسنل این است که دوست دارند طی جلساتی مشکلات بخش ها را با شما در میان بگذارند.

یکبار یک گفتگوی آزاد گذاشتیم و باز هم می گذاریم.

 

بخش اطفال به یک فضای باز نیاز دارد برای روحیه بچه ها و همینطور مادری که شاید مجبور باشد یک هفته کنار کودکش در این چاردیواری بماند. این مشکل کوچکی نیست.

خب وقتی فضا نداریم چه کنیم. زمینی هست پشت بیمارستان که دانشگاه حاضر است با 700 میلیون تومان بخرد اما مالک می گوید زمین 2 میلیارد ارزش دارد.

 

یک زمانی بخش اطفال در بیمارستان ساعی بود آنجا فضای خوبی داشت برای بچه ها.

من نمی دانم چرا بخش اطفال به بیمارستان اشرفی منتقل شده است در حال حاضر هم این فضا در ساعی فراهم است اما ترجیح می دهم فعلا انرژی مان را صرف راه اندازی بخش عفونی کنیم تا اطفال.

 

این بخش حتی با مشکلات پیش پا افتاده ای مثل نبود یک بند لباس برای لباس های بچه ها مواجه است این که دیگر هزینه و فضای زیادی نمی برد.

در این مورد به زودی اقدام خواهیم کرد.

 

بخش دیالیز بیمارستان ساعی نیز از جمله بخش هایی است که با مشکلاتی مواجه است.

همانطور که گفتم خیرین کلیه تخت های این بخش را نو کرده اند که هر کدام 5/1 میلیون هزینه برده است. 2 تا دستگاه دیالیز نو هم وارد شده، 5 تا دستگاه قدیمی را هم فرستاده ایم تهران تا با هزینه خیریه بقیه اله 2 تا دستگاه نو برایمان بفرستند.

 

یکی از مشکلات این بخش این است که همراه به راحتی در بخش رفت و آمد می کند در صورتی که این بخش بیماران خاص است که خیلی در معرض خطر هستند.

خب ما برای همین آیفون تصویری گذاشتیم. از پرستاران هم باید بخواهیم که به طور جدی از ورود همراه پیشگیری کنند.

 

اما مشکل اصلی درِ ورودی است که هنوز حل نشده. ظاهرا شما یک ماه پیش قول داده اید مشکل ورودی را حل کنید و حتی اندازه گیری ها هم انجام شده است ولی خبری نشده است.

قرار است خیرین اقدام کنند مثل آیفون تصویری که تهیه کردند. اگر نشد خودمان ترتیب اثر می دهیم.

 

پرستار می گوید من اگر کمک بهیار داشته باشم دیگر نیازی نیست برای جدا کردن دستگاه از بیمار از همراهش کمک بگیرم و در این صورت همراه فقط مواقعی به داخل بخش راه پیدا می کند که بیمار خیلی بد حال باشد.

بله این را قبول دارم و همانطور که گفتم به زودی 9 کمک بهیار وارد کار می شوند.

 

برخی بیماران دیالیزی هستند که چون تخت ها همه پر شده اند مجبورند از خمینی شهر به مراکز دیالیز دیگر شهرستان ها بروند، برای این بیماران فکری کرده اید؟

قرار است 2 تا تخت اضافه کنیم.

 

در این صورت که باز با مشکل کمبود فضا روبرو می شوید، نمی شود یک شیفت شب برای بخش دیالیز اضافه کنید؟

برای بیمار سخت است که آن موقع بیاید بیمارستان.

 

در جایی که مجبور باشد هر نوبت با آژانس تا تیران و کرون برود و برگردد به نفعش نیست که نیمه شب بیاید ولی توی شهر خودش باشد؟

پیشنهاد خوبی است باید بیشتر بررسی شود و به شرطی که پرستاران راضی بشوند شیفت شب بیایند عملی می شود.

 

ظاهراً محلول های مورد نیاز دستگاه های دیالیز هم در محل مناسبی نگه داری نمی شوند؟

بله همانطور که گفتم کمبود فضا داریم امیدواریم با تلاش خیرین بخش دیالیز احداث بشود تا این مشکلات هم رفع شوند.

 

این همه نارضایتیخصوصا از اورژانس اشرفی را ناشی از چه می دانید؟

ببینید ما این شکایات را از اورژانس ساعی هم داریم اما آنجا مردم از شلوغی شکایت دارند چرا که بیشترین مراجعین آنجا سالمندان هستند با بیماری های مزمن اما در اورژانس اشرفی ما مرتب با بیمار تصادفی یا چاقو خورده مواجهیم که خودش وحشت ایجاد می کند و از طرفی نیروها کمند و باید به این همه مراجع سرویس بدهند.

 

اما این، کم توجهی به بیماران را توجیه نمی کند بالاخره وضعیت اورژانس در خیلی جاها به همین منوال است و پرسنل با همین شرایط و مشکلات باید به بیمار سرویس بدهند.

بله من مشکلات را انکار نمی کنم. من ممکن است از پزشکم راضی نباشم مثلا پزشک عکس گرفته و شیشه را در پای مریض ندیده است، خب مسلما برخورد می کنم و دنبال نیروی جایگزین هستم و به محضی که پیدا کردم حذفش می کنم اما بخشی از مشکلات هم ناشی از پر توقعی مردم است، همراه وقتی بیمارش را می آورد می گوید همه بسیج شوند و بیایند سراغ مریض من و حتی در خیلی از موارد به پرسنل هم بی حرمتی می کنند. چند وقت پیش همراه یکی از بیماران در بیمارستان ساعی چنان ضربه ای به نگهبان ما زده بود که پرده گوشش را پاره کرد که من همین جا ضمن تشکر از سرهنگ یاردوستی از ایشان می خواهم که تعاملشان را با ما بیشتر کنند و در فرستادن پلیس هنگام ایجاد درگیری در بیمارستان تاخیر نداشته باشند. یک سری دیگر از نارضایتی ها بر می گردد به اینکه که همراه برای بیمارش دلسوزی بیش از حد دارد که مثلا یک مسکّن بدهید تا آرام بشود در صورتی که بیماری که دل درد دارد تا وقتی معلوم نشده که علت درد چیست نباید علائم را از بین برد اما همراه این را برنمی تابد.

 

من این را می پذیرم که گاهی مردم از روی بی اطلاعی تقاضاهای نابجایی دارند و یا برخوردهای نامودبانه اما گاهی این نارضایتی از جانب کسانی مطرح می شود که خود در این زمینه متخصص هستند و به حقوق خود به عنوان یک بیمار آگاه. در این مورد چه می گویید؟

هر وقت شکایتی به ما رسیده پیگیری کرده ایم. شکایات را به ما ابلاغ کنند تا رسیدگی کنیم. گوش من شنوای شکایات مردم است همانطور که وقتی کسی از همکاران ما اظهار رضایت می کند حتما او را تشویق می کنیم.

 

چقدر از مشکلات ناشی از این است که متخصص با تاخیر بالای سر بیمار حاضر می شود؟

ما آژانس می فرستیم دنبال پزشکان تا در کمترین زمان ممکن به بیمارستان برسند اما مثلا در مواردی هم بیمار نیاز به سونوگرافی در شیفت عصر و شب دارد ما متخصص نداریم مجبوریم او را بفرستیم بیرون از بیمارستان. پزشک متخصص سونوگرافی سر کارش حاضر نمی شود ما هم تقاضای جایگزین کرده ایم. پزشک مقیم اورژانس من هستم که خانه ام چسبیده به بیمارستان است و در صورتی که بخواهیم پزشک مقیم بیاوریم اولین شرطش این است که اتاق و امکانات در اختیارش بگذاریم که امکانش برای ما وجود ندارد. ما حتی مجبور شدیم بخش اداری بیمارستان اشرفی را تبدیل به بخش ویژه کنیم که در حال حاضر داریم به عنوان بخش مردان از آن استفاده می کنیم.

 

مردم از نحوه رگ گیری و کلا تزریقات هم شکایت دارند.

رگ گیری همه جا با مشکل مواجه است. من چند روز پیش بچه خودم را آوردم اورژانس. 2 نفر آمدند و نتوانستند رگ از دستش بگیرند و آخر سر رفتم دم اتاق عمل تا یکی از همکاران از پایش رگ گرفت. من حتی وقتی شنیدم دستگاهی به اسم رگ یاب به بازار آمده تصمیم به خریدش گرفتم اما پس از تحقیق متوجه شدم که چندان مشکلی حل نخواهد کرد و مشکلاتی تازه نیز به وجود می آورد. ما حتی گاهی مجبور می شویم برای رگ گیری از جراح کمک بگیریم.

 

اما مردم از عملکرد و رفتار بعضی پرستارها و پرسنل خیلی راضی اند چه در بخش ها و چه برای رگ گیری و تزریقات و این نشان می دهد که یک جاهایی حق با بیمار است. خصوصا در بخش دیالیز مساله رگ گیری برای اتصال دستگاه خیلی مطرح است و بیماران از بعضی پرستارها راضی ترند و از بعضی ناراضی.

خب بله بعضی ها در این کار مهارت بیشتری دارند. این را هم اضافه کنم که در کنار مشکلات، تعرفه های بیمارستان های ما خیلی خوب است هم در بخش زایشگاه و هم آزمایشگاه به اضافه اینکه مراجعات فوق العاده به این آزمایشگاه نشان از اعتماد پزشکان به نتایج آزمایش های این مرکز دارد.

 

در رابطه با متخصصین درمانگاه ها، گاهی خیلی دیر می آیند. همین چند روز پیش شاهد بودم که بیماران از ساعت 9 صبح آنجا نشسته بودند آن وقت یکی از متخصص ها ساعت 11:10 از راه رسید و تازه منشی می گفت: 10 تا بیمار هم بیشتر نمی بیند.

بله بعضی متخصص ها همکاری نمی کنند. به یکی از آن ها جدیدا عدم نیاز داده ام و به محضی که جایگزین پیدا کنم عذرش را می خواهم اما از این نظر واقعا در مضیقه ام و دارم تمام تلاشم را می کنم. همیشه هم نمی شود از قهر استفاده کرد در بعضی موارد کارانه پزشک متخصص را بالا برده ام تا بماند، ما دستگاه جراحی چشم داریم اما نمی توانیم از آن استفاده کنیم چون هنوز نتوانسته ایم چشم پزشک پیدا کنیم، یک متخصص زنان پیدا کرده ام اما ردیف خالی ندارم و از خانم دکتر مسعودی خواسته ام اگر شده حتی با عنوان یک پزشک عمومی با این متخصص قرار داد ببندد اما او را از دست ندهد.

 

البته از حق نگذریم مردم از بعضی متخصص ها هم خیلی رضایت دارند، مثلا بیماران بخش دیالیز از خانم دکتر کرباسی خیلی راضی بودند. از اقداماتتان در این 8 ماهه سرپرستی بگویید.

راه اندازی اتاقک امحاء زباله یا بهتر بگویم بی خطر سازی آن در بیمارستان شهید اشرفی از اقدامات بسیار مهم بود در صورتی که جا نداشتیم در زیرزمین اتاق زدیم و الان زباله های عفونی هر دو بیمارستان کاملا استریل می شوند. ما حتی از پزشک ها هم خواسته ایم زباله های عفونی مطبشان را به بیمارستان بفرستند.

یکی دیگر از اقدامات اچ آی اس بیمارستان ساعی بود. همه اطلاعات کامپیوتری شد. پزشک از توی سیستم به راحتی به پرونده بیمار دسترسی پیدا می کند و از نتایج آزمایشات با خبر می شود. فرصت سوءاستفاده هم از بین می رود. به زودی بیمارستان اشرفی هم به این سیستم مجهز خواهد شد. و همانطور که گفتم راه اندازی بخش ویژه و اقدام برای بازسازی بخش مردان و...

 

فکر می کنید اگر بیمارستان منظریه راه بیفتد چند درصد از مشکلات را حل خواهد کرد؟

اگر نیرو بیاورند و بخش های تازه احداث کنند، 50 درصد. البته این را هم بگویم این بیمارستان کمکی به درمانگاه های ما نخواهد کرد چون درمانگاه بسیار کوچکی دارد.

 

برآورد می کنید کی آماده شود؟

3 تا 5 سال آینده. اما نکته ای که به نظرم می رسد در این مورد بگویم این است که بیمارستان را باید مهندس بسازد بعد مهندس هایی دیگر آن را تجهیز کنند و بعد پرسنل بروند و مشغول به کار شوند نه اینکه مثلا از یک پزشک بخواهند در مورد چگونگی ساختمان نظر بدهد. هر کاری متخصص خودش را لازم دارد.

 

فرصت را می خوانید؟

بله تمام آنچه راجع به این 2 بیمارستان در نشریه تان می نویسید می خوانم شاید برایتان جالب باشد که آرشیو فرصت در روابط عمومی دانشگاه علوم پزشکی هم موجود بود و آن ها هم مشکلات را رصد می کردند. در یکی از شکایت هایتان نوشته بودید که پزشک جراح گاز استریل را در گلوی محدثه عمادی جا گذاشته است در صورتی که حتی یک تار از این باند هم اگر جا بماند گلو را تحریک می کند اما ما با این وجود از بیمارستان شریعتی استعلام کردیم و از عدم صحت این مساله مطمئن شدیم.

 

البته آن مطلب را از قول خانواده آن دختر درج كرديم. جا داشت برای شفاف سازی یک جوابیه برای فرصت می نوشتید؟ حتی اخبار مثبت تان را هم بفرستید تا خدماتی هم که ارائه می دهید برای مردم روشن شود. مثلا من در سایت دانشگاه خواندم که سربازی با حالت کما به آی سی یو اشرفی منتقل شده و چند روز بعد سالم از این بیمارستان مرخص شده است.

بله از این موارد زیاد داشته ایم مثلا مدتی پیش بیماری داشتیم که شریان دستش قطع شده بود ما از ساعت 2 نیمه شب تا 7 صبح شریان را پیوند زدیم.

 

حرفی اگر باقی مانده بگوئيد.

از خیرین عزیز خیلی تشکر می کنم که بسیار سخاوتمندانه و پر انرژی و متعهد دارند تلاش می کنند و تا کنون مشکلات بسیاری را حل کرده اند. از ریاست و مسولان دانشگاه علوم پزشکی مدیریت محترم شبکه بهداشت شهرستان خمینی شهر سرکار خانم دکتر مسعودی  هم به خاطر پیگیری هایشان برای حل مشکلات شهر سپاسگزارم و همچنین از نشریه فرصت.

 

ما هم از شما متشکریم.