در دنياي غرب چه خبر است؟

ارسال در علمی

p-jafariقبل از اینکه با پروفسور جعفری آشنا شوم وصف او را از اساتید و دوستان شنیده بودم، بیش از چهار دهه تحقیق و پژوهش در آلمان، دارا بودن مدارج بلند علمی پژوهشی در رشته مواد، متخصص در فناوریهای نوین همچون لیزر، پلاسما و اتصالات پیشرفته، همکاری با شرکت های معتبری ماشین سازی از جمله بنز، راهنمايی پایان نامه های 500 دانشجوی فوق لیسانس و دکتری، نویسنده 12 جلد کتاب و ...

طبق عادات مرسوم ما ایرانیها تصویری از این انسان در ذهن ساخته می شود با شکل و شمایل غربی، کسی که احیاناً فارسی را دست صحبت نمی کند، تفاخر و غرور علمی دارد، اهل تشخیص مصلحت در برخوردها و آداب ها نیز هست، چند نفر دور او را گرفته اند و آداب تشریفات ایرانی را در مورد او اجرا می کنند، ظاهراً باید با مدیر برنامه های او تماس بگیریم و جناب پروفسور وقت دیدار ندارند، مگر وقت قبلی و ...

مدت زمان زیادی لازم نبود تا بفهمم استاد از جنس دیگری است که در این زمانه مانند او کمتر است. در برخوردهایش چنان متواضعانه و مؤدبانه و خونگرم برخورد می کند گویی سالهاست با شما رفاقت دارد، خبری از غرور و تفاخر نیست....

هر چند در غرب گذر ایام کرده است اما یک ایرانی به تمام معناست، در چند جا شاهد بودم که در بازید از آثار تاریخی شهرمان چقدر صاحبان و سازندگان آن را می ستود و به فراخور موقعیت، تحلیلی ارائه می داد. در صحبتهایش تاکید می کند اگر شرایطش مهیا باشد به ایران می آیم و دوست دارم چند کتاب با زبان فارسی بنویسیم. دلبستگی به ایران او را بر آن داشت که در غربت غرب، ایرانیان را دور هم جمع کند و کانون متخصصین و نخبگان ایرانی مقیم آلمان را تشکیل دهد.

فلسفه اخلاقی زیستن و نگاه کمال گرایانه به انسان، او را به نقد تکنولوژی کشاند. او خود عمرش را صرف تکنولوژی و صنعت کرده است اما دلیلی نمی بیند که به نقد آن نپردازد چرا که ترس آن داشت که هویت انسان تحت سیطره تکنیک به خطر افتد، استاد در این رابطه هم دارای کرسی تدریس در دانشگاه برلین است و در كنار منتقدين سرشناس تكنولوژي قرار مي گيرد آن هم در آلمان. اساساً آلمان در کنار یونان یکی از کانونهای برجسته فلسفه غرب و از اولین کانونهای تفکری است که به واسطه خردورزی و نقدپذیری متفکرانش پیشگام در نقد تکنولوژی است، از جمله شخصیتهای برجسته ای که در این عرصه صاحب قلم اند می توان به هایدگر، رنه گنون، تانگ لیندان، سید احمد فردید و سید حسین نصر اشاره داشت.

استاد هر چند دارای مباني فکری و شناختی است اما شخصیتی ساده و بی پیرایه دارد، سنت گرایی که صاحب بینش و تفکری مدرن است، جهانی می اندیشد، پایبندی والایی به اخلاق دارد و می گوید: باید به فکر انسانیت بود، در هر کجا که باشیم دردی از کسی دوا کنیم. حرفه و تخصص را برای خود نخواهیم بلکه برای خدمت به انسانها به کار گیریم.

پرفسور جعفري با آن که می توانست تمرکزش را برای رسیدن به جایگاههای اقتصادی بالا قرار دهد اما ترجیح داد وقت خود را صرف تحصیل و پژوهش كند و لذا علم و دانایی را بر جمع آوری ثروت ترجیح داد. اگر مسأله ای را نمی داند از گفتن نمی دانم ابایی ندارد، با تأمل جواب می دهد و علی رغم این که در آستانه بازنشستگی است وقت خود را صرف گفتگوهای علمی و مشاوره با مشتاقان می کند. و مي توان گفت كه او جستجوگر دانایی است.

در ادامه، بخشهایی از سخنان این اندیشمند خمینی شهری را -که در جلسات و همایشهای مختلف در شهرهای خمینی شهر، اصفهان، فلاورجان و خوانسار ایراد کرد- به صورت دسته بندی شده ارایه می دهيم.

 

در مورد غرب

  • کشورهای غربی و رسانه هایشان حساسیت زیادی نسبت به ایران نشان می دهند به گونه ای که کوچکترین اتفاقِ ایران آنجا پوشش خبری داده می شود و بازتاب جهانی پیدا می کند در حالی که این رسانه ها در مورد کشورهایی مثل عربستان و پاکستان و ... چنین سیاستی را دنبال نمی کنند. از نظر آن ها در میان این همه کشور تنها ایران است که بر خلاف مسیر آب حرکت می کند و اصطلاحا ساز مخالف می زند برای همین هر اتفاق و هر موضع گیری در ایران برایشان مهم است.
  • در آلمان وقتی پای اخبار می نشینم می بینم رسانه های غربی مرتب علیه ایران صحبت می کنند، من در عین حالی که از این همه هجمه ناراحت می شوم ولی به خود می بالم که کشورم این اندازه موثر و تعیین کننده است.
  • سیاست غرب این است که ایران را محدود کند و ترسی از ایران در بین کشورها ایجاد نماید تا مبادا بقیه کشورها بخواهند آن را الگوی خودشان قرار بدهند.
  • آلمانی ها فطرتا با ایران مشکلی ندارند و حتی به خاطر نژاد مشترکشان به ایرانی ها علاقه هم دارند ولی وحشت از اسراییل باعث می شود تا دولتمردان آن ها علیه ایران موضع بگیرند.
  • در آلمان چیزی به نام کنکور وجود ندارد و مانند مدرسه رفتن در ایران، هر دانشجویی می تواند تا مقطع فوق دکتری را بدون کنکور طی کند.
  • مردم آلمان به صورت کلی جایگاه چندانی برای عرب ها قائل نیستند.
  • در آلمان 21 درصد از هر جنس و کالایی به صورت مالیات به خزانه دولت سرازیر می شود.
  • یکی از مشکلات اصلی غرب، مسائل اخلاقی و از هم پاشیدگی خانواده هاست. آنجا مانند ایران خانواده معنا و مفهوم ندارد. مثلا دختران و پسران به سن 18 سالگی که می رسند از خانواده جدا می شوند و ارتباط آنها با خانواده شان خیلی ضعیف می گردد و این یکی از تبعات تاسف بار تکنولوژی و صنعت است.
  • آلمانی ها فقط از کسانی استقبال می کنند که بتوانند بخشی از مشکلات جامعه آن ها را حل کنند.
  • در آلمان مدرک فارغ التحصیلان دانشگاه های دولتی ایران مورد قبول واقع می شود ولی مدارک دانشگاه آزاد ایران خیر.
  • کشورهای صنعتی اکثرا امپریالیستی هستند و سرمایه بر آن ها حکومت می کند مثلا آمریکا اگر چه از نظر فیزیکی پیشرفت هایی داشته ولی از نظر مقام و منزلت انسانی پیشرفتی حاصل نکرده است.

 

علل پیشرفت غرب

  • یکی از علل پیشرفت غرب، وحدتشان هنگام بروز سختی هاست. همه خودشان را موظف به کمک در حل مشکلات می دانند.
  • در غرب معمولا کسانی مسوولیت دارند که شایستگی اش را داشته باشند و کمتر اتفاق می افتد که افراد بر اساس رابطه یا سیاسی بازی پست بگیرند.
  • یکی دیگر از علل موفقیت غربی ها این است که در برنامه ریزی ها آینده را می بینند نه حال را به طوری که گاهی مدیرانشان برای20-10 سال بعد برنامه ریزی می کنند.
  • یکی دیگر از علل موفقیت جامعه آلمان این است که عشق به کار خیلی بالاست و مثلاً کارگری که ماشین می سازد آنقدر با عشق کارش را انجام می دهد که شما تصور می کنید این ماشین را  برای خودش می سازد، اصلا احساس نمی کنید برای کسی دیگر می سازد. اینقدر با عشق کار می کنند.
  • در هیچ پژوهشکده یا کارخانه غربی احساس قانع بودن وجود ندارد مثلا اینطور نیست که همچنان همان پیکان 30 سال پیش را تولید کنند یعنی امکان ندارد تولیدات امسالشان از سال گذشته بهتر نشده باشد.

 

در مورد ایران

  • جامعه ما توانست حکومت 2500 ساله شاهنشاهی را سرنگون کند و حالا جوانان ما باید این انقلاب را به بشریت و جامعه بشری بشناسانند.
  • ما در ایران از لحاظ تئوری خیلی قوی هستیم و اساتید بسیار خوب و مطرحی خصوصا در زمینه پزشکی داریم.
  • در ایران همه به خودشان اجازه می دهند در مورد هر موضوعی اظهارنظر کنند. این یک نقطه ضعف است چرا که این کارشناسان هستند که می توانند در هر موضوعی اظهارنظر کنند.
  • ما باید به حقوق یکدیگر احترام بگذاریم. 20 دقیقه توی صف بانک ایستادم تا نوبتم شد در همان لحظه یک نفر آمد دستش را از روی شانه ام برد سمت باجه و از مسوول پرسید این چک پاس می شود؟ و برای حقوق شهروندی من هیچ احترامی قائل نشد.
  • جامعه ایران بیشتر فردگرا هستند تا جمع گرا و کثرت گرا. یعنی همه دنبال این هستند که خودشان خانه و خودرو و ... خوب داشته باشند ولی کمتر به منافع عمومی مانند پارک و محله خودشان ... فکر می کنند، می گویند به ما مربوط نیست.
  • ما نباید در برابر کشورهای پیشرفته ذلت پذیر باشیم. باید ثابت کنیم اقتدار و توان پیشرفت را داریم. اگر همیشه دست عاریه و گدایی جلوی کشورهای پیشرفته دراز کنیم به جایی نخواهیم رسید.

 

در مورد خمینی شهر

  • در آلمان پیگیر اخبار ایران و حتی خمینی شهر هستم. خمینی شهری ها واقعا انسان های پاک و سالم و معتقدی هستند ولی تصوری که از خمینی شهر در بیرون وجود دارد مطابق با حقیقت نیست. به خمینی شهر ظلم شده است و این بیشتر ناشی از نگاه تحقیرآمیز اصفهان به خمینی شهری هاست.
  • به نظر من عدم پیشرفت خمینی شهر به خاطر وجود اصفهان و فاصله کمش با این شهر است.
  • باید هویت ملی و هویت فردی در بین ما شکل بگیرد. جامعه خمینی شهر هیچ موقع جمع گرا نبوده است.
  • دلیلی ندارد عوارض و منافع مربوط به شهر به اصفهان و جاهاي ديگر سرازیر شود البته این ناشی از بی عرضگی نمایندگانی است که در طول این سال ها باید منافع شهر را تامین می کردند ولی دست روی دست گذاشتند. به نظر من کارخانه داران محمودآباد باید با شهر همسو باشند و روی خمینی شهری بودنشان تاکید داشته باشند،
  • یکی از مشکلات خمینی شهر محله گرایی است. چهل سال پیش که اینجا بودم می گفتند فلانی گاردری است، فلانی زاغ آبادی است و فلانی خوزانی. ما باید انسان گرا باشیم و به جمع بپردازیم. اینکه دنبال این باشیم که کتابخانه را در خوزان بسازیم یا فروشان، نشانه های عقب ماندگی ماست، چرا که اگر شهر پیشرفت کرد همه بهره مند می شوند و اگر عقب ماند همه متضرر می گردند.
  • چرا برخی از کارخانه دارهای ما در محمودآباد  سعی می کنند کارگرشان را با 400-300 هزار تومان در ماه رد کنند؟ چرا دوست دارند اگر شده 50 هزار تومان هم به او کمتر بدهند؟ در حالی که صاحب کارخانه خودش چند تا ماشین و باغ دارد. این ها بخشی از مشکلات جامعه ماست.

 

جایگاه علم

  • انسان هر چه مطالعاتش بیشتر می شود به عظمت خداوند و نادانی و حقارت خودش بیشتر پی می برد. هرچه علم بشر بیشتر می شود به عظمت خداوند بیشتر پی ببرد.
  • علم باید در خدمت تعالی و فرهنگ جامعه و هویت ملی ما قرار بگیرد.
  • علم را بايد برای خود علم فرا گرفت نه برای برای رسیدن به مادیات و ثروت و جایگاه اجتماعی. علم را برای خودش و برای خدمت به جامعه فرا بگیرید تا موفق باشید.

 

نقد تکنولوژی

  • تمام جنبه های تکنولوژی را بیاموزیم ولی جنبه های منفی آن را دفع کنیم. تکنولوژی یعنی حاکمیت تکنیک. هر چه ما بیشتر برده تکنولوژی شویم او بیشتر می خواهد ما را دنبال خودش می کشد. تکنولوژی باید ابزاری باشد برای زندگی بهتر نه ابزاری برای به اسارت گرفتن ما.
  • نباید اجازه بدهیم تکنولوژی بر انسانها حاکمیت پیدا کنند. در ایران در این زمینه زنگ خطر وجود دارد و متاسفانه می بینم که مردم چقدر شیفته تکنولوژی شدند و در برابر آن زانو زده اند و تکنولوژی را پرستش می کنند. همین شرایط سی سال پیش در آلمان وجود داشت و امروز آنها به دنبال جبران هستند.

 

محیط زیست

  • معتقدم در آینده وضعیت محیط زیست نقش بزرگی برای انسان بازی خواهد کرد و از تکنولوژی هم مهمتر است.
  • گرم شدن زمین، ذوب شدن یخ ها، بروز سیل ها، همه از تبعات فعالیت های بشر است، به خاطر اینکه انسان با طبیعت انس ندارد و زیاده خواه است. ما داریم به شدت گونه های محیط زیست را نابود می کنیم. تکنولوژی در خدمت نابودی محیط زیست قرار گرفته است. امروزه اقیانوس ها، شیلاتِ 50 سال قبل را ندارند چون گونه های شیلات در حال از بین رفتن است.
  • یکی از معضلات آینده بشریت آب است. ما باید از آب به بهترین شیوه استفاده کنیم و آن را آلوده نکنیم.
  • بازیافت روغن سوخته ها خیلی مهم است. رها کردن این مواد در محیط منجر به آلوده شدن آب های زیرزمینی می شود.
  • انرژی های فسیلی، دی اکسید کربن تولید می کند و روز به روز زمین گرم تر می شود. اجازه بدهیم این امکانات در اختیار آیندگان هم قرار بگیرد.
  • از خیابان که رد می شوم، همه چراغ های خانه ها روشن است، ما باید صبر و تحمل داشته باشیم و مصرف انرژی را به حداقل برسانیم.
  • انرژی یعنی نابودی طبیعت. هر چه شما بیشتر انرژی مصرف کنید بیشتر باعث نابودی طبیعت شده اید. برای همین باید قانع باشیم و مثلا تلویزیون و آبگرم کن را فقط برای مصرف روشن کنیم.
  • خداوند در خلقتش و در طبیعت چیزی کم نگذاشته است، این ما هستیم که باید درست استفاده کنیم.

 

مذهب

  • عقاید مذهبی مردم و پایبندی خانواده ها بسیار مهم است و باید برای سازندگی جامعه به کار گرفته شود.
  • خانواده ها سلول های سازنده اجتماع هستند برای همین نباید از هم پاشیده شوند، از هم پاشیدن خانواده یعنی از هم پاشیدن جامعه.
  • ما برای حقانیت دین و مسیرمان آنقدر دلیل و برهان داریم که نیاز نداریم به موضوعات غیر قابل اثباتی مانند شیعه شدن اینشتین بپردازیم.

 

توصیه به دانشجویان

  • تجربه 30 سال تدریس من و سر و کار داشتن با جوانان مختلف به من ثابت کرده که رمز موفقیت در «تلاش» و «همت» است و چیزی به نام «هوش» چندان موثر نیست، اگر یک دانشجوی باهوش مطلبی را با یک بار خواندن، می فهمد دانشجویی با بهره هوشی کمتر با دوبار خواندن به همین نتیجه می رسد. عوامل موثر در موفقیت، تلاش و همت است.
  • از دانشجویان مهندسی انتظار می رود روابط بین تکنیک و محیط زیست را بشناسند و از این شناخت به نفع محیط زیست بهره جویند.
  • اگر این احساس در بین دانشجویان وجود داشته باشد که نیازهای علمی ما باید از غرب وارد شود همینطور عقب می مانیم.
  • اگر انسان سازی و اخلاق را مدنظر داشته باشیم به همه چیز می رسیم.

 

در مورد خودش

  • من عاشق ایران هستم و آرزو دارم که جامعه ایران بتواند در آینده با کشورهای پیشرفته جهان رقابت کند و تحقق این مهم نیازمند تلاش مضاعف ماست.
  • (در پاسخ به این سوال که رمز موفقیتتان چیست؟) من خودم را موفق نمی دانم ولی علت پیشرفتم این بود که در کسب علم هیچگاه قانع نبودم. دکترا که گرفتم دیدم هنوز پیش پایم خالی است برای همین فوق دکترا و فوق فوق دکترا هم گرفتم.