محمد شیرانی فخر

ارسال در خبر و گزارش

 اولین اختراعم که یک شارژر دستی تلفن همراه بود در 18 سالگی ام رقم خورد و همان روزها بود که وارد بازار کار شدم و در 19 سالگی موفق به طراحی صندوق های خاصی شدم و تعدادی را برای شرکتی در تهران تولید کردم که 15 میلیون برایم درآمد داشت. یکی از اختراعاتم را ثبت آمریکا کردم و تعدادی را در کشور خودمان به ثبت رساندم اما وقتی دیدم در عمل فایده ای ندارد بقیه را رها کردم...»


محمد شیرانی فخر 28 ساله، دارای مدرک کاردانی اپتیک و لیزر از دانشگاه مالک اشتر و دانشجوی کارشناسی برق در موسسه آموزش عالی جهاد دانشگاهی دانشگاه صنعتی اصفهان. متولد و ساکن خمینی شهر. بیش از 30 اختراع در پرونده علمی خود دارد و تا کنون موفق به دریافت 2 مدال طلا و یک مدال نقره در جشنواره های خارجی شده است. گفتگوی ما را با این مخترع جوان بخوانید:


کودکی شما با چه اسباب بازی هایی گذشت؟
دل و روده هر چه وسیله برقی در خانه بود درمی آوردم. همه از دستم عاصی بودند اما با این وجود پدر و مادرم خیلی حوصله به خرج می دادند همچنان که هنوز رویه شان این است که هر جا لازم است حمایت مالی ام کنند، هر جا لازم است همراهی ام کنند و فکر می کنم می دانند که حداقل تا 10 سال دیگر باید ریسک های مرا تحمل کنند و پای آنها بایستند.
اگر پدر و مادرتان آن روز که دل و روده ساعت مادر را بیرون ریختید برخورد تندی با شما داشتند، فکر می کنید سرنوشت شما جور دیگری بود؟
قطعا واکنش ها تاثیر دارد، تشویق باعث می شود که آدم پله بعدی را محکم تر بردارد. پدر و مادر من هر دو معلم بودند و می دانستند که باید با بچه ای مثل من چگونه رفتار کنند خصوصا که پدرم دبیر حرفه و فن بود و وسایل لازم را در اختیارم می گذاشت.


معلم ها هنگام برخورد با استعداد ویژه شما چه می کردند؟
بعضی معلمان و اساتید دانشگاه بودند که واقعا واکنش های مثبت و موثر نشان می دادند. هر جا لازم بود حمایت می کردند، مرا به جاهایی که می توانستم طرح و کار ارائه بدهم معرفی می کردند. اضافه بر سازمان و حتی خارج از محیط دانشگاه برایم وقت می گذاشتند. دانشگاه مالک اشتر واقعا از پژوهشگرها حمایت می کرد. البته این حمایت ها با رفتن دکتر حسینی به عنوان ریاست دانشگاه پایان یافت.


تا حالا چند تا اختراع داشته اید؟
بیش از 30 اختراع داشته ام که 14 تا را ثبت کرده ام. چون به غیر از اینکه باید 6-5 مرتبه به تهران برویم ثبت هر کدام در مجموع برای مخترع 700 هزار تومان هزینه می برد و در عمل هم سودی به حال ما ندارد.


پیچیده ترین اختراعتان چه بوده؟
طراحی و ساخت سیستم مکان یاب و ردیاب ماهواره ای خودرو که آن را 2 سال پیش با هزینه 12 میلیون تومان به ثبت آمریکا رسانده ام. این طرح در نمایشگاه مالزی خیلی مورد استقبال قرار گرفت. همه تعجب می کردند که تمام مراحل کار را خودم به تنهایی انجام داده ام البته در بخش هایی از شرکت هسا کمک گرفته بودم. از خیلی کشورها مثل استرالیا، سوییس، آمریکا، کانادا، مالزی و... بورسیه گرفتم اما شرطشان این بود که در کشورشان حضور پیدا کنم که من تمایلی به این کار ندارم.


اگر یک سرمایه دار پیدا بشود و شما مجبور باشید از میان اختراعاتتان یکی را برگزینید تا او به تولید انبوه برساند، آن اختراع کدام است؟
در مقالات علمی خوانده بودم که دستگاه های پرینتر لیزری اشعه های سرطان زای زیادی ساطع می کنند که می تواند بسیار خطرناک باشد. یک جعبه شیشه ای هوشمند طراحی کردم که وقتی پرینتر در آن جا می گیرد به اندازه 98درصد از اشعه های زیان آورش کم می شود. چند نمونه هم تولید کردم و فروختم. این یکی از نمونه کارهایم است که دوست دارم به تولید برسانم. قصد دارم ثبت خارجی اش را بگبرم و نهایتا به یک شرکت واگذار کنم.

طرح دیگرم سیستمی برای شوفاژخانه هاست که مصرف برق را 40-30درصد کاهش می دهد. این سیستم برای هر مجتمع حدود 300 هزار تومان تمام می شود در حالی که مجتمع ها در حال حاضر بابت همین مصرف اضافه برق دارند ماهانه 1 تا 2 میلیون تومان هزینه می کنند.
و...


سرمایه گذارها و تولید کنندگان، خوب می دانند که تولید کدام طرح ها جواب می دهد با این حال چرا پا پیش نمی گذارند؟
تکنولوژی های جدید احتیاج به آزمایشگاه های بزرگ و متخصصانی در زمینه های خاص دارد و هزینه های هنگفتی می برد. سرمایه گذاران در کشور ما هم اهل ریسک نیستند و ترجیح می دهند از پولشان پول دربیاورند تا اینکه تولید کننده و صادر کننده علم باشند.


با توجه به نبوغ مثال زدنی ایرانی ها قطعا سالانه طرح های زیادی ارائه می شود، این طرح ها به چه سرنوشتی دچار می شوند؟
خیلی از مخترعان طرح هایشان را مجانی یا به قیمت خیلی کم در حد 30 میلیون و 50 میلیون به شرکت های خارجی واگذار می کنند. سالانه حدود 50 طرح از مخترعان ایرانی به شرکت های خارجی واگذار می شود و البته وقتی به تولید انبوه رسید دوباره به خود ما فروخته می شود!


اگر سرمایه گذاران داخلی اقدام به تولید طرح های محققان و مخترعان خودمان بکنند، چند درصد از مشکل بیکاری حل می شود؟
وقتی یک مخترع برای تولید فقط یکی از طرح هایش بتواند 5 نفر را به طور مستقیم و 5 نفر را به صورت غیر مستقیم به کار بگیرد حساب کنید که فقط در شهر ما که تعداد زیادی مخترع دارد چند نفر به کار مشغول می شوند. من یک دفتر طراحی الکترونیک دارم که فقط خودم در آن مشغولم اما کافی است یک حمایت جزیی از من بشود تا بتوانم 5 نفر مونتاژکار را با حقوق و بیمه به کار بگیرم.


تصمیم دارید با طرح هایتان چه کنید؟
4-3 طرح به سازمان صنایع و معادن ارائه دادم که هم درآمدزا بود و هم ایجاد اشتغال می کرد. شرکت شهرک ها نامه ای نوشت که زمینی بلاعوض در شهرک برق و الکترونیک در اختیارم بگذارند تا خودم آن را تجهیز کنم اما موافقت نشد و برخی مسوولان هم که قول پیگیری داده بودند اقدامی نکردند.


چند سال پیش هم دو تا طرح به شرکت وولوو ارائه دادم، گفتند باید بیایی اینجا تا آزمایشات اولیه انجام شود. این سفر برای من 20 میلیون هزینه برمی داشت و تازه معلوم نبود در نهایت پذیرفته می شود یا نه؟ من هم قیدش را زدم اما دقیقا دو سال بعد طرح های مرا روی محصولاتشان پیاده کردند.


دو تا طرح هم به مرکز تحقیقات ایران خودرو ارائه دادم که الان دارند با مارک ایران خودرو می فروشند یکی «کلاژ برقی هوشمند» و یکی هم «سیستم قفل گاز»


چرا شاکی نشدید؟
شکایت به جایی نمی رسد مگر اینکه ثبت خارجی باشد که آن هم خیلی هزینه بر است و سالانه هم باید تمدید شود.


با وجود این موانع فکر می کنید دور هم جمع شدن مخترعان و تشکیل گروه دادن آنها کاری از پیش می برد؟
بله قطعا به خصوص که شهرک برق و الکترونیک در نزدیکی ماست. اگر مخترعان این حوزه بتوانند در گوشه ای از این شهرک کار کنند، هزینه طراحی و تولید اولیه برایشان فراهم شود و سرمایه گذار هم به آنها معرفی گردد خیلی می تواند ایجاد انگیزه کند. اصلا در تمام کشورها حتی عراق، ترکیه، پاکستان و... دارد این اتفاق می افتد.


در مسابقات نخبگان، بسیاری از روستایی ها شرکت می کنند که از نبوغ فوق العاده ای برخوردارند اما چون سرمایه گذار از آنها حمایت نمی کند کم کم سرد می شوند. وقتی هزینه تولید اولیه یک اختراع تا 4-3 میلیون هزینه می برد مسلما خیلی افراد از پس مخارج آن برنمی آیند.


به نظرم اگر نوجوانی که سری در این امور دارد این مصاحبه را بخواند با توجه به موانع موجود، از ادامه راه صرف نظر کند، اینطور نیست؟


نه اصلا نباید اینگونه فکر کرد، امید در این عرصه حرف اول را می زند. یک نوجوان 14 ساله ایرانی موفق شد طرحش را که بومی سازی شیرهای الکترونیک شرکت نفت بود به میزان 6 میلیارد تومان به ژاپن بفروشد. یک مرد 70-60 ساله هم بود که طرحش را به میزان 3-2 میلیارد تومان به فرانسه فروخت. یک نفر دیگر را می شناسم که دارد تولیدات کارگاهش با 12 کارگر را به شرکت زیمنس آلمان می فروشد. همین شخص کسی بوده که روزی برای پرداخت اجاره خانه اش وام می گرفته است. خودِ من با تکمیل یکی از طرح های شرکت هسا در دوران سربازی توانستم 9 ماه کسری خدمت بگیرم.


من همین الان در کارگاهم هر کس که سوالی داشته باشد، راهنمایی بخواهد با حوصله کمکش می کنم. از نوجوان 8-7 ساله ای که روباتیک کار می کند تا شخص 60 ساله ای که تازه تصمیم گرفته طرحی را که سال ها ذهنش را مشغول کرده پیاده کند.


جای مسوولان باشید چه می کنید؟
اگر قرار است کشور تکانی به خودش بدهد باید در زمینه علمی باشد چون در تمام دنیا دارند از طریق تکنولوژی پول درمی آورند. مثلا برای دانش آموزان ابتدایی کلاس های استعدادیابی بگذارند و خانواده ها را در جریان آن قرار بدهند تا هر کس از همان ابتدا راه خودش را پیدا کند.


رسیدنت به اینجا را مدیون چه کسانی هستی؟


اول از همه مدیون پدر و مادرم هستم. از همسرم و خواهر و برادرم هم به خاطر همراهی هایشان تشکر می کنم. از اساتید خوب دانشگاه مالک اشتر دکتر کیانی و دکتر عرب و همچنین اساتید موسسه جهاد دانشگاهی مهندس محمودیان و مهندس خباز نیز سپاسگزارم.