مروری بر قحطی های ماربین و سده (3)

ارسال در تاریخ

اشاره: وابستگی رزق و روزی مردم به محصولات تولیدی خود که آن هم به آب وهوای منطقه وابسته است، دیکتاتوری های حاکم و نمایندگان ظالمشان در منطقه، حرص و طمع مال اندوزان و حضور قدرت های بیگانه و استعماری دست دردست هم داده تا در دو قرن گذشته بارها در این دیار قحطی دمار از روزگار ساکنان درآورد.
در شماره های قبل مروری بر دو مورد از این قحطی ها صورت گرفت و در این شماره آخرین مورد آن را می خوانید.


قحطی و گرانی ارزاق ناشی از جنگ جهانی دوم
اشغال ايران در شهريور 1320 آثار سياسي، اقتصادي، اجتماعي و فرهنگي گسترده اي با خود به همراه آورد. در اين دوران، همه پانزده ميليون جمعيت ايران روزگار بسيار تلخي را به دلیل قحطي، گراني، تورم سرسام آور، شیوع بیماری ها و ناامنی تجربه كردند.


ايران صحنه مداخله نيروهاي متفقين و خط تداركاتي آذوقه و مهمات به شوروي شد. خرید یکباره ارزاق عمومی نظیرگندم، آرد، سیب€Œزمینی و ... در مناطق مختلف توسط متفقین قحطی€Œهای مکرری به€Œ دنبال آورده و قیمت این کالاها را تا چندین برابر افزایش داد. قیمت برخی کالاهای مورد نیازعموم مردم ازچند صد درصد فراتر رفته و ارزش پول کشور ده ها برابر کاهش یافت. دولت در اول اسفند1320جیره بندی قند و شکر و نان را برای جلوگیری از گرانی و گرسنگی مردم به دلیل کمبود مایحتاج عمومی آغاز کرد اما فساد مجریان و ضعف دولت دراجرا سبب شد جیره بندی سود چندانی در عمل برای مردم نداشته باشد و قيمت ها در فاصله سال هاي 1319 تا 1323 هفت برابر شود. گرانی وکمبودها سبب راهزنی و غارت اموال مردم شد و شیوع بیماری€Œهای گوناگون درجامعه با بهداشت پایین آن زمان کشورمزید برعلت گردید.


کمبود نان چنان گسترده شد که بحران نان فراگیرشد. درمناطق فقیرنشین شمار فراوانی از مردم بینوا به دلیل فقدان بهداشت، بیماری، گرسنگی و قحطی جان خود را ازدست دادند. احتکار کالا و دلالی، قیمت آذوقه و ارزاق عمومی را به€Œ شدت افزایش داده و جامعه€Œ ایرانی را با مشکلات طاقت فرسا و رو به رشدی مواجه ساخت. در سده وماربین هم اوضاع بهتر از جاهای دیگر نبود. آنها که گندمی در خانه داشتند هرآن انتظار حمله گرسنگان را به خانه خود می کشیدند. اگر کسی همراه خود نان حمل می کرد به اوحمله می کردند تا آن را از چنگ وی خارج کنند و لقمه ای بخورند به همین دلیل انتقال نان ازخانه به خانه مثلا فرزندان از روی بام ها صورت می گرفت. از طرف دیگر این شرایط سبب شکل گیری گروه های یاغی در شهر شد که قحطی دست آویزی برای اعمالشان شده بود. قحطی براجرای مهمترین طرح عمرانی آن زمان یعنی خیابان کشی ها که از سال 1314 شروع شده بود هم تاثیر گذاشت وآن را دچار وقفه کرد. از دست دادن جان وافزون شدن شمار مردگان در سده همچون شهرهای دیگربه سبب گرسنگی و بیماری نتیجه طبیعی شرایط موصوف بود. اوضاع شهر چنان اسفناک شده بود که سالخوردگان سدهی تا همین سال های اخیر خاطرات تلخ آن روزگار را به عنوان داستان شب برای نوادگان خود تعریف می کردند. علاوه برنان ارزاق دیگرهم از جمله قند و شکر کمیاب و گران بود. مردم مناطق مختلف از جمله تهران و تبریزگاه وبیگاه نسبت به اوضاع اعتراض وحتی به مراکز دولتی هجوم می آوردند. ۱۷ آذر سال ۱۳۲۱ نقطه اوج اعتراض تهرانی ها بود که به بلوای نان معروف شد. گروهی از مردم به مجلس شورای ملی ریختند و تنی چند از نمایندگان را به باد کتک گرفتند. گروهی دیگر به خانه نخست وزیر وقت قوام السلطنه حمله بردند و آنجا را غارت و تخریب کردند. مردم فرياد مي زدند: «يا مرگ يا نان»
«نان و پنير و پونه - قوام ما گشنمونه»، «چنين گفت رستم به اسفنديار - كه من گشنمه نون سيلو بيار» شعارهای دیگری بود که مردم فریاد می زدند.


اقلام جیره بندی شده هم عادلانه توزيع نمي شد. سهميه قند، شكر، چاي و قماش از سوي ماموران دولتي حيف وميل می گردید که در برخی نقاط ازجمله سده سبب اعتراض مردم شد. تجمع واعتراض مردم سده نسبت به توزیع ناعادلانه قند و شکر در شهریور1325 هـ.ش که بیش از 7هزار نفر درآن شرکت داشتند نمونه ای ازاین اعتراضات است.


منابع:
- آثار و پيامدهاي اجتماعي اشغال ايران در شهريور 1320 (سمانه بايرامی)
- اظهارات سالخوردگان محلی
- سده درگذر زمان، صفحه526 (رسول صرامی)