تاریخچه احزاب و تشکل های سیاسی در سده (2)

ارسال در تاریخ

 تاریخ انقلاب مشروطیت ایران درباره این جلسه و این روز سرنوشت ساز این گونه می نویسد: تمام افرادی که نام پر افتخارشان در این نامه ملی ضبط شده است در راه مشروطیت و به دست آوردن آزادی فداکاری نمودند و انحرافی در راهی که پیش گرفته بودند پیدا نشد و لکه خیانتی دامن پاک آنها را آلوده نکرد:


1- ملک المتکلمین 2- سید جمال واعظ اصفهانی 3- ابوالحسن میرزا شیخ الرییس 4- میرزا یحیی دولت آبادی 5- حاج سید نصرالله تقوی 6- میرزا سلیمان میکده 7- سید محمدرضا مساوات 8- میرزا محمد حسین ذکاء الملک 9- میرزا محسن صدرالعلما 10- میرزا ابراهیم منشی سفارت فرانسه 11- حاج میرزا مهدی دولت آبادی 12- علیمحمد دولت آبادی 13- سید اسدالله خرقانی 14- یمین السلطنه 15- نصرت السلطان 16- میرزا حیدر زردوز 17- یحیی میرزا 18- جلال الملک ایرج 19- میرزا علی اکبر حکیمی ساعت ساز 20- حاج شیخ مهدی کاشی 21- مجد الاسلام کرمانی 22- مجلسی اصفهانی 23- جناب اصفهانی 24- سید عبد الوهاب اصفهان 25- معین العلما 26- اردشیر جی زردشتی 27- ارباب گیو زردشتی 28- سلطان العلما زواره ای 29- میرزا جهانگیرخان صور اسرافیل 30- حاج سیاح 31- امین الطباء رشتی 32- میرزا محمد حسین اعتضاد 33- حاج نایت الصدر شیرازی 34- قاضی قزوینی 35- محمد حسین تاجر 36- مرشد آقا 37- میرزا نور الله خان فدوی 38- حاج شیخ مهدی رفیع 39- میرزا حسن خان فدوی 40- نصر الله خان ناظم العلوم 41- میرزا محمد صدرالعلما 42- لواء الملک 43- عبدالخالق سدهی 44- شیخ غلام حسینی 45- میرزا حسن رشدیه 46- سید عبدالرحیم کاشانی 47- سید عبدالرحیم اصفهانی 48- میرزا محمد شیرازی [...] 54 - معین نظام


در این جلسه در حالی که بزرگان و سخنورانی همانند سید جمال واعظ اصفهان، ملک المتکلمین، یحیی دولت آبادی، جهانگیرخان صور اسرافیل حضور داشتند تاریخ انقلاب مشروطیت می نویسد: میرزا عبدالخالق سدهی که شغل او تجارت تخت و گیوه بود و روحی سرکش و افکاری بلند داشت از حاج شیخ مهدی شریف که به واسطه معمر بودنش ریاست جلسه را عهده دار بود اجاره سخن گرفت و چنین گفت: «برادران! ما از عقاید و آرزوهای یکدیگر کاملا آگاهیم و از مصایب و سختی هایی که هر یک از ما در راه ایمان خود کشیده ایم مطلع هستیم و فساد دستگاه ستمگری و استبدادی را می دانیم و نفوذی که اجانب در رگ و ریشه این سامان پیدا کرده اند برای همه ما روشن و غیر قابل بحث است و همه ما بر این عقیده هستیم که تا این دستگاه ظلم و ستمگری از میان نرود و امور کشور ایران به دست مردان وطن پرست و عاقل و عدالت خواه نیفتد و به جای اراده شخصی، قانون در مملکت حکومت نکند، حیات و بقای ایران ممتنع و بلکه محال است!!»


نخستین تشکل سیاسی به وسیله عبدالخالق سدهی هم زمان با تشکیل کمیته انقلاب در سه محله سده آن زمان و در روستاها و محلات مختلف به وجود آمد. تشکل بن اصفهان (ورنوسفادران) چهل عضو داشت تشکل خوزان 20 عضو و تشکل فروشان 35 عضو را در خود جای داده بود. اسنادی هم از تشکل های بابوکان، امین آباد و هرستان موجود است.


چگونگی مبارزه برخی از شهدای کمیته انقلاب که در زمان مبارزه با استبداد در سیاهچال های ظل السلطان کشته شدند را در ادامه خواهیم آورد.


با شروع فعالیت آزاد اندیشان و خردورزان در سده ضابطین و عمال حکومتی اصفهان که در چنگال ظل السلطان و بعدها اقبال الدوله و امثال او قرار داشتند با همکاری برخی از متنفذین محلی و وابستگان خاندان قاجار شروع به توطئه چینی و ترور شخصیت آزاد اندیشان نمودند. میراب ها از دادن آب به املاک این آزادگان خودداری کردند، برخی از افراد سطحی نگر درب منزل این افراد دسته های قمه زنی راه انداختند و مایملک تجار و از جمله خود عبدالخالق را غارت و به یغما بردند تا شاید صدای آزاد اندیشی و خردورزی را خامش و خرافه و استبداد و عقب ماندگی را ترویج بنمایند.


به طوری که اکثر این آزادگان در سیاهچال های حکومتی نابینا و چلاق شدند و برخی که بخت آنها بلند بود موفق به فرار گشتند و سال ها در کاروان سراهایی در تهران به عسرت و سختی با امید به سعادت مردم خویش روزگار گذراندند ولی یک دم از تماس با مردم دیار خود باز نایستادند و یک لحظه از اصول خود تخطی ننمودند.