چهارشنبه عزيز
يعني دنيا هم سختي هم آسوني داره. گفتم چهارشنبهبازار بد نيست با هم يه سري به اونجا بزنيم و چهار تا چيز جديد ياد بگيريم. اصلا ميدونيد چند تا بازار هفتگي تو خمينيشهر داريم؟شنبهها تو اصغرآباد كه رونق كمي دارد، يكشنبهها تو محله اسلامآباد(كشتارگاه)، دوشنبهها تو محله فروشان، سهشنبهها تو جويآباد و همچنين اطراف سهراه معلم، چهارشنبهها تو محله ورنوسفادران، پنجشنبهها تو محله خوزان و بالاخره جمعهها تو محله هرستان كه رونق كمي داره. البته برخي دستفروشان جمعهها به جمعهبازار اصفهان ميروند.
تاريخچه چهارشنبه بازار
وارد محل قبلي چهارشنبهبازار كه ميشوم مصالح ساختماني را ميبينم كه مربوط به ساخت و ساز پروژه عظيم حسينيه باولگان است. عليرغم اينكه تماميفروشندهها و دست فروش ها به محل جديد كوچ كرده اند ولي آن گوشه هنوز يكي دوتا از فروشندهها بساط پهن كردهاند.
پسر حاج آقا سيد موسي موسوي زاده ميگويد: من از كودكي در چهارشنبهبازار شاگرد پدرم بودم حالا هم براي خودم فروشندگي ميكنم؛ بلورجات. پدر پدرم حاج سيد محمدتقي يكي از موسسان چهارشنبهبازار بود. پدرم از قول پدرش تعريف ميكرد كه زنان محله باولگان براي خريد مايحتاج خود مجبور بودند به دوشنبه بازار بروند. تو راه چون پياده ميرفتند اذيت ميشدند. براي حل اين مشكل تصميم گرفته ميشود يك بازار هفتگي نيز در ورنوسفادران ايجاد كنند و روز چهارشنبه را براي اين كار انتخاب ميكنند. البته قبلا در محل چهارشنبهبازار تخت كشي(گيوه دوزي) ميكردند. اين قضيه هم به بيش از 120سال پيش برميگردد. حالا حدود دو سال است به علت ساخت و ساز پروژه عظيم حسينيه باولگان چهارشنبهبازار را به ميدان بزرگ گارسله (بازار قديم) منتقل كرده اند. البته من هنوز در محل قبلي چهارشنبهبازار بساط پهن ميكنم. احتمالا پس از اتمام پروژه حسينيه باولگان چهارشنبهبازار به محل قبلي خود منتقل شود. آخر ميگويند قرار است خياباني بزنند كه از وسط ميدان بزرگ رد ميشود.
انتقال
مرد خرازي ميگويد كه فرقي نميكند چهارشنبهبازار كجا باشد، هر كسي مشتريهاي خود را دارد.
خانم خريداري اذعان داشت: قبلا كه محل چهارشنبهبازار در باولگان بود جمعيت خريداران بيشتر بود ولي حالا كمتر شده است. قبلاً ما خريداران محل بساط هر دستفروشي را مي دانستيم و راحتتر به آن مراجعه ميكرديم ولي پس از انتقال زماني طول كشيد تا با محل جديد آشنا شديم.
فروشنده ميگفت: قبلا شاگرد بودم اما الان چهار سال است كه در اين ميدان مغازه بودادن تنقلات و تخمه اجاره كرده ام و آقاي خودمم. چهارشنبهبازار كه به اينجا منتقل شد كاسبي ما هم روزهاي چهارشنبه كمي بهتر شد.
هر چهارشنبه حدود يك هزار نفر از چهارشنبهبازار بازديد ميكنند؛ يا براي خريد يا براي سياحت.
طرحي نو
در پاسخ به سوال حجره حجره كردن چهارشنبهبازار لباسفروش ميگويد: آزاد و پراكنده بودن فروشندهها و دستفروشها بهتر است چون حجره حجره كردن احتمالا هم رونق كاسبي را كاهش ميدهد هم بازار تكراري ميشود و شايد استقبال مردم كم شود. اجتماع فروشندگان و دست فروشان چهارشنبهبازار در دفتر نماينده در دو سال پيش به اين خاطر بود كه شهرداري ميخواست از ماي بي بضاعت عوارض اخذ كند. درنهايت هم نتوانست. اگر مسوولان در هر محل زميني هموار همراه با سايبان ثابت و امكانات ديگر براي بازار قرار دهند، بهتر است. الان جمعهبازار اصفهان از فروشندهها هزينه ورودي ميگيرد اما درعوض مسوولان زميني هموار با تمامي امكانات، سرويس بهداشتي، لولهكشي آب، آب سردكن و000 در اختيار آنها قرار دادهاند. البته جمعهبازار اصفهان كه شهرت دارد، يك روز در هفته و آن هم جمعه كه تعطيل است، برپا ميشود كه رونق زيادي دارد حتي گردشگران هم به اين بازار ميروند. اگر مسوولان تصميم بگيرند چنين طرحي را در خمينيشهر اجرا كنند فقط ميتوان يك يا فوقش دو روز در طول هفته بازار بارونقي تشكيل داد نه هر روز. تازه بايد در محوطهاي بزرگ با زيرسازي محكم –نه مثل اينجا كه زير آن خالي است- در مركز شهر انجام شود. در مركز شهر بازار رونق دارد و استقبال ميشود مثل دوشنبهبازار.
مشكلات
اينها بخشي از مشكلات چهارشنبهبازار است كه در گفتگو با مردم و فروشندگان مشخص شد:
• پس از انتقال محل چهارشنبهبازار تعداد فروشندهها كم شد. برخي مشتريان باولگاني هم به خاطر عرق محلي به چهارشنبهبازار نميآيند و كاسبي ها از رونق افتاده است.
• در كل كاسبيها از اوايل امسال از رونق افتاده است و اقتصاد كشور مشكل دارد.
• همان اول صبح كه به بازار ميآيي بايد پوش زد و سايبان درست كرد كه مشكلات خود را دارد.
• آفتاب و گرماي تابستان و سرما و بارندگي زمستان غوز بالا غوز ميشود.
• مكان قبلي چهارشنبهبازار سايبان ثابت داشت اينجا ندارد.
• وزش باد باعث ميشود اجناس دستفروشها بههم بريزد.
• اينجا دستشويي ندارد و ما مجبوريم از دستشوييهاي مساجد اطراف استفاده كنيم
• وجود فروشندهها و دوره گردهاي غيربومي را از مشكلات كاسبي در چهارشنبهبازار ميداند؛ فروشندگاني از زينبيه، اصفهان و اطراف كه اغلب بعدازظهر به چهارشنبهبازار هجوم ميآورند. كلا صبح ها خلوت است.
• نداشتن نور هنگام غروب و شب نه تنها براي فروشندگان بلكه براي اهالي در ساير روزها مشكل زا شده است.
مزايا
• خريداران از اينكه همه چيز در چهارشنبهبازار براي خريد موجود است، راضي هستند.
• ميدان فعلي بزرگ، مسطح و نظافتش خوب است. همين!
از شير مرغ تا جون آدميزاد
در چهارشنبهبازار ميفروشند؛ سبزي، ميوه، حبوبات، خوراكي، بيسكويت و كيك، ادويه جات و حتي بلال بوداده، بلورجات، لوازم التحرير، لوازم خرازي، روسري و كلاه، كفش و دمپايي، ظروف پلاستيكي، لوازم آشپزخانه و حمام، لوازم آرايشي، حوله، عروسك و000 البته مغازههاي تخمه و تنقلات، نانوايي، عطاري، پرده دوزي، تعمير دوچرخه و000 هم از قبل در محل جديد چهارشنبهبازار بوده اند. سبزي و ميوه فروش ها كاسبي شان سكه است. اصلا بيشتر كساني كه بساط پهن كرده اند يا ميوه سبزي ميفروشند يا لباس و پارچه. بعضي از لباس فروش ها هم البته از نوع تنبان كردي برادران افغاني هستند. همه فروشنده مردند ولي من يك خانم هم ديدم كه بساط لباس پهن كرده است.
عصارخانه در اينترنت
چهارشنبهبازار از وقتي توي دهانها افتاد كه سال گذشته با فروريختن قسمتي از زمين آنجا مكان تاريخي عصارخانه رويت شد. تازه! با اعلام اين خبر از تلويزيون شهرت ملي هم پيدا كرد. يه سري به اينترنت زدم. درمورد چهارشنبهبازار كه هيچي پيدا نكردم ولي از سايت خبرگزاري ميراث فرهنگي به آدرس www.CHN.ir درمورد عصارخانه خمينيشهر مطلبي كوتاه آن هم ناقص و نامفهوم پيدا كردم. مثلاً نوشته شده بود: «اين عصارخانه داراي چندين طاق سالم و قابل مرمت است ولي متاسفانه تعدادي از طاقهاي اين عصارخانه تخريب شده است. طبق گفته اهالي قديمياين محل زيربناي اين عصارخانه در حدود دوهزار الي سه هزار مترمربع است. كارشناسان با تحقيق و اثبات اينكه اين اثر تاريخي مربوط به دوره صفوي است، نسبت به ثبت اين اثر ارزشمند اقدام كردند.»
در جايي ديگر از سايت آمده: «طرح حفاظت از اين اثر ارزشمند به صورت اوژانسي و تعيين حريم تاريخي اين اثر ارزشمند با همكاري فرمانداري و شهرداري خمينيشهر از اقدامات انجام شده در طي چند روز اخير است.» درحالي كه هنوز هيچ اقداميدرمورد اين اثر باستاني انجام نشده است غير از اينكه دور قسمتي از ميدان كه پايين رفته لوله فلزي كشيده شده است. تازه! احتمالا بر اثر بارندگي باز هم قسمتهاي ديگري از ميدان پايين برود.
عصارخانه از زبان قدما
سراغ يكي از پيرمردان مسن و با صفاي محله باولگان رفتم كه ساليان قبل در بازار مذكور مغازه گندم و آرد و000 داشت. بهش ميگفتند تقي محمود. آقاي تقي حاجحيدري ساعتي با زبان ولاتي درمورد بازار، عصارخانه و خاطراتش با من صحبت كرد. او ميگفت كه بازار از عكاسي استقلال فعلي يعني اول خيابان امام شمالي شروع ميشد و تا محله گاردر به صورت طاق و چشمهاي ادامه داشت. طرفهاي همانجايي كه الان پايين رفته تقريبا مركز بازار و چهارراه بود. يك طرف به طرف محله باولگان منتهي ميشد كه الان خيابان امام شمالي است. يكي به طرف محله گارسله، يكي به طرف محله گاردر و ديگري به طرف مسجد ملامحمدعلي كه آن زمان رونق فراواني داشت. هر روز صبح حدود 50شتر با بار گندم، جو، دانههاي روغني، پنير و000 وارد بازار ميشد. بازار دو طبقه بود؛ طبقه همكف كه مغازههاي اصلي بازار بود مانند قنادي، سبزيفروشي، علف و يونجهفروشي، بقالي، روغنفروشي، گندم و آردفروشي و000 راستي! دو تا مغازه كبابي معروف هم داشت. طبقه زيرزمين كه انبار اجناس بود و محل استراحت شتربانان. دركف زيرزمين و وسط بازار عصارخانه بود. در عصارخانه سرازيري بود تا جايي كه الان پايين رفته است. در عصارخانه دو تا سنگ آسياب بزرگ و سنگين به قطر پنج متر و ارتفاع نيم متر وجود داشت كه روي هم بود و دانههاي روغني مانند بيدينجيل، كرچك، بذرك و000 بين آن دو قرار ميگرفت. سنگ راشتري ميچرخاند كه زنگولهاي به گردنش آويخته بودندتا هنگامي كه سنگ را ميچرخاند صدايش دربيايد و هنگام قطع صدا متوجه شوند مشكلي پيش آمده و شتر حركت نميكند. آسياب دانهها را خرد ميكرد و روغن جدا ميشد كه مصرف سوخت مانند نفت امروزي داشت. حتي به شهرهاي اطراف هم روغن صادر ميشد. تفاله دانهها هم براي خوراك همان شترها يا حيوانات ديگر و يا به عنوان كود استفاده ميشد. وقتي كار بود شترها در امر روغنكشي فعال بودند و در مواقع بيكاري گندم آسياب ميكردند البته با سنگي جدا كه در محله گاردر وجود داشت. شتراني كه از كارافتاده ميشدند از گوشتشان به عنوان خوراك استفاده ميشد.
فرجام بازار
حدود سي چهل سال پيش در دهه پنجاه به خاطر باران فراوان آب از كف زيرزمين بازار فوران كرد و حدود يك متر آب بازار را پوشاند. بعد كه فرورفت كمكم ساختمان بازار خراب شد و بازار از رونق افتاد. احتمالاً چون قرار است خياباني بزنند كه ميدان بزرگ از وسط آن رد ميشود، ديگر بازار قديم را بازسازي نكردهاند.
تا چند سال قبل زيرزمين مخروبه عصارخانه قابل رفت و آمد بود. شهرداري آن زمان چند دفعه آن جا را پر كرد و يك لايه آسفالت روي آن كشيد. اما غافل از اينكه بر اثر بارش باران زمين پايين ميرود. اسفندماه1386 همين طور هم شد و احتمالا بعداً نيز اتفاقات مشابه رخ دهد. چون زير سرتاسر اين ميدان مخروبه است. هنوز هم برخي ادوات روغنگيري مانند سنگ بزرگ زير مخروبهها مدفون است. مسجد ملامحمدعلي معروف به مسجد بازار كه بازسازي شده است، مغازههاي تخمه بودادن با نمخانههاي آن اطراف ميدان بزرگ كه درحال حاضر مكان فعلي چهارشنبهبازار است، باقيمانده بازار قديم است. گفته شد قدمت عصارخانه به دوره صفويه و در رديف آثاري چون ميدان نقشجهان و سي و سه پل قرار دارد، اما قرار است طبق قول اهالي اين ميدان خراب و خيابانكشي شود(؟). با اين حال خبر وجود عصارخانه از رسانه ملي پخش شده و اميدواريم مسؤولان امر براي ثبت و مرمت آن برنامهريزي كنند و آن را به اطلاع مردم برسانند.
روزنامه فرصت از سال 13 کار خود را آغاز کرد و در حال حاضر خبر های خود را به صورت آنلاین نیز ارائه میکند