وجه تسمیه پلارت
پلارت
از دو جزء پل و اَرت تشکیل شده است. پل به معنی سرزمین (کَرت) و یا زمینی است که به جهت کشت و زرع آماده سازند و اَرت به معنی پاک و مقدس و غیور و دور و نام یکی از ایزدان در آیین زردشت است. با توجه به کتیبهÂی خشایارشاه و نوشتهÂهای حمزه اصفهانی در خصوص ویران کردن پرستشگاهها و پرستیدن ارت یا اَشی به جای خدایان، میÂتوان نتیجه گرفت که احتمالاً نام قدیم«سده»، پلارت بوده و ثانیاً شاید بتوان یک ارتباط معقولی بین کلمه پلارت، تیم پارت، پنارت، دنارت، پلارتÂگان در اصفهان و نابودی معابد روی کوه آتشگاه تصور نمود. خشایارشاه حتی پسرش را جهت ستایش از ایزد اَرت، شهر اَرته میÂنامد. پارلات از لحاظ زبانشناسی، حکایت از کلمات سکاهای تیز خود و از لحاظ فرق مزدایی، نشانهÂی فرقه کیومرثیه(پیشدادیان) است. اَرت ایزد بانویی است که نماد توانگری و بخشایش است. احتمالاً چون در روزگار هجوم بیگانگان به این ناحیه، جنگجویان سده دلاورانه مقابل آنان سنگر گرفتند، از آن روزگار این ناحیه را پلارت نامیدند.
فهرست منابع و مآخذ:
1- دیاکونف، اشکانیان: ترجمه کریم کشاورز، ص92
2- گوتشمید، آلفرد: تاریخ ایران و ممالک همجوار، ص231
3- سرفراز، علی اکبر، سکه های ایران، ص 37
4- معین، محمد، فرهنگ فارسی، جلد پنجم، ص 115 و نیز جامع مفیدی، ج3، ص 726
5- صرامی، رسول: دیارکهن خمینی شهر، ص 48،52
6- پورداوود: فرهنگ ایران باستان، ص 88
7-محمد مهریار:فرهنگ جامع نامهاوآبادیهای کهن اصفهان ص239