اندان
به موجب اطلاعات تاريخي در كتاب «هرودوت»، منطقه اصفهان مسكن قبايل مادهاي ايرانينژاد موسوم به پارتاكنيان بوده است.
(1) يكي از طوايف اوليه آريايي كه در حدود قرن هشتم قبل از ميلاد پس از شكست از سارگن در نواحي مختلف فلات ايران پراكنده شدند(2)، «اندو»ها بودند، در ناحيه بخارا و نيز دارابگرد روستاهايي به نام «اندوان» بوده است.(3و4) ساكنان اوليه «انديه» فلزكاران ماهري بودند كه مهمترين شاهكار هنري آنان جام «مارليك» بود.(5)
يكي از دلايلي كه باعث شد نگارنده به تحقيق درخصوص تاريخ خمينيشهر بپردازم اين بود كه متأسفانه مردم منطقه و حتي يكي از فرهنگيان در كلاس درس هنرستان شهيد رجايي، اندآن را به صورت توهينآميز به هم معرفي ميكردند. با ذكر اين مقدمه كوتاه به سراغ وجه تسميه يكي ديگر از آباديهاي كهن در ناحيه سده اصفهان ميرويم.
اندآن (Andoān)
نگارنده معتقد است «اندا»(Andā) براساس زبان گرگويه به معناي جايگاه تقسيم كردن آب قنات است. پس اندآن يعني جايگاه بخش كردن آب كاريز(6). بنابر قول پيشكسوتان فرهنگي، اندآن ر قديم داراي قناتي پر آب بود كه از حوالي نجفآباد سرچشمه ميگرفت ولي پس از اينكه در ناحيه گلشهر و كوشك، چاههاي عميق و نيمهعميق آن به كار افتاد، آب قنات اندآن خشكيد.(7)
استاد جمشيد جنتي ميگويد: واحد اندازهگيري مساحت زمين در اندآن و خوزان «جريبرسم» بود و آن درحدود 630 متر است كه با يك پنگ آب قنات مشروب ميشد. در قديم هر واحد زماني قنات را يك طاق ميناميدند و طاق را به «دانگ» و در خوزان به «جنخانه» تقسيم ميكردند. اهالي اندآن مردماني كوشا و آرام بودند. محمدمهدي بن محمدرضا الاصفهاني در كتاب خود مينويسد: ‹‹اهالي سده، سلطان محمود و امانا... خان سردار او را بهسختي شكست دادند و جمع كثيري از آنان را به هلاكت رساندند. اهالي اندآن، هرستان و خوزان تهاجم بعدي محمود افغان را كه با ششهزار نفر قصد انتقام از ايشان را داشتند، در باغات و در عقب ديوارهاي اندآن متوقف كرده و تعدادي از آنان را كشتند.››
طاهر بن ابراهيم حكايت ميكند كه زماني حاكم اصفهان استاد ابوالحسن علي اندآني بود، جواني جوياي نام، از والي اصفهان درخواست مكتوب نمود كه در ازاي «مستزاد پنج هزار درهم بر استدراك و خراج ماربانان» حكمراني ماربين را به وي واگذارد. ابوالحسن اندآني در جواب گفت: ‹‹ با خود چه انديشيدهاي؟ تو فكر ميكني كه من حاضرم «ديهي»(سده) كه مادر ولايت است، خراب گردانم و با پنج هزار درهم بيحاصل تو پنج هزار دينار غله و محصول آن را بفروشم. پس دستور داد كه جوان مذكور را واژگونه بر گاوي نشاندند و در ميان شهر گردانيدند تا عبرت غمازان و مفسدان باشد.›› ابوعبدا... اندآني استاد علم نحو و اعراب در قرن چهارم هجري قمري از رجال تاريخي اين مكان است.
پينوشت:
1- فرهوشي، بهرام: ايوانويج، ص28
2- R.F: Harpper: Assyrian and babylonian… P466
3- رنجبر، احمد: خراسان بزرگ، ص274
4- ابن خرداد به: المسالك و الممالك، ص36
5- M.Diakonoff, Media, The combridge history of IranII... P.80
6- صرامي، رسول: سده در گذز زمان، ص85 (جهت اطلاع از قلاع اندآن به همين كتاب رجوع شود)
7- ديار كهن خمينيشهر، ص102
8- محمدرضا الاصفهاني، محمدمهدي: نصف جهان
9- محاسن اصفهان، صص94 و 95