حرف "د"

ارسال در تاریخ

لغت

صدا

ترجمه

دَ - دَبنده - دگرنه

Da /dabande /- dagerne

پسوند فعل امر = به بند = بگیران= روشن کن

دِ (کوآده) (کیه ده)

De / kuâde

حرف اضافه که بعد از متمم می آید - (کجاده: از کجا- خونه ده: از خونه)

داچی

Dâčči

پیاله- کاسه کوچک

دا

داغ

دار

Aâr

داس

داغ

Dâq

علامت - نشانه این واژه بیشتر در مورد آب به کار می رود - داغ آب خطی است که آب جوی با خشکی ایجا می کند و به وسیله آن مقدار آب جوی سنجیده می شود.

داق نه

Dâqne

به بند

دایزه

Dâyze

خاله

دایشی - داشی

Dâisi / dâsi

داداشی

دُت - دُتی- دُتیه

Dot / doti /dotie

دختر - دختر کوچک - دختره ی کوچک (نکره)

در

Der

دیر - قید زمان

درزیدن

Derezidan

بالا پریدن ناگهانی (از خواب هم درزیدم = از خواب ناگهانی پریدم)

آلا وردرزی

âlâvederezi

الهی ور بپری (= نفرین)

در سیبه

Dar sibe

نام محلی است در محله باولگان ورنوسفادران

درگاه -> برگاه

dargâ

قسمتی از دیوار - یا فاصله بین دو اتاق که بزرگ تر از تاقچه است

درب بچه

Darbeče

درب کوچک - ای درب اغلب در مغازه ها برای خرید زنان تعبیه می شده است