پيشنهاد نام گذاري روز 12 اوت (21 مرداد) بعنوان روز خميني شهر

ارسال در تاریخ

tarikh--logoخميني شهر تاريخي بسيار كهن و رجال و انديشمنداني سليم داشته و دارد بطوري كه در دوران صفوي عليرغم اين كه بنا برگفتۀ تاورنيه و يا کاتوف روسی از سياحان معروف عصر صفوي ( 1722- 1495) قمه زني به صورت محدود در برخي از محلات اصفهان رايج بوده و حتي عده اي در حين آن كشته مي شدند.

بر طبق سفرنامه برادران شرلی (1568 م) اولین قمه زنان اصفهان، از صوفیانی بودند که لباس نمد آبی پوشیده و امام علی(ع) را خدا تصور می کردند (غالیون). اما در ديار كهن خميني شهر قمه زني در آن دوران در بن اصفهان (سده) مشاهده نشده و حتي يكي از دلايل حماسۀ معروف مقاومت و پيروزي برعليه محمود افغان (سقوط اصفهان: لارنس لكهارت ، ص191) به تاريخ 12 اوت 1722 ميلادي (21 مرداد 1101) اين بود كه مردم شجاع و دلاور سده ( نصف جهان في تعريف الاصفهان: ص198) به جاي اين كه شوشكه ها و قمه هاي خود را بر تن خود كشند خنجرهاي خود را بر عليه دشمنان بكار مي بستند و افتخار خود مي دانستند كه در راه امام حسين ( ع) به شهادت برسند. انتخاب چنین روزی در تاریخ خمینی شهر از این جهت اهمیت دارد که طبق منابع مستند تاریخی، سدهی های غیور با الهام از قیام پرشکوه امام حسین(ع) توانستند این حماسه بی نظیر را از خود به یادگار گذاشته و بعدها در جریان جنگ تحمیلی نیز شهدای سدهی نیز انگیزه اصلی آنان از حضور در جبهه ها، شهادت در راه امام حسین(ع) بود.

 

از مهمان نوازي آن سدهي هاي غیور همين بس كه پس از خرابی افغانها، ‌آنچه از مردم اصفهان باقي مانده بود به سده كه آبادي بزرگ آن ورنوسفادران بوده رفتند (نصف جهان به ص 199) و با استقبال اهالي سده روبرو شدند. يكي از اين رجال سدهی، ‌علامه علي اكبر انداني مستوفي اصفهان به روزگار پادشاهي شاه عباس صفوي بود. او از احفاد مشايخ اندان ماربين و نسب او به عالم رباني شيخ ذوالنون مصري مي رسيد. علي اكبر انداني بسيار صادق القول و متدين و سليم النفس و در ابتدا ضابطه نويس دفترخانه ي شاه عباس بود و بعد از فوت آقا ابوالفتح اصفهاني كه مستوفي خاصه بود بدان منصب سرافرازي يافت. اين مرد بزرگوار در ييلاق كلاردشت بيمار شده و فوت نمودند.

از پهلوانان بي باك عصر صفوي در سده بايد از پهلوان رستم بيك و طهماسب خوزانی و جعفرعلی بيك ورنوسفادراني ياد نمود. مجسمه سنگي شير بر قبر پهلوان رستم بيك فروشاني تا چند دهۀ پيش نيز در قبرستان مشهود و نشانه اي از هويت تاريخي مردم خميني شهر بود ‌اما متأسفانه عده اي از متعصبين به اصطلاح مذهبي اين مجسمه را تكه تكه كرده و گويا بنابر روايات مرحوم زين العابدين شيركش در پي بناي جديد الاحداث بكار برده اند.

هركسي را ديدۀ هوشيار نيست       لاجرم جز اشتر عصار نيست    (مولوي)

آري! كافي است شعور گرفته شود. در اين زمينه ملاي روم را داستاني است كه طبيبي به شهر خارشكي ها! (جرب)  وارد شده اما نمي تواند آنان را حاضر به قبول بيمار بودن و پذيرش علاج بكند كه از آن لذت و عشق مي برده اند. تا با رنج فراوان به علاجشان مي كوشد و آن زمان بوده كه عذاب گذشته و راحت حال را احساس مي كنند. بيماران جاهل و خود آزار كه با هيچ رنج و عنا نه حاضر و نه علاج مي شوند يعني نه حاضر به قبول ناداني خود و درمان و نه با دچار بودن به جهل و خرافه علاج مي شوند چنين جهال های بدگهري كه با صيقل رنگ آن ها گرفته نشده در صورت پاك نمودن نيز از آن جا كه از جنس آهن خسيس نه پولاد نفیس بوده جز نه به كار سيخ و خاك انداز و شمشير هندي! نمي گردد.

آنكس كه نداند كه نداند كه نداند       درجهل مركب ابد الدهر بماند

پس از اين مقدمه كوتاه در باره واژه سده مطالبي خدمت خوانندگان محترم بيان كرده اميد است مورد توجه اهالي غيور خميني شهر قرار گيرد.

نام گزيني مكان هاي جغرافيايی بيش از هر چيز برخاسته از عوامل طبيعي،‌ اقتصادي و شخصي و سياسي و فرهنگي است. بيش از يك قرن پيش وقتي محمدحسن اعتماد السلطنه براي كتاب «درّ التيجان في تاريخ بني الاشكان» به مآخذي رجوع مي كرد دريافت كه نام بسياري از جاي ها به مرور زمان تغيير يافته و لازم است رساله اي نوشته شود تا اين دگرگوني را روشن سازد.

در فرهنگنامۀ تطبيقي نام هاي قديم و جديد مكان هاي جغرافيايي كه عليرضا چكنگي با استفاده از همين كتاب «درّ التيجان» و نيز يادداشت هاي مرحوم دكتر محمدجواد شكور ثبت نموده است نام خميني شهر را از روزگار باستان سده ثبت نموده است. مرحوم استاد محمدكريم پيرنيا نيز در توضيح سبك شناسي معماري (كنشت) از سه آبادي مهم خيزان و پريشان و ورنوسفادران در غرب اصفهان ياد مي كند. مرحوم دكتر ايرج افشار در كتاب پژوهش در نام شهرهاي ايران نيز نام قديم خميني شهر از روزگار باستان را سده ضبط نموده است. در فرهنگ برهان قاطع نام سده به عنوان قريه اي از قراي سپاهان با واژه سده به معني آتش شعله كشنده ارتباط داده شده و در فرهنگ نظام ذيل نام سده آمده است: در قديم مردم در دهات اطراف كوهها (دماوند) تا امروز در صحراها و مزارع جشن سده مي گرفتند. بنابراين این كه عنوان مي شود از واژه سده عمله اكره! استنباط مي شود با توجه به منابع فوق سنديت علمي ندارد اما چرا نگارنده معتقد است كه سده قدمتي هفتصد ساله دارد؟ البته در كتاب خلاصه التواريخ زمان شاه طهماسب صفوي واژه ي سدهي و سده نيز آمده است بنابراین هم چنان كه اشاره نمودم هر گونه اظهار نظر دربارۀ مسائل تاريخي بايد با اشراف كامل بر منابع تاريخي (محسوسات – معقولات – منقولات – مكتوبات) باشد.

سواي نسخه خطي كتاب عالم آراي نادري، بايد از نسخه خطي منحصر به فرد « جعفر پاشا حكمران يمن » كه از نويسندگان دوران خود بوده ياد كرد. بعد از فوت جعفر پاشا نسخۀ مزبور نزد بازماندگان متوفي ماند تا اين كه كاتبي يك نسخه از روي آن كتاب نوشت و به هندوستان برد. اين كتاب مدتي در آن اقليم بود تا اين كه يك افسر انگليسي كتاب مزبور را از هندستان به انگلستان برد. در آن جا مردي به اسم ديوي با كمك پروفسور وايت استاد دانشگاه آكسفورد اين كتاب را به انگليسي ترجمه كرد و متن اين نسخه خطي در سال 1783 ميلادي منتشر شد. بعدها بريون فرانسوي نيز اين كتاب را به فرانسه ترجمه كرد. در قسمتي از اين كتاب بارها از نام قصبه سده در نزديكي اصفهان ياد شده است. در قسمتي از اين كتاب آمده است: «پيشنماز قصبه سده اصفهان گفت كه حصار اصفهان از طرف نوح پيامبر ساخته شده و بسيار محكم است به طوري كه طوفان نمي تواند آن را ويران كند» (نگ به دیار کهن خمینی شهر)

وضعيت سده در آن دوران به گونه اي بوده كه داراي طويله هاي بزرگ جهت نگاهداري اسب و چهار پايان بوده. چنين مكتوبه اي اين استنباط را تقويت مي كند که سده در قديم جايگاه پرورش و تربيت اسب ( اسفريز) نيز بوده است.

تحولات زبان فارسي چه در فرايند طبيعي و پيشروانه خود و چه در شرايط غير طبيعي و خاص بويژه در شرايط چيرگي و تاثيرگذاري فرهنگ ها و زبان هاي مهاجم، سبب تغيير و تبديل ساختار و تركيب واژه ها، اصطلاحات به اصوات و حروف خاص زبان فارسي شده و به دنبال آن نام مكان هاي جغرافياي و آبادي ها و شهرها نيز دگرگون شده است.

در پايان مقاله نظر برخي ديگر از دانشمندان و اصفهان شناسان را پيرامون واژه ي زيباي سده بيان مي كنم: در ترجمه گزارشهاي گيلاننتز  به سال 1722 ميلادي صفحه 99 در خصوص مقاومت سدهي ها در برابر افغانها استاد فرزانه محمد مهريار تاكيد مي كنند كه نام قديم (ناحيه خميني شهر) سده بوده است و يا در كتاب آثار ملی اصفهان اثر ابوالقاسم رفيعي مهر آبادي صفحه 97 آمده است: ورنوسفادران از دهات سده اصفهان بود كه ساكنان محلي آن را بن اصفهان مي خوانند.

پي نوشت:

قمه زنی در خمینی شهر در زمان ناصر الدین شاه و با مسافرت فردی به اسم حاج علي سورچی كه مقبره او در قبرستان درب سيد بود به صورت محدود اجرا می شد. اسناد و مدارك موجود نشان مي دهد كه در قريه بن اصفهان (سده) به روزگار صفوي و افشاريه و زنديه و اواسط دوران قاجار به هيچ وجه قمه زني وجود نداشته است: دياركهن خميني شهر: ص 165)