مردم از شورای شهر چه می دانند؟ مردم از شورای شهر چه می خواهند؟
یکی استشهاد محلی آورده است برای تأیید، اهالی محل امضا کرده اند که اینجا احتیاج به یک نانوایی دارند تا هر روز مجبور نباشند برای خرید نان مسافت های طولانی را طی کنند.
یکی دیگر هم آمده است برای انتقال سربازی برادرش از تهران به اصفهان، خیلی ها هم آمده اند با فرم های تقاضای سهام عدالت، یکی آمده است تخفیف بگیرد. می گوید مهندس ناظر خوب کار نکرده است و حالا شهرداری به زیر بنا ایراد گرفته و برایمان اضافه ساخت بریده.
یک زن و شوهر میانسال هم اینجا هستند، آمده اند یارانه دخترشان را از شوهرش جدا کنند، دخترشان مدتهاست با آنها زندگی می کند و شوهر معتادش دارد یارانه ها را خرج شیشه و کراکش می کند.
یک نفر دیگر هم کلی وقت سر پا ایستاده است و یک فصل سخنرانی اخلاقی راه انداخته و از اشرف مخلوقات بودن انسان می گوید و از اینکه مقام آدمیزاد از ملائک الهی هم بالاتر است و ...
یک مردم 52 ساله هم آمده است اینجا و داد و قالی راه انداخته است که بیا و ببین: شما که ادعای دین دارید و شما که قانون سرتان می شود یک کاری بکنید من زن و بچه ام را از زیر یوغ دو تا برادر سخیفش نجات بدهم....
خلاصه اینجا خیلی شلوغ است، به طور متوسط روزانه بیش از 100 نفر مراجعه كننده دارد که هر کدام با یک چمدان پر از غم و غصه و گرفتاری وارد می شوند و البته خیلی هم اینجا نمی مانند، خیلی کارشان طول بکشد نیم ساعت است و بعد رفته اند و نوبت به گروه بعدی رسیده.
فکر می کنید اینجا کجا باشد؟ فرمانداری؟ دادگستری؟ شهرداری؟ شورای حل اختلاف؟ دفتر سهام عدالت یا خیریه؟
این روزها اگر گذارت به اینجا افتاده باشد دم در ورودی بنری توجهت راجلب می کند:
و "امرهم شوری بینهم" "سوم تا نهم اردیبهشت، هفته شوراها گرامی باد."
اینجا دفتر شورای اسلامی شهر است و من دارم به ربط این آیه مبارک قرآن با این رفت و آمدهای مکرر و متعدد فکر می کنم.
توی شرح وظایف شوراهای اسلامی می خوانیم: تعیین شهردار، نظارت بر عملکرد شهرداری، تصويب بودجه شهر، تصويب لوايح مورد نياز شهرداري و ...
اما عملاً این حل مشکلات شخصی و اداری مردم است که بخش اعظم این شورای 7 نفره را به خود اختصاص داده است و جالب اینکه از هر کس می پرسی وظیفه شورای اسلامی شهر چیست؟ یا نمی داند و یا اگر گذارش به اینجاها افتاده باشد بلافاصله می گوید: حل مشکلات مردم!
مرد 42 ساله ای که شغل آزاد دارد و آمده است برای رسیدگی به جریمه ساخت و تخفیف عوارض، می گوید:" وظیفه شورا رسیدگی به مشکلات مردم است و حل و فصل گرفتاری های اداری شان." اولین بار است به دفتر شورا مراجعه می کند.
البته این همشهری مان میان حرف هایش گریزی هم به خیابان شهید صدوقی می زند و آزاد نشدن بعضی از منازل و مغازه ها را ضعف شهرداری می داند.
یکی دیگر از همشهریان که خانم 26 ساله ایست هم از معوضی های خیابان شهید صدوقی می گوید و البته نظرش این است که اگر شهرداری مالکان را راضی می کرد این قدر کار آزاد سازی به تعویق نمی افتاد.
این خانم که از فارغ التحصیلان حوزه علمیه است هم از وظایف شورا هیچ گونه اطلاعی ندارد .
مرد تقریباً 60 ساله ای که تحصیلات دانشگاهی دارد و از فعالین عرصه های فرهنگی شهر است نظرش این است که اگر عملکرد شهرداری خوب باشد یعنی شوراها خوب عمل کرده اند اما می داند که چند ماه پیش کار شوراهای اسلامی شهرها در سراسر کشور 2 سال تمدید شد.
از خانم 60 ساله ای که بی سواد است هم در این مورد سؤال می کنم. می گوید: هیچ کس را نمی شناسم آدم بی سواد مثل آدم کور است، شوهرم هم فوت کرده است و پسر یکی یکدانه ام هم چند سال پیش تصادف کرد و از دنیا رفت و همه کارهای دادگاه را دامادم انجام داد برای همین من اصلاً شورا را نمی شناسم.
اما این تنها شهروندی نیست که تفکیکی میان وظیفه ارگانها و ادارات شهر قائل نیست و فکر می کند شورا همان دادگاه است، یکی دیگر از خانم های میانسالی که برای تأیید فرم سهام عدالتش به دفتر مراجعه کرده هم می گوید: دومین بار است که آمده ام اینجا، بار اول آمده بودم برای عروسی پسرم از شورا کمک مالی بگیرم که هیچ کمکی به من نشد. این یکی همشهری مان احتمالاً شورا را با خیریه اشتباه گرفته است.
خانم 28 ساله ای که هم دانشجوست و هم کارمند؛ او هم اگر چه هیچگونه اطلاعی از وظایف شورای شهر ندارد اما معتقد است که مردم همه چیز را با هم قاطی می کنند چون یک بار توی شهرداری با خانمی مواجه شده که جار و جنجالی به راه انداخته بوده که چرا به او کمک مالی نمی کند، این خانم می گوید: "از میان ادارات و مسؤولانشان فقط در جریان اتفاقات اداره آموزش وپرورش هستم آن هم چون سیرش را در دوهفته نامه فرصت پیگیری کرده ام."
شهروند 38 ساله ای که اتفاقاً از کارگران فضای سبز شهرداری هم هست برآورد خوبی از عملکردشان دارد چون شاهد آسفالت معابر و نقاشی جداول بوده است!
تازه اینکه خوب است، خیلی از همشهری ها عملکرد شورا را نسبت به مشکلات شخصی خودشان می سنجند و قضاوت می کنند.
زن و شوهر میانسالی که برای جدا کردن یارانه دخترشان از شوهر معتادش آمده اند در جواب سؤالم در مورد عملکرد شورا می گویند: "ما این قدر گرفتار مشکلات خانوادگی مان هستیم که اصلاً هیچ کس را نمی شناسیم و از هیچ کجا خبر نداریم." حتی یادشان نمی آید 4 سال پیش توی انتخابات شورا به چه کسانی رأی داده اند، برای همین در مورد عملکرد شوراها اظهار نظر نکردند و رفتند پای میز آقایان شورا ایستادند تا به گفته فرمانداری استشهاد محلی شان را تأیید کنند و وقتی اعضای شورا از او پرونده دادگستری دامادش را مطالبه می کنند و حاضر نمی شوند چشم بسته امضاء کنند بر می گردند پیش من که توی اتاق انتظار نشسته ام و مرد رو به من می گوید:" حالا اگر بپرسی از کار شورا راضی هستم یا خیر؟ می گویم من از این شورا راضی نیستم" و بعد که یکی دیگر از اعضا از راه می رسد و با توضیحات مرد قانع می شود که پای استشهاد نامه را امضا کند، با لبخند رضایت از دفتر بیرون می رود و البته این رضایت تا کی دوام داشته باشد معلوم نیست شاید اصلاً این امضا کارگر نیفتاد آن وقت حتماً دوباره رضایتشان تبدیل به نارضایتی می شود.
یکی دیگر از مراجعان هم خانمی بود که شوهرش تصادف کرده بود و آمده بود پای استشهاد شهود حادثه مهر تأیید بزند تا به بیمه تأمین اجتماعی ارائه کند، او هم امضا را که گرفت خوشحال و راضی بیرون رفت .
جالب است معیار رضایتمندی مردم ما از عملکرد شورا حل مشکلات شخصی شان است همین، نمی دانم آیا تا به حال کسی به دفتر شورای اسلامی شهر مراجعه کرده است تا در مورد مشکلات کلانِ شهر حرف بزند؟
شده است کسی بپرسد کار پیگیری عوارض آلایندگی به کجا رسید؟ کسی می خواسته بداند سازمان مسکن و شهرسازی بالاخره راضی به پرداخت معوقات به شهرداری شد یا خیر؟ کسی آمد پیشنهادی بدهد برای این افزایش روز افزودن جمعیت و این سیل مهاجر و کمبود مسکن؟
خیلی مایه تأسف است که جوان 20 ساله ما بگوید: "از عملکرد شورا راضی نیستم چون فلان عضوش با من بد برخورد کرد و حاضر نشد خودکارش را بدهد من فرمم را پر کنم."
تقصیر چه کسی است که چیزی حدود 80 درصد همشهریان اعم از زن و مرد، پیر و جوان، با سواد و بی سواد، فعال و غیر فعال نه می دانند که اعضای شورای شهرستان چه کسانی هستند نه می توانند شرح وظایفی از شوراهای اسلامی شهرها ارائه بدهند و نه حتی قادرند در مورد عملکرد شورای شهر اظهار نظر بکنند.
خانم 46 ساله ای که در فکر ادامه تحصیلات دانشگاهی است می گوید: باید بیشتر بیایند میان مردم، شاید اصلاً برای ما پیش نیاید که به دفتر شورا مراجعه کنیم مردم این قدر گرفتار مشکلات هستند که نتوانند سراغ این مسائل بروند. من از میان مسؤولین، شهردار و نماینده شهر را می شناسم آن هم از طریق نشریه فرصت.
از همه اینها گذشته آیا درست که این ارگان مهم از صبح تا شب درگیر مشکلات شخصی مردم باشد؟ اگر چه خوب است که این مردمی ترین ارگان شهر پناهگاه مردم باشد و تبدیل بشود به پایگاهی برای حل و فصل گرفتاری شهروندان اما آیا شهر ما مشکلاتی کلان تر و مهم تر از انتقال سربازی فلان شهروند از تهران به اصفهان و کمبود نانوایی در فلان محله و سهام عدالت ندارد؟
یکی از مسؤولین شهر می گوید: چاره کار این است که همه ادارات و ارگان های شهر یک زیر مجموعه ای داشته باشند برای مراجعات مردمی، مرکزی که از طرفی با خیریه ها در ارتباط باشد و از سویی با مردم، در این صورت هم مشکل مردم مرتفع شده است و هم مسؤولان مجبور نیستند در ارتباط مستقیم با مردم وقتشان را که مثل امانتی در دستشان است صرف مسائل فرعی کنند.
یکی از اعضای شورا در تأیید این نظر می گوید: قرار بود یک طرح سراسری به نام "شورایارها" اجرا شود که طی آن معتمدین هر محل گرد هم بیایند و مُهری هم در اختیارشان قرار بگیرد اما به تصویب نرسید و این است که الان ما باید روزانه صدها فرم سهام عدالت را تأیید کنیم و این در حالی است که بعضی شوراها در شهرهای دیگر استان زیر بار این کار نرفته اند ولی هدف ما این بوده است که کار مردم راه بیفتد.