اداره ی گاز خمینی شهر: "جیب خالی ...قبض عالی"

ارسال در خبر و گزارش

 

NewsImage.aspxاین ستون تنها قصدش آگاهی است پس لطفا جبهه گیری ممنوع.

 

روزهای سردی شده است و تا بخاری را بغل نکنی انگار گرم نمی شوی. همین چند روز پیش شاید قبض گاز به دستت رسیده باشد و آه از نهادت بلند شده باشد که " بابا چه خبره. ما که دو تا بخاری بیشترنداریم. چرا قبض اینقدر زیاد اومده. حتما اشتباه شده " و شال و کلاه کرده ای و آمده ای به اداره  گاز.

خوب من هم اینجا هستم البته برای دیدن. دو روزی می شود که می آیم و با ارباب رجوعانی نیمه عصبی و کاملا عصبی مواجه می شوم. خانمی که کودک یک ساله اش را به زحمت روی شانه اش جابه جا می کند می گوید: " کنتور گازمون خراب بود و قبض 400 تک تومن اومده بود. شوهرم گفت نمی خواد لقمه حرام به بچه مون بده و اومد اداره و خواست کنتورمون عوض بشه. حالا قبضمون اومده 400 هزار تومن. بابا ما یه بخاری بیشتر نداریم و یه واحده هستیم. اومدم قسط بندیش کردم. میگن 200 تومن را الان بده و 200 تومن را برای عید. وا... درآمد شوهر من اینقدر نیست. حالا با یه بچه کوچیک چند باره میام اینجا و کارم درست نمیشه. اصلا تقصیر خودمونه که اومدیم اطلاع دادیم کنتورمون خرابه!" خانم دیگری که کنارمان ایستاده می گوید:" من اومدم قسط بندی کردم و با اینکه 120 تومن را ماه قبل دادم این بار دوباره اومده روی قبضم. حالا اومدم دنبالش تا تو کامپیوتر برام درست کنند." مرد میانسالی که حسابی هم ناراحت است می گوید: "من قبضم را نداده ام و آمده اند گازمان را قطع کرده اند. " می پرسم: " مگر چقدر قبض برایتان آمده بود؟" جواب می دهد:" 150 هزار تومن. حالا میخوام برم پیش رییس تا امروز را بهم وقت بدن تا قبضم را پرداخت کنم." پیرمردی که به همراه همسرش آمده می گوید:" من مستاجر هستم و حالا که قبض گاز اومده ما تازه دو سه هفته است که منزل را اجاره کردیم اما یادمان رفته شماره قبض را بنویسیم و اینجا هم می گویند نمی توانند کاری برایمان بکنند که ما بفهمیم چقدر باید بدهیم. حالا اومدم برم پیش رییس تا شاید کارم درست بشه."

اغلب مشکلات مردم در مورد قبضشان بود و من هم ترجیح دادم از سایر خدمات این اداره چشم پوشی کنم و همین معضل به روز مردم را دنبال کنم. اینجا پر از ارباب رجوع است و من سوالات زیادی دارم که باید از یک مقام مسوول بپرسم. این می شود که می روم به اتاق رییس. اینجا اتاق حسین بندگانی است که برای دیدنش اول باید خانم منشی اجازه دهد. البته از آن اداره هایی نیست که نوبت چند روز دیگر را بدهد. در واقع منشی نقش نظم دهنده و راهنمایی کننده را دارد. من خودم را معرفی می کنم. اما جناب رییس می گوید که اجازه مصاحبه ندارد و چرایش را خدا می داند و خودشان که خیال می کنند مصاحبه کردن ممکن است باعث تشنج بیشتر مردم شود. این می شود که من مثل سری قبل از حق نمی گذرم و می روم سراغ آدم های موثق و تحقیقات را شروع می کنم.

آقای "میم" که خودش کنتورنویس است می گوید: "ما با شرکت های پیمانکار کار می کنیم. روزانه باید حداقل 250 کنتور را ببینیم. به خاطر همین دم در هر خانه ای معطل جواب دهی نمی شویم. ما روزانه حداقل 10 کیلومتر پیاده روی داریم. آدمیم و خسته می شویم و درصد خطایمان کمی زیاد می شود که تا 5 درصد مشکلی ندارد. عدد کنتور را به مینی کامپیوترهایمان می دهیم. خواندن کنتور چشمی است و ممکن است یک عدد را کم یا زیاد بزنیم. اما این اشتباهی نیست که قابل جبران نباشد. کافی است شماره ی جدید را با شماره ی قبض چک کنند و اگر اشتباهی شده باشد، به اداره ی گاز مراجعه کنند تا عدد درست شود آن وقت مبلغ اضافه قبض کم می شود. "

آقای " سین" که تازه بازنشسته شده است می گوید: " کنتور اگر خراب شود کُند کار می کند نه تند و اینکه اگر کسی قبضش زیاد بیاید خیال کند کنتورش خراب است کاملا اشتباه می کند. هزینه گاز بعد از اجرای برنامه هدفمند کردن یارانه ها 8 برابر شده نه در خمینی شهر که در همه جای کشور و این پولی که مردم واریز می کنند به حساب اداره  هدفمندی یارانه واریز می شود نه اداره گاز هر شهرستان. مشکل مردم ما این است که هنوز فرهنگ درستِ مصرف بهینه گاز را نداریم و وقتی اصلا لازم نیست فتیله بخاری هایمان را زیاد می کنیم بدون توجه به اینکه وقتی مصرف از 50 کیلو بیشتر شود مبلغ پرداختی تصاعدی می شود و این می شود که با قبض زیاد و اخلاق شاکی به اداره می آیند و فکر می کنند قبض شان اشتباه آمده در حالی که شماره  جدید با قبلی همخوانی دارد و این یعنی اینکه مشترک مورد نظر بهینه مصرف نکرده است."

درست است که این اداره تمام تلاشش را کرد تا من را قانع کند اما هنوز سوالاتی هست که بی جواب مانده است: ارباب رجوعی که می گوید یک سال است برایمان قبض نیامده و هیچ تماسی هم از اداره با ما نگرفته اند یا حداقل یک برگه اخطار برایمان نگذاشته اند تقصیرش كيست و حالا اگر قبضمان بالا بیاید ما نمی توانیم پرداخت کنیم و مانده ام چه کنم؟ یا ارباب رجوعی که 1 میلیون تومان برایش قبض آمده و تنها جوابی که از این اداره گرفته این است که باید قبض را پرداخت کند یا قسط بندی کند. حالا این کارمند بلاتکلیف، که ندارد حتی قسط بدهد باید چه کند؟ یا پیرمرد و پیرزنی که خودشان نمی توانند شماره قبض شان را چک کنند؛ آن ها چه؟ اینکه گاهی قبض ها چند ماه یکبار می آید و هزینه سنگینش در این اوضاع مالی برای مردم واقعا سنگین است حتی اگر قسط بندی شود؟ و فرصت امیدوار است این اداره جواب قانع کننده ای برای این سوالات داشته باشد.