چون ریشه در آب است امید ثمری هست

ارسال در خبر و گزارش

"سهیلا" ستاره سهیل شد برای یک مدت طولانی و به جز روی تخت بیمارستان در هیچ کجا پیدایش نبود. روزهای زیادی از سه و سال نیمه اخیر عمرش را در اتاق عمل گذرانده است. نه یکبار نه ده بار که نود بار و نه فقط در بیمارستان های اصفهان که در تهران و اسپانیا و آمریکا و این ماجرا همچنان قرار است ادامه داشته باشد.
بینایی چشم راست کاملا از دست رفته، نیمی از بینایی چشم چپ پس از چندین عمل سنگین و پر ریسک بازگشته و هنوز هیچ جراحی زیبایی روی صورتش صورت نگرفته است.
روزهای بسیار سختی را پشت سر گذاشته روزهایی که حتی برای عوض کردن پانسمان زخم هایش هم مجبور بودند بی هوشش کنند و به قول خودش روزی هزار بار مرده و دوباره زنده شده است اما وقتی با او حرف می زنی هیچ بویی از ناسپاسی، ناامیدی و ناخوشی استشمام نمی کنی.
در هر جمله اش بارها یاد خدا می کند و بزرگترین خواسته اش از خدای بزرگ ایجاد صلح و عدالت جهانیست. هر بار به اتاق عمل می رود می گوید: "خدایا خودت مرا جراحی کن" و امید دارد که بینایی چشم راستش نیز به او بازگردد.
26 ساله بود که آن اتفاق تلخ رخ داد و اسیدی که ناجوانمردانه به صورت و گردن و دست و پایش پاشیدند خیلی چیزها از جمله بینایی اش را از او گرفت و او را به اولین قربانی اسیدپاشی زنجیره ای پاییز 93 در اصفهان تبدیل کرد. اما حالا که سه سال و نیم از مهرماه 1393 و آن روز شوم می گذرد او سال های سال بزرگتر شده است.
گفتگوی متفاوت ما را با این بانوی پر انرژی و سرشار از امید و انگیزه بخوانید:

دنیا برایت چه رنگ است؟
دنیا برایم هفت رنگ است به رنگ هفت روز هفته. نظامی در هفت پیکر می گوید: شنبه سیاه است به معنی صبر، یکشنبه زرد است به معنی راستی، دوشنبه سبز است به معنی ترک عادت های بد، سه شنبه سرخ است به معنی عشق، چهارشنبه آبیست به معنی کار شرافتمندانه، پنجشنبه قهوه ایست به معنی کار نیک و جمعه سفید است به معنی طبیعت. من به این تعابیر بسیار اعتقاد دارم. عاشق رنگ طلایی هم هستم.


وقتی تنها هستی به چه فکر می کنی؟
لحظات تنهایی ام را با یاد خدا پر می کنم خصوصا اگر در طبیعت باشم. آنجا خداوند را بیشتر می بینم و به خاطر نعمت های بیکران و رنگارنگش سپاسگزارش هستم. به خاطر نعمت سلامتی که به من ارزانی داشته از او ممنونم.


هنوز به آن اتفاق فکر می کنی؟
بله


اگر خداوند بگوید که سهیلا یک دعای مستجاب به انتخاب خودش پیش من دارد، از او چه می خواهی؟
بزرگترین آرزویم این است که مردم جهان در صلح و برابری زندگی کنند. همه در آرامش و شادی باشند و همچنین عزیزان من.


از روز حادثه تا کنون چند بار زیر تیغ جراحی رفته ای؟
تا حالا 90 بار زیر تیغ جراحی رفته ام و همچنان هم ادامه دارد.


چه جراحی های دیگری نیاز داری؟
چشم چپم نیاز به عمل تکمیلی دارد چون هنوز پلک ندارم و چشمم همیشه باز است. چشم راستم هم که بینایی ندارد نیاز به جراحی دارد و امید دارم که بینایی اش را به دست بیاورم. جراحی های زیبایی را هم تا الان به خاطر چشمم نتوانسته ام انجام بدهم.


هزینه های درمانت را چطور تامین کرده ای؟
بخشی را خودمان و بخشی دیگر را دولت.


تا حالا چقدر هزینه کرده ای؟
خیلی خیلی زیاد


بدترین لحظه ای که تا حالا تجربه کرده ای:
آن لحظه ای که دستگاهی که روی چشمم گذاشته بودند افتاد و بینایی ام را از دست دادم.


بهترین لحظه ای که تا حالا تجربه کرده ای:
لحظه ای که بعد از تاریکیِ چشمانم دوباره بینایی ام را به دست آوردم و توانستم زیبایی های دنیا را ببینم.


راجع به این واژه ها حرف بزن:
اتاق عمل: سپردن کامل و خالص خودم به خداوند خصوصا برای جراحی های بینایی. وقت هایی که برای عمل چشم آماده می شدم به خداوند می گفتم خدایا یا بمیرم یا ببینم. دستم را در دست خداوند می گذاشتم و می گفتم خدایا تو مرا جراحی کن.


وزیر بهداشت: اگر در دنیا نامرد و نامردی هست انسان های بزرگ و انسانیت هم هست.


اسید: افکار پلید، شوم و ناآگاهانه


آمریکا: به دست آوردن نعمت بینایی


چشم: لذت بردن از زیبایی های دنیا


خمینی شهر: مردمانی شریف و همدل. از همه همشهریانم به خاطر دعاهای خیرشان ممنونم.


پدر و مادر: بزرگترین پشتیبان


معجزه: به معجزه ایمان بیاوریم. معجزه برای من بارها اتفاق افتاد. آن زمان که رفتنم به آمریکا به هیچ عنوان مقدور نبود اما شرایطش فراهم شد و راهی شدم و عمل موفقیت آمیزم آنجا به وقوع پیوست برایم معجزه بزرگی بود.
معجزه این نیست که بنشینیم و او بیاید در بزند. باید بگردیم و نشانه های خداوند را بیابیم به این می گویند معجزه.


سلامتی: بزرگتریم نعمت خداوند. قبل از اینکه از دستش بدهیم قدرش را بدانیم.


"چشم ها را باید شست جور دیگر باید دید" یعنی چه؟
همدیگر را به راحتی قضاوت نکنیم. همه ما برای آزمایش به این دنیا آمده ایم.


اگر قاضی پرونده سهیلا جورکش بشوی برای کسی که مرتکب این جنایت شد چه مجازاتی در نظر می گیری؟
اول از همه در جمع از او اقرار می گیرم و بعد او را به دست افکار عمومی می سپارم تا مجازاتش کنند چون این اسید فقط به یک نفر پاشیده نشد این اسید را به روح مردم پاشیدند.
از نظر خود من اعدام برایش کم است چون با اعدام فقط یکبار می میرد اما من هزار بار مردم و زنده شدم.


سهیلا جورکش را در یک جمله تعریف کن:
معجزه عشق، ایمان، امید و آگاهی


این روحیه خوب را چطور به دست آورده ای؟
معتقدم این دنیا فانیست و هیچ از ما باقی نمی ماند مگر خوبی ها و بدی هایمان. دنیا را جایگاه تجربه و آزمایش می دانم و بس. از طرفی ایمانم به خدا بسیار است و دستم در دست اوست و اینگونه توانسته ام سخت ترین شرایط و بدترین اتفاقات را پشت سر بگذارم. از مرگ سیاه تر در دنیا نیست و من آن را به سختی تجربه کردم.
نه برگ گلی به شاخه ها می ماند/ نه هیچکسی به جز خدا می ماند/ خوش باش و بدی نکن که در این دنیا / یک خوبی و یک بدی به جا می ماند


این اتفاق مسیر زندگی ات را به چه سمتی سوق داد؟
هیچکس قادر نیست کس دیگری را به زمین بزند مگر اینکه خدا بخواهد و کسی که خدا را دارد وقتی زمین می خورد بلند می شود. یک نفر قصد داشت بینایی مرا از من بگیرد اما خواست خدا این بود که من واسطه برگرداندن بینایی دیگران بشوم. عمل ترمیمی که در آمریکا روی چشم من انجام شد و بینایی ام را به من برگرداند برای اولین بار رخ داد و من خودم داوطلب انجام این عمل شدم تا راه را برای دیگران باز کنم و به لطف خدا این عمل موفقیت آمیز و راهگشا بود. دکتر چادُش پزشک معالجم هم خیلی خوشحال بود و تاکید کرد که برای تکمیل درمانم به آمریکا برگردم.


از مسئولان کشور چه درخواستی داری؟
از همه مسئولانی که کمکم کردند تا بهبودی ام را به دست بیاورم خیلی ممنونم به ویژه از رئیس جمهور روحانی و دکتر هاشمی وزیر بهداشت و از آنها تقاضا دارم به کمک ها و حمایت هایشان ادامه بدهند تا سیر درمانم را تکمیل کنم.
از همه کسانی که به دیدارم آمدند از جمله خانم ناهید تاج الدین نماینده مردم اصفهان در مجلس، خانم اثنی عشران معاون استاندار، دکتر فریده روشن رئیس کمیسیون فرهنگی اجتماعی شورای شهر اصفهان، شهردار حاج حیدری شهردار خمینی شهر بسیار ممنونم. همچنین از دکتر قریشی متخصص چشم در اصفهان و همه کسانی که دستم را گرفتند سپاسگزارم.


سال نو در پیش است، چه چیزِ عید نوروز را بیشتر از همه دوست داری؟
عید را و شکوفه هایش را و نو شدن را دوست دارم. فقط فصل ها نیستند که نو می شوند ما آدم ها هم می توانیم دوباره متولد شویم و تازه شویم مثل یک کودک. خیلی خوشحالم که امسال عید را در کشور خودمان هستم.


به یک بیت شعر مهمانمان کن؟
مرغ باغ ملکوتم نیم از عالم خاک/ چند روزی قفسی ساخته اند از بدنم


حرفی اگر مانده...
پروفسور خدادوست بزرگترین چشم پزشک دنیا در آمریکا آن زمان که همه حتی پزشک معالج خودم ناامیدم کردند با یک مصراع شعر دنیایم را تغییر دادند. ایشان که متاسفانه چند روز است از دنیا رفته اند به من گفتند: "چون ریشه در آب است امید ثمری هست" این شعر مرا زیر و رو کرد و اتفاقا به واقعیت پیوست و من خوشحالم از اینکه آخرین بار با چشم بینا ایشان را ملاقات کردم. یاد این مرد بزرگ که امید را در دل من زنده کرد برای همیشه در قلب من زنده خواهد ماند.