مفهوم شهر اسلامی
ضرورت این تقسیمبندی ازآن جهت اهمیت مییابد که خطاهای شهری به حساب اسلام منظور نگردد. تا مانع گسترش تفکری بشود که در زمان حاضر شهر اسلامی را (با استناد به این که شهر اسلامی همان شهرهای تاریخی مسلمانان هستند) غیر قابل استناد بداند. در واقع اختلاط تعابیر شهر اسلامی و شهر مسلمانان مشکلاتی برای محققان و طراحان بوجود آورده است. به این معنا که غالباً هر آنچه را که توسط مسلمانان به وجودآید، اسلامی مینامند. این طرز تفکر اشکالاتی دارد از جمله این که: الف) ممکن است شخص غیر مسلمانی چیزی را بسازد که معیار اسلامی در آن رعایت شدهباشد یا این توهم به وجود آید که شیء اسلامی نمایشگر یکسری فرمها و نمودهای ظاهری ویژهای است که در هر زمان و مکان وجود دارد. به بیان دیگر اشکال این تفکر این است که در آن معیار مناسبی برای اسلامی بودن شهر و معماری انتخاب نشدهاست و در نتیجه دچار سوءتعبیر و تفسیرهای متفاوتی گردد.
ب- ممکن است فرد مسلمانی شیء را براساس معیارهای غیر اسلامی پدید آورد. اگر بر مبنای روال بنیان نهادهشده توسط شرقشناسان و یا هر شخص با اطلاع دیگری، هر شهر تاریخی و بنا نهاده شده توسط مسلمانان را شهر اسلامی بنامد، بناچار پذیرفتهایم که اولاً الگویی عینی و زمینی و در عین حال واحد برای شهر اسلامی وجود دارد و چون این کالبد مناسب عصر حاضر نیست به ناچار باید رها شود. ثانیاً به دلیل آن که این گونه شهرها عمدتاً در بسیاری موارد پاسخگوی نیازهای فنی عصر حاضر نیستند به ناچار این موضوع القا میشود که شهر اسلامی متعلق به گذشته بوده و در عصر حاضر امکان ادامه حیات و یا تجلی آن ندارد. ملاحظه میشود که در هر دو حالت، با شهر به عنوان شیءای برخورد میشود که تاریخ مصرف خاص خود را دارد. در حالی که شهر بطور عام و شهر اسلامی بطور خاص، فرآیندی است که همانند متحول شدن ساکنان خویش در حال تحول بوده وهمواره خویش را با نیازهای زمان و مکان و اهل خود و البته با استناد به مفاهیم و اصول و ارزشهای اساسی وفق خواهدداد. به این ترتیب شهر اسلامی چارچوب و ماهیت ثابت دارد که در هر مکان و زمان تجلی ویژه خویش را خواهدداشت. به عبارت دیگر ر اسلامی بودن شهر ماهیت بالقوهای است که میتواند در هر زمان و مکانی با توجه به فناوری و مصالح، دانش، هنر و فرهنگ بومی که البته با اصول و ارزشهای اسلامی در تعارض نباشند تفسیر و تجلی خاص خویش را داشته باشد. در رابطه با شکلگیری شهر اسلامی برخی مؤلفهها میتواند مورد لحاظ قرار گیرد:
الف) معنویتگرایی: برای معنویتگرایی انسان و توجه به معنویتگرایی در آثار انسانی، به عنوان یک اصل سادهترین مرتبه آن است که چون هر اثر انسانی دنبال بیان موضوعی یا در جهت پاسخگوئی به نیازی خلق شده است، آن موضوع نیاز به معنای آن اثر خاص، تفسیر و تعبیر شود و پیچیدهترین مرتبه آناست که یک اثر انسانی به اصل و حقیقتی متافیزیکی اشاره نماید.
ب) نوآوری: نوآوری و بداعت از ویژگیهای بارز آثار انسانی است که تعبیر اثر هنری بر آنها اطلاق میشود، در واقع نوآوری و هنر در واژه، دو تعبیر و دو مفهوم همراه هستند که ذکر هر کدام دیگری را به ذهن متبادر میکند. این مفهوم در شهر اسلامی به این معنا است که نوآوری مدنظر، به تفسیر شناخت تازه حقایق و اصول ثابت متوجه است.
پ) نشانه گرایی: اصولاً هنر جلوهای از روحیه نمادگرایی انسان است. به دلایل متعدد از جمله انسانیت، چند بعدی بودن عالم وجود، الگو گرایی، تعدد ساحتهای حیات انسانی، راز داری و خداپرستی، انسان ناگزیر از بهرهگیری از نشانههاست که قلمرو هنر و معماری و شهر یکی از اصلیترین قلمروهای استفاده از نشانههاست.
ت) زیبایی: وابستگی تعریف زیبایی به هنر سبب میشود تا با توجه به تعریف هنر، زیبایی نیز متغیر شود. به این ترتیب زیبایی هنر معنوی دارای وجههای معنوی و روحانی است و زیبایی هنر مادی صبغهای از زیبایی ظاهری و صوری است.
ث) مدنیت: شهرنشینی، انتساب به شهر و مدینه، تربیت، ادب و تمدن، معانی مدنیت هستند. در معنای واژه مدنی نیز آمده است:« باشنده شهر، شهری، شهرباش، ساکن حضر، ساکن، مقابل بدوی و مربوط به شهر» در واقع انواع مدنیت رابطه تنگاتنگی با یکدیگر دارند. برای نمونه مدنیت سیاسی با بهرهگیری از نهادهای مدنی میسر میشود و این در حالی است که این نهاد جز با رشد افراد و ارتقاء تربیت مدنیت اجتماعی و فرهنگی آنها ممکن نیست.
ج) عدالت اجتماعی: بحث عدالت اجتماعی به عنوان یکی از ارکان انکار ناپذیر مداین فاضله و آرمانشهر معرفی شدهاست. در تفکر اسلامی نیز عدل به عنوان یکی از صفات بارز فعل الهی مطرح است و مصداق اجتماعی آن را میتوان در دوران زمامداری امیر المؤمنین(ع) و دوران با عزت پیامبر مکرم اسلام(ص) مشاهدهکرد.
روزنامه فرصت از سال 13 کار خود را آغاز کرد و در حال حاضر خبر های خود را به صورت آنلاین نیز ارائه میکند