ترقی نده

ارسال در سایرعناوین

بهتره بهش تلفون بزنم بلند می شود و شماره خاله می گیرد و آن طرف خط صدای قوقولی قو قو می یاد.


مجریان: سلام خاله کجایی پس، تو مرغ داری چه کار می کنی؟


خاله: مش ممد چند وقت پیش یه خروج به من فرخت گفت اگر ور مرغاد کنی تخم دو زرده میذارند تا حالا که فقط سر و صدای کردن حالا هم دارم اونا رو جا می کنم و بعد چاکشاما (جوراب هایم را پام کنم و چارقدا سرم از این ستاد برم تو انون ستاد تو هم انقده حول داری تند تند حرف می زنم هوپی دلم ریخت تو هم گفتم یه وقت کارشناس کار دستمون داده.


مجریان: ای بابا می گی با ما وعده نکرده بودی بیایی دفتر ما را کاشتی؟!


خاله: مجری یعنی می خوای بگی چرا ما را کشتی رفتی، تنها گذاشتی رفتی؟!


مجریان: چند بار بگم من مجریان هستم به معنی اجرا کننده مجری تلویزیون ندیده ای مجری که نیستماون به معنی صندوقچه و چمدونه، بعدشم منا نپیچون انگار مرض اونا به تو هم سرایت کرده ...
مگه فتیله ای که بپیچونمد، صاف و پوست کنده بگم من تو ستاد اویلوئم


مجریان: تو ستاد چی؟


خاله: تو ستاد کفن و دفن فضولا می پرسه تو ساد چی، خب معلومه تو ستاد انتخابات صندوقچه


مجریان: هان پس این طور آن وقت شما تو ستادا چی کار می کنی؟


خاله: اگه خاله کارشناسه بلده کجا کارشناسی کنه مگه نمی دونی تو دورون نومزدی (نامزدی) هر چی بگی طرف می گه باشه حیف که کوتاس، منم تا اینا گرمن می رم سراغشون تا تنور داغه چونه را بچسبونم.


مجریان: یعنی براشون نون می پزی؟


خاله: ای بابا آن وقت که می گم مِجری ناراحت می شی من قدیما نون می پختم حالا که جوونا هم بی عار شدند چه برسد به من پیرزن


مجریان: پس اونجا چی کار می کنی؟


خاله: گفتم دوره نو نرقی هر چه بگی می کنه چشم می رم از شوق قول و قرار می گیرم که اگر انتخاب شدن مشکلات شهرا حل کنند، همشون می گند چشم خاله، تو برا ما تبلیغ کن یه هفته ای همه مشکلات حل می کنیم مشون خبند خدا را شکر.


خاله: اول که به تو چه، دوم همشون


مجریان: شورا که هفتاد تا عضور نمی خواد.


خاله: اگه من کارشناسم می گم هفتاد تا که کمه اگر هفت هزار تا هم بیاند تو شورا از پس این شهر ترقی داره کمه