ضربه های بی شمار از لنگه کفش پاشنه دار
چشم من شد اشکبار، از لنگه کفش پاشنه دار / این منم زار و نزار از لنگه کفش پاشنه دار
ای دو صد لعنت به کفاشی که آن را دوخته / رفته آرام و قرار از لنگه کفش پاشنه دار
زخم های این سر مظلوم از شمشیر نیست / زخم دارد بی شمار از لنگه کفش پاشنه دار
یک نظر کن بر سرم تا حس کنی درد مرا / هست این نقش و نگار از لنگه کفش پاشنه دار
ضربه ها بر فرق من آید به هنگام نزاع / از یمین و از یسار ، از لنگه کفش پاشنه دار
تا خریدم کفش های پاشنه دار از بهر او / داغدارم داغدار از لنگه کفش پاشنه دار
کاربردش را نمی دانستم و هر روز و شب / بر دلم دارم شرار از لنگه کفش پاشنه دار
سر اگر پیچم ز دستورش زند بر مغز من / ضربه های آبدار از لنگه کفش پاشنه دار
هست همراهش همیشه تا بر آرد هر زمان / از من مسکین دمار از لنگه کفش پاشنه دار
بیم دارم ضربه مغزی کند آخر مرا / آن مه سیمین عذار از لنگه کفش پاشنه دار
آب رفته خم شده مثل کمان، لرزان شده / این قد همچون چنار از لنگه کفش پاشنه دار
گفت با من دوستی ننگ اسارت تا به کی؟ / تا به کی بر غم دچار از لنگه کفش پاشنه دار؟
گفتم اگه نیستی از سوز و ساز عاشقی کی / کند عاشق فرار از لنگه کفش پاشنه دار
دوست دارم ناز و خشمش را دلم با او خوش است / گر بمیرم شصت بار از لنگه کفش پاشنه دار
از شما یاران چه پنهان رشته دل دست اوست / بس کنم داد و هوار از لنگه کفش پاشنه دار
ما که پیش آن پری اندام لنگ انداختیم / گر شود سر شوره زار از لنگه کفش پاشنه دار
چاره جز تسلیم بودن نیست خاطرخواه را / شکوه ای هرگز مدار از لنگه کفش پاشنه دار
روزنامه فرصت از سال 13 کار خود را آغاز کرد و در حال حاضر خبر های خود را به صورت آنلاین نیز ارائه میکند