این «خشونت عریان» از کجا آب میخورد؟
به گزارش فرارو؛ «این قتل کاملاً ناخواسته بوده است» این جمله را روحالله داداشی در مورد حادثهای گفت که توسط برادران قرایی رخ داد. او از این پیشآمد اظهار تأسف کرد و گفت که امیر قرایی، قصد کشتن کسی را نداشته است. دو ماه و نیم بعد سه مرد با ضربههای چاقو، باعث مرگ قویترین مرد ایران شدند. شاید داداشی فکر میکرد آنها هم قصد کشتنش نداشتند و گرنه مانعشان میشد.
هر کس که روحالله داداشی را از نزدیک میشناخت، با روحیه پهلوانیاش آشنا بود. روحیهای که برای ورزشکاران بزرگ ایرانی الگویی کهن است. اما الگوهای کهن و آموزههای ارزشمند مردم، رفته رفته رنگ میبازند. آنچنان که با آرامش صحنههای درگیری و خشونت را نظاره میکنند؛ گویا عادیترین صحنهها را به تماشا نشستهاند. برخی بر این باورند که انگیزههای ناپیدای خشونت فقط مختص کسانی نیست که مرتکب قتل میشوند. به این معنا که حس پنهان خشونت در تمام جامعه در حال گسترش است و مردم مهربان و احساساتی ما به سمت رفتارهای تند و خشن و حتی بیرحم پیش برده میشوند.
یک نقطه ضعف یک حقوقدان به نکته قابل تأملی در این زمینه اشاره میکند که همانا رواج حمل اسلحه سرد برای دفاع از خود است. محمد علی جداری فروغی میگوید که قانون موجود نمیتواند بازدارنده تولید بیرویه سلاحهای سرد باشد. حال آنکه این سلاحها در بسیاری موارد منجر به کشته شدن، مجروح شدن یا صدمات بدنی افراد شده است. تنها زمانی که افراد با داشتن چاقو و دیگر سلاحهای سرد به اصطلاح عربده میکشند، حریف میطلبند و اغتشاش ایجاد میکنند، قانون وارد عمل میشود و آنها را به عنوان مجرم دستگیر میکند. از سوی دیگر تعیین مصادیق اشیای برنده هم امری پیچیده و بسیار دشوار است. از این رو قانون تاکنون نتوانسته است در مورد منع افراد از حمل سلاح سرد موفق عمل کند.
نظرهای مسؤولانه فرمانده نیروی انتظامی ضعف قانون در این خصوص را به مجلس ارجاع میدهد و از لایحهای میگوید که نمایندگان مردم در مجلس آن را تصویب نکردند؛ لایحه ممنوعیت حمل سلاح سرد. وی گفته است که نمایندگان باید با پیشنهادهای فوریتی بتوانند پاسخگوی بخشی از مطالبات اجتماعی باشند.
سردار احمدی مقدم، پلیس و قوه قضاییه را مقصر این جریانها نمیداند؛ چرا که چون آنها مجری قانون هستند و اگر قانونی در این خصوص وجود نداشته باشد، توان برخورد وجود ندارد.
این در حالی است که رئیس مجلس، پس از حوادث اخیر کشور اظهار داشت که قوه قضائیه و نیروی انتظامی باید برای ایجاد امنیت روانی در جامعه تلاش کنند.
لاریجانی سر دیگر ماجرا به دولت مرتبط دانسته و گفته است مردم در پناه امنیت و آبادانی میتوانند گامهای رشد اخلاقی را بردارند. از این رو از دو کمیسیون مجلس درخواست کرد که نقصهای موجود در اجرای قانون را پیگیری کنند تا اشکالات مرتفع شود و اگر نیازی به تدوین قانون است با فوریت آن را مطرح کنند.
یکی از قاضیان قوه قضاییه به نقش بارز مسائل اقتصادی در بروز جرایم تأکید کرده و با یادآوری قتل فردی در ساختمان "آ اس پ" به خاطر 100 هزار تومان، گفته است: «اگر در جامعهای رفاه و تفریح باشد و جوان بتواند ازدواج کند، کمتر این اتفاقات رخ می دهد. کدام جوان است که ازدواج کرده باشد، روانش آرام باشد، مشکلات اقتصادی نداشته باشد، آن وقت بیاید تجاوز کند.»
واکاوی دلایل گذشته از تقصیرها و مقصرها بروز مداوم این قبیل حوادث، ریشهها و علتهای فردی و اجتماعی نیز دارد.
در این رابطه عباس عبدی بر این باور است که هنگامی که در جامعه ارزش انسان کم شود و به هر دلیل شأن انسانی نادیده گرفته شود؛ جان آدمها نیز بی ارزش انگاشته میشوند. زمانی که پس از وقوع یک جنایت همه دنبال مقصر میگردند و هر یک دیگری را متهم میکند و دست آخر خود قربانی را مسبب اصلی میدانند و یا آمار بالای قربانیان تصادفات را امری عادی و طبیعی محسوب میکنند و چندین و چند مورد دیگر؛ همگی مقام انسان و ارزش جان او را بیاهمیت جلوه میدهند. در این هنگام است که فردی خشمگین بر سر مسئلهای پیشپا افتاده تصمیم میگیرد، انسان یا انسانهایی را بکشد. او هنگام این تصمیم از مجازات اعدامی که پیشرو دارد، آگاه است. بنابراین میداند که جان خود را نیز از دست خواهد داد، با این وجود جان خود و جان دیگری را بهای مسئلهای چون انتقام یا فرونشاندن خشم قرار میدهند، چرا که جان انسان ارزش خود را از دست داده است.
این کارشناس اعتقاد دارد که از دیگر دلایلی که افراد را به سوی ارتکاب قتل و دیگر جرایم سوق میدهد و یا آنها را وادار میکند که شخصاً دست به انتقام زنند، ناامیدی آنها از قانون است. چرا که گاهی افراد احساس میکنند، نمیتوانند حقشان را از طریق قانون و مجریان قانون بگیرند. بسیار پیش میآید که مردم برای رسیدن به آنچه حق خود میپندارند و یا یک شکایت ساده، درگیر روند طولانی و خستهکننده دادگاه و دادسرا میشوند و دست آخر به نتیجه مطلوب نمیرسند یا در طول زمان از شکایت خود صرفنظر میکنند. انبوه پروندههای انباشته شده در مجتمعهای قضایی که تاریخ برخی از آنها مربوط به چندین سال پیش است، گواه این ماجراست.
متخصصان را دستچین نکنید با اینکه در بسیاری موارد جنجالی، مجازات و بهویژه اعدام قاتلان به سرعت انجام میشود، اما این امر نیز نتیجهبخش نبوده است. چرا که مجازات تنها یک چاله از چالههای بسیار است. جامعهای که مستعد قتل، خشونت، تجاوز و ... است، همچون زمینی است که خشونت در آن کاشته و آبیاری شده و اکنون به مرحله رشد و نمو رسیده است. عباس عبدی راه چیره شدن بر این مشکل رو با یاری و مساعدت تمام کارشناسان برجسته و کارآمد امکانپذیر می داند. «در چنین مسائل حیاتی بهتر آن است که نه فقط از چند کارشناس دولتی، بلکه از تمام متخصصین این امر کمک گرفته شود. شاید دلیل ادامه این اتفاقات ناخوشایند آن است که کارشناسانی که در حوزه قدرت جا دارند، به افراد خاصی محدود گشته و باقی کنار گذاشته شدهاند. بیشک فراموش کردهاند که مثلی قدیمی میگوید: هر سری، یک فکری دارد».