شغلهای کاذب روی تاول بیکاری/ لزوم برنامه ریزی اقتصادی

ارسال در مهم ترین خبرهای استان و کشور

اصفهان - خبرگزاری مهر: وقتی تاول بیکاری زیر پوست شهر ترکید، خط فرضی آسفالت رنگ پریده خیابان و پیاده رو، مرزی برای افرادی شد تا کاسبی روزانه آنها در سایه شغلی به نام "کاذب" آغاز شود.

به گزارش خبرنگار مهر، از طرز حرف زدن عبداله با صدای بلند و تکانهای سریع دست و سر او موقع حرف زدن، می توانی حدس بزنی مضطرب و عصبی است، او می گوید: شهرداری هر دفعه بساطم را جمع می کند.

حسین هم سرنوشتی بهتر از او ندارد پکهای عمیق به سیگار میزند و موقع حرف زدن از دهانش دود غلیظی می زند بیرون، مسن تر نشان می دهد، موهای کم پشتش جو گندمی است و پیراهن گشاد سفید و چروکی تنش است به چهره آفتاب سوخته مرد می خورد که سالهای بعد 30 را سپری می کند، اسباب بازی می فروشد دست سازهایی که زنش با خز ساخته است.

وقتی که تجارت و صادرات و واردات و قاچاق معادله مجهولی را برای کشاورزان رقم زدند و وقتی زمین هم با آنها یار بود خانواده اش را برداشته و به شهر آمده اما در شهر هم چیزی جز یک شغل کاذب عایدش نشد.

پشت بساط عروسکهای حسین، حیدر ایستاده و تا حد ترکیدن در بادکنکها فوت می کند، با هر دم و بازدمی استخوان گونه اش از صورت کشیده اش بیرون می زند.

اما گاهی هم میان حباب نازک شغلهای کاذبی مثل بادبادک فروشی دلالی ماشین و ...می شود برای خیلیها شغلی کاذب که جیبشان را به عرش می برد و دیگر از آن چهره های وارفته کارگران و مسافران در راه مانده و مردهای پیر و جوانی که برای کار به اصفهان می آیند جایی نیست.

اقتصاد ناپایدار بستر شغلهای کاذب

حدود پنج دهه پیش تاکنون که کلانشهرها با افزایش بی حد و حصر و ناگهانی جمعیت روبه رو شدند، کمبود تسهیلات و اقتصاد ناپایدار باعث شد شغلهای کاذب که در چرخه تولید نقشی نداشته و به نوعی از مشاغل غیررسمی به شمار می رفتند، با رشدی چشمگیر در نقاط شهرنشین، نقش پررنگی بیابند.

شاید بتوان گفت عدم برنامه ریزی صحیح به همراه عوامل نامساعد طبیعی مثل کم آبی و خشکسالی و در نتیجه عدم اقبال به کشاورزی، بخشی از زنجیره ای را تشکیل می دادند که عاملی برای مهاجرت روستاییان به شهرها شد. مسئله‌ای که به دلیل نیازهای بی حد و حصر، آنان را در زندگی شهری می بلعید و به همین خاطر روستاییان سعی کردند برای رسیدن به اهدافی که چیزی جز تامین زندگی شان نبود به شغلهای غیررسمی یا کاذب روی آورند.

اگرچه این موضوع تنها شامل حال روستاییان مهاجر به شهرها هم نمی شود زیرا حضور ساکنان شهرهای کوچک در شهرهای بزرگ تر، تبعاتی مانند آن مهاجرت اولی را به همراه خواهد داشت.

به اعتقاد شهرام آذربایجانی آسیب شناس اجتماعی عدم مهارت انبوه متقاضیان مهاجر جویای کار که عمدتا فاقد هرگونه تخصص و تجربه هستند، از جمله دیگر عواملی است که باعث رشد شغلهای ناسالم در جامعه شهری می شود.

وی می افزاید: در این شرایط از اهمیت و ارزش کارهای مفید و مولد کاسته شده و این طریقه راحت معیشت که بدون هیچ هزینه ای، سودآوری را به دنبال دارد همانند یک بیماری مسری کم کم بخشی از جامعه را که اغلب همان مهاجران حالاحاشیه نشین، از جمله نیروهای اصلی آن هستند تحت الشعاع قرار می دهد، این در حالی است که چون هیچ نظارت و کنترلی بر این مشاغل اعمال نمی شود، این دسته از افراد به راحتی دست به کارهایی می زنند که هیچ سواد یا مهارتی را لازم ندارد.

اما نکته مهم این است که در حال حاضر مشاغل کاذب، در حال تغییر هویت هستند و در مواردی به مشاغل پنهان و مدرن امروزی تبدیل شده اند و افرادی که به این شغل ها روی می آورند در واقع جزئی از بیکاری پنهان را تشکیل می دهند که در ظاهری فریبنده و جذاب مخفی شده اند از این رو اگر جامعه‌ای نتواند برای جمعیت آماده به کار خود فرصت شغلی ایجاد کند، خیل بیکاران، به مشاغل کاذب و غیررسمی روی می آورند، عاملی که به گفته بسیاری از کارشناسان گسترش مفاسد اخلاقی، قتل، دزدی، ناامنی و... را در پی خواهد داشت.

این گونه است که به نظر می رسد آفات اصلی و آسیبهای اجتماعی که به طور غیررسمی از طریق مهاجرت و در نتیجه تضاد فرهنگی، بیکاری و فقر ایجاد می شود، باعثش همان مشاغلی است که به طور پنهان جامعه را به چالش می کشاند.

کودکان حلقه‌ای از زنجیر شغلهای کاذب

در بین صاحبان مشاغل غیررسمی، کودکان و نوجوانان نیز گاهی نقشی پررنگ دارند، فراوان ترین گروه سنی که در این حلقه قرار می گیرند، اطفال بین سنین 10 تا 15 سال هستند که بعضا کارشان دستفروشی، فالگیری، سیگارفروشی، گدایی، واکس زدن و... است. درآمد این کودکان با وجودی که به قیمت از دست دادن استعداد، درس، مدرسه و تفریح آنان و ماندگاری در فقر و افتادن در وادی جرم و آسیبهای اجتماعی آنها تمام می شود، نقش مهمی در زندگی و معیشت خانواده داشته و گوشه ای از نیازهای مادی آنها را تامین می کند، همان خانواده‌ای که ممکن است خود حاصل مهاجرت به شهرهای بزرگ باشد.

این درحالی است که علاوه بر کودکان بسیاری از زنان نیز در جرگه این مشاغل قرار می گیرند و آنان نیز با دستفروشی یا تکدی گری به این کار می پردازند، تراکم این قبیل مشاغل بستری برای ایجاد آسیبهای اجتماعی است که خود تابعی از اجتماعات متراکم انسانی محسوب می شود.

بنابراین آنها عموما در مراکز تجمع یا عبور و مرور انسانها حضور دارند و با آسیبهایی که از این طریق به جامعه می رسانند، نه تنها اقتصاد ناسالم را تداعی می کنند بلکه چهره شهر را نیز به زشتی سوق می دهند، وجود گداها، فال فروشان، جیب برها و... همانند چراغ های هشداردهنده روالی را اخطار می دهند که سلامت اجتماع و اقتصاد را به مخاطره می اندازند.

فرهنگ غلط واسطه گری

به گفته علی مرادی کارشناس اجتماعی پیشینیان ما از لحاظ فرهنگی و اجتماعی، اعتقاد داشتند باید کار کرد تا با درآمد حاصله بتوان چرخ زندگی را به حرکت واداشت. اما در حال حاضر به دلیل جا افتادن فرهنگ غلط واسطه گری، مردم و به خصوص جوانان به دنبال شغل هایی می روند که سهل الوصول است. آنان با فرار از کارهای سخت و تولیدی سعی می کنند سود خود را در شغلهای کاذب جست وجو کنند.

وی می افزاید: تا زمانی که این فرهنگ اصلاح نشود و برای متولد شدن شغل در جامعه بسترسازی نشود، ما نمی توانیم شاهد شغلهای مناسب باشیم و هر روزه با شیوع شغلهای کاذب، جامعه رو به پذیرش آن خواهد رفت و بسترآفرینی برای کار، راه اندازی کارگاه های تولیدی و ایجاد زمینه های اشتغال از عواملی است که باید برای برون رفت از این مساله ایجاد شود.

وی ادامه داد: از طرفی اگر برای مهاجرت به شهرهای بزرگ فکری نشود، آنگاه حضور در این شهرها می تواند نوعی تضاد فرهنگی را موجب شود تا مهاجران ناخودآگاه به اقشار هنجارشکن جامعه شهری تبدیل شوند.

مرادی با اشاره به اینکه جوانانی که تا دیروز در محیط شهرها یا روستاهای کوچک پرورش یافته بودند، اکنون در کلانشهرها رفتارهای جدیدی را تجربه می کنند که هیچ سنخیتی با فرهنگ گذشته آنها ندارد، می گوید: آنها تنها می خواهند از شرایط موجود رهایی یابند، دست به فعالیتهایی می‌زنند که با فرهنگ آنها متفاوت است که این موضوع امری است که با پیدایش خرده فرهنگ ها و تضاد آن با فرهنگ شهری، نابسامانی و هرج و مرج را به دنبال خواهد آورد.

برنامه ریزیهای اقتصادی، کاهش مشاغل کاذب را به همراه دارد

کارشناسان معتقدند برای برون رفت از این مشکل باید با امکانات وسیع و بررسیهای دقیق، عوامل و ریشه های پیدایش و تداوم این مشاغل را شناسایی و با برنامه ریزیهای همه جانبه ساختار اقتصادی کشور را بر اساس اولویت ها تنظیم و اصلاح شود.

این درحالی است که بهترین راه تامین اقتصادی و اجتماعی مردم، اصلاح فرهنگی جامعه و شرکت دادن فعالانه مردم در برنامه ریزی هاست.

از طرفی افزایش بهره وری کیفیت از طریق آموزش کارکنان، جذب مشارکت بخش خصوصی، توسعه اقتصادی در روستاها و تبدیل دافعه ها به جاذبه و تشویق به بازگشت مهاجران از شهرها به روستاها و شهرهای کوچک و در نتیجه استفاده از پتانسیلهای بالقوه، گام هایی است که می تواند جامعه را از این مشکلات رهایی دهد به شرطی که این موارد توام با مدیریت صحیح و درستی باشد.