ماه مدرسه نزدیک است/ طعم گس مهر و بازار داغ لوازم التحریر

ارسال در مهم ترین خبرهای استان و کشور

اصفهان - خبرگزاری مهر: ماه مهر، ماه مدرسه نزدیک است اما این ماه برای هر کسی رنگ و بویی متفاوت دارند، از بازگشت "تصمیم کبری" تا بازار داغ فروش لوازم التحریر که بچه ها را به سمت خود جذب می کند.

به گزارش خبرنگار مهر، پاییز بوی مدرسه می‌دهد، چه فرقی می‌کند که این مدرسه در خاطرات سال‌های سال پیش ما جا‌مانده باشد و غباری از زمان، چهره آدم‌های آن را تار کرده باشد.

پاییز بوی مدرسه می‌دهد حتی اگر مدرسه‌‌ات پشت زمانها جا مانده باشد، نوستالژی مهرماه این بود، اول مهر و بوی پاییز و بوی کاغذ و بوی پاک‌کن و رخت و لباس نو و جاذبه مداد‌رنگی‌هایی که هیچ‌وقت برای برخی ها به بیش از 12‌رنگ نرسید و آرزوی یکی از آن جعبه بزرگ‌ اش هنوز که هنوز به دلشان مانده است.

اما حالا خانواده ها برای شکل دادن به خاطرات شیرین روزهای مدرسه فرزندانشان با دشواری روبه رو هستند، حالا برای کودکانمان باید دفترچه جومونگ و هری پاتر بخریم، این روزها با روزهای کودکی ما خیلی فرق می کند وقتی که بوی مهر دیگر مثل گذشته نیست، انگار مهر دیگر بوی کاغذ کاهی نمی دهد، خلاصه این روزها از جلوی کتاب فروشی ها که رد می شوی با حسرت به لوازم التحریرهایی نگاه می کنی که البته زمان ما هیچکدام از اینها به چشم نمی‌خورد. شاید هم اگر بود تنها جامدادی که داشتیم به بافه‌ای ختم می‌شد که مادربزرگ آن را قلاب زده بود. ‌

اما پاییز بوی مدرسه می‌دهد، حتی اگر آن قدر بزرگ شده باشی که دیگر چهار ‌دیواری دور حیاط مدرسه مانع همیشگی‌ات باشد، برای ورود به حیاطی که زنگ‌های ورزش معنای دیگری داشت.

بوی مهر که می رسد نوستالژیها زنده می شود، تخته سیاه‌ها دلتنگ دیدن دوباره شلوغی ها و سکوت‌های کلاس، کلاس‌های خالی، صدای پای دانش‌آموزان را به زودی می‌شنوند و سکوت‌های سرد در های و هوی امید بخش آنها آرام آرام محو می‌شود. دوباره ترانه باز آمد بوی ماه مهر، بوی ماه مدرسه، روپوش‌های رنگی، مقنعه های سفید کلاس اولی‌ها، سرآستین‌های گچی از تمرینات حساب و هندسه آمدن مهر را نوید می‌دهد.

اما برای بعضی، این روزها دیگر بوی کاغذ کاهی نمی‌دهد زیرا کافی است پایت را در دل شهر که پر از مغازه‌های لوازم‌التحریرفروشی است بگذاری  تا این امر به خوبی مشاهده شود.

قفسه‌های پر از دفترچه‌های رنگارنگ و پرزرق و برق و کیف‌هایی که در انواع و اقسام مارک‌های مختلف آمده‌اند تا کودکانمان را راهی مدرسه کنند، اما در میان هیاهوی نسلی که دغدغه طرح و مدل دفترش را دارد، پیرمردهایی هم هستند که تنها با استشمام بوی مهر به خاطرات آن دوران باز می‌گردند، آن روزها مثل یک قاب عکس شکسته و خاک گرفته، که هنوز با نگاه کردنش، ته دلت برای کسری از ثانیه احساس مهر و بوی خوش پاکن هایش تنگ می شود و حالا باید تمام آنها را در لایه های هفتم ذهنت دنبال کنی و زنده نگه داری اما همیشه بوی نوستالژی،همراه با طعم گس مهر برایت دلنشین است مثل سادگی های 40 یا 30 سال پیش مرادی که حالا با نوه هایش آنها را زنده می کند.

او می گوید: وارد کلاس می شدیم توی آن مدرسه کهنه، روی صندلی آخری آخرین ردیف جا خوش می کردم، هنوز صدای ضجه های عمیق روز اول مهر اول سال تحصیلم را یاد آوری می کنم و با دلخوشیهای آن روزها روزگار می گذرانم.

اما با تمام اینها به قول خیلیها چقدر ذوق می کردیم، چقدر خوشحال بودیم، چقدر ساده دل بودیم، تازگی‌ها عکسها، صدا هم دارند انگار. ناخودآگاه صدای آدمهای توی عکس روی نیمکتهای فلزی یا چوبی می پیچد توی سرت.

به اعتقاد مهسا 27 ساله، بزرگتر که می‌شوی اول پائیز و اول بهار یک طعم دارد، آن روزها با خواندن هر اسم توی کلاس، دلمون هوری می ریخت پائین اما حالا دیگه نه از حسنک کجایی خبری هست و نه از کبری که برای گم شدن کتابش کلی گریه کرد، بچه های امروز حالا اینقدر دیجیتالی شدن که اسطورهایشان مرد عنکبوتی شده و دیگر به عشق خواندن داستان کوکب خانوم به مدرسه نمی‌ آیند، حالا دیگر اگه معلمی پیدا بشه که موضوع انشا بده که علم بهتر است یا ثروت بچه‌ها به راحتی ثروت را می‌نویسند.

اما در عین حال اول مهر برای خیلی‌های دیگر هنوز دارای همان احساسات ضد و نقیض است، از یک طرف تلخی پایان تعطیلات تابستان و از طرف دیگر شروع یک سال تحصیلی که بعد از سه چهار ماه دوری، طعم دیدن همکلاسی‌ها و پوشیدن لباس‌های نو مدرسه شیرینش می‌کند.

این در حالی است که با اینکه سالهاست از روزهای خوب مدرسه برای خیلی‌ها گذشته اما تب و تاب بازگشایی مدارس، همچنان در فضای شهر استشمام می‌شود و همه، حتی آنها که سالهاست با نیمکت‌های مدرسه خداحافظی کرده‌اند را سرذوق می‌آورد. عده‌ای به دنبال کیف و کفش و لباس مدرسه‌اند و عده‌ای هم کتاب‌های درسی و لوازم‌التحریر را در مغازه جستجو می‌کنند، خلاصه اول مهر از راه رسیده است.

برای خسرو که حالا خودش در آستانه معلم شدن است، هیجان آن روزها را نمی‌توان با هیچ روز دیگری عوض کرد. به نظر او شور وشوق این روزها شاید بیشتر در چشمان نوآموزانی انعکاس داشته باشد که برای قرار گرفتن در پشت میزهای چوبی کوچک سر از پا نمی‌شناسند اما بزرگترها کمتر شوق رفتن به مدرسه و اول مهر را دارند.

برای برخی هم البته مهر، ماه کاسبی است. اکبر فروشنده کیف و کفش، مهرماه را ماه شادی و سرور می‌داند. برای او این نوستالژی، بهترین دورانهایش را به یادش می‌آورد، آن وقت که مدرسه‌ای نبود و آنها باید در کپرهای زهوار در رفته‌ای به سر می‌بردند که هر آن ممکن بود با یک باد و باران پائیزی تاراج شود. اما همان آلونک‌های کوچک، یک دنیا بود از الفبای کودکانه، از اینکه کبری دروغ نگوید، از عمو پرتقال فروش از جمع و تفریق و حساب. آن روزها که بوی دفتر کاهی می‌پیچید توی فضای مدرسه و مداد رنگی‌ها از 12 رنگ تجاوز نمی‌کرد.

پیرمرد ازدیروزهایی می‌گوید که شاید در پس این همه رنگ و طرح و قیمت‌های متفاوت که بزرگ ترها را هم در انتخاب گیج کرده، گم شده است.

به قول برخی، شاید این مدرسه‌های غم‌انگیز با آن دیوارهای بلند و بی‌روح باشد که ریشه تمام این فاصله گرفتن‌ها از درس و یا بی‌تفاوتی‌های دانش‌آموزان نسبت به درس باشد.

م - نصر آزادانی که خود حدود 17 سال است در مدرسه در سمت ناظم مشغول به کار است می‌گوید: سیستم نادرست آموزشی باعث شده که مدرسه به یک محیط کسالت‌بار و سرد تبدیل شود و امروز در مدارس ما انگیزه درس خواندن، جایش را به بی‌انگیزگی بدهد چون آموزش‌ها و درس‌هایی که یک دانش‌آموز در طول سال‌های تحصیلش در این مدارس فرا می‌گیرد، به کلی با مسائل زندگی و تجربیات آن بیگانه است و همین علت سبب می‌شود که او درس‌های چند سال پیش را اصلا به ذهن نداشته باشد.

به اعتقاد دکتر منیژه تبلور روانشناس نیز رقابت در مدارس ما جایگاه خودش را از دست داده و مدرسه‌ای که باید کانون تبادل اندیشه و همدلی باشد به محلی سرشار از نا امیدی و بی‌علاقگی تبدیل شده است.

وی می گوید: امروزه در مدارس ما فرآیند انتقال اندیشه‌ها تحمیلی شده به همین علت میانگین یادگیری پائین آمده و ما سال به سال شاهد روند نزولی نمرات و افت تحصیلی دانش‌آموزان نسبت به اول سال هستیم. این افت با کاهش انگیزه خود سبب بروز مشکلاتی دیگر است که برای دانش‌آموزان رخ می‌دهد و سلامت روان آنها را به خطر می‌اندازد.

با تمام اینها مهرماه هنوز هم با نوستالژی‌های کودکانه می‌آید گرچه دیگر بوی کاغذ کاهی نمی‌دهد. اما مهر که می شود دلمان مدرسه می‌خواهد، کیف، کتاب، نیمکت، تخته، مداد قرمز و...