تشکیل کمیته ای برای پیگیری جهاد اقتصادی
یک کارشناس امور اقتصادی در گفتگو با الف، ضمن انتقاد از قطع شدن یارانه بخش تولید، خواستار حمایت بیشتر دولت از بخش تولید و به ویژه صنعت شد.
دکتر بهمن آرمان معتقد است، اتاق های بازرگانی نتوانسته اند رسالت خود در بهبود حضور بخش خصوصی را عملی کنند.
وی با انتقاد از عدم پیگیری منویات رهبری توسط مسئولان اجرای کشور، جهاد اقتصادی را یک شعار اساسی برای کشور دانست و خواستار تشکیل کمیته ای برای پیگیری دستور رهبری درباره جهاد اقتصادی شد.
متن گفتگوی الف با دکتر بهمن آرمان را در ادامه میخوانید:
آقای دکتر شما بفرماید که اساسا یارانه چیست و چرا دولت یارانه بخش صنعت را پرداخت نکرده است؟
یارانه پدیدهای است که در علم اقتصاد جایگاه ویژهای دارد. به عنوان مثال ریکاردو اقتصاددان برتر آمریکایی به دولت امریکا توصیه میکرد از تولیدکنندگان پنبه مالیات گرفته نشود تا صنایع نساجی توسعه پیدا کند. البته شکل پرداخت یارانه در طول زمان تغییر پیدا کرد به طوری که پس از جنگ جهانی دوم و پایین آمدن شدید قدرت خرید مردم دولتهای اروپایی و ژاپن برای ایجاد قدرت خرید به مصرفکنندگان یارانه پرداخت میکردند، ولی پس از بازسازی دوران پس از جنگ و از اوایل دهه شصت میلادی پرداخت یارانه به مصرفکنندگان متوقف و به بخش تولید داده میشد.
دولت طبق قانون موظف بوده 30 درصد درآمد از بخش یارانه ها را به صنعت بدهد که یکی از دلایل معوقات و چکهای برگشتی کارخانه ها همین مسئله است. ضمن اینکه اصولا در زمینه انرژی دولت یارانهای به صنعت نمیدهد زیرا در سایر کشورها قیمت انرژی تحولی به واحدهای صنعتی یک سوم قیمت فروش به واحدهای تجاری و خانگی است و در ایران این مسئله برعکس است. به طوری که قیمت هر کیلوواتساعت برق به واحدهای صنعتی هفتاد تومان و مصارف خانگی چهل تومان است. که این خود بزرگترین جفا بر حق بخش تولید است و اینکه چرا اینگونه میشود را باید در سیاستهای غیرتوسعهای دولت اعلام کرد.
شاهد این مدعا آن است که دولت به بهانه نیمه شعبان و ماه رمضان تعرفه واردات شکر را به صفر رساند، در حالی که پانصد هزار تن شکر در انبارهای داخلی وجود دارد؛ خود این امر نشان دهنده ریشههای عدم حمایت از بخش تولید و به ویژه صنعت میباشد.
آیا در سایر کشور ها هم دولت به بخش صنعت یارانه میدهند؟
بله. به طور مثال در اتحادیه اروپا صندوقی وجود دارد که برای مناطقی که کمتر توسعه یافته هستند یا نرخ بیکاری در آنجا بالاست اتحادیه اروپا، وامهای یارانهای برای کسانی که سرمایهگذاری میکنند پرداخت میکند یا از طریق ایجاد تعرفهها از بخش صنعت حمایت میکند به طور مثال در ژاپن تعرفه واردات شکر 234 درصد و در ترکیه 150 درصد است و جالب اینجاست که این کشورها عضو سازمان تجارت جهانی هستند و ایران که عضو نیست و هیچ محدودیتی برای تعیین تعرفه برای حمایت از صنعت میکند را برای شکر و فولاد و بسیاری از کالاهای دیگر به صفر رسانده است که این نیز از عوامل دیگر است. در کشورهای صنعتی یارانههای انرژی را به بخش صنعت میدهند تا هزینه تولید را پایین بیاورند و به طور کلی چنانچه آقای دکتر توکلی در مورد صندوق توسعه ملی گفته اند و همین صفر کردن تعرفه واردات شکر به بهانه نیمه شعبان و ماه رمضان نشانههایی است که دم خروسی را نشان میدهد که ریشه در سیاستهای ضد توسعه و کاهش شدید سرمایه گذاریها دارد.
آقای دکتر دلیل اینکه در ایران یارانه صنعت را به مصرف کننده داده اند چیست؟
البته یارانه به مصرفکننده داده شده ولی بخش تولید و صنعت هم مورد حمایت قرار نگرفته است دلیل این مسئله را باید در سیاستهای دولتی یافت که پیشبینی توسعه اقتصادی نکرده بود. اگر به رقابتهای انتخاباتی آقای احمدی نژاد در دوره اول و دوم ریاست جمهوری برگردیم، ایشان هیچگاه قول ایجاد اشتغال ساخت کارخانجات مختلف، نیروگاه برق، آزادراهها و راه آهن و را به مردم ندادهاند و بحثشان عدالت اجتماعی بود. ایشان فکر میکردند با تبدیل دلارهای نفتی به ریال و توزیع نابهسامان آن بین مردم مشکل مردم حل میشود اما قربانیان اصلی چنین سیاستی قشر آسیب پذیری هستند که قرار بود به رفاه برسند. دولت منابع سنگین ارزی خود را که بر طبق آخرین پیشبینی آمار صندوق بیت المللی پول منتشر شد در سال جاری بالغ بر 97 میلیارد دلار خواهد بود را در راستای هدفهایی قرار میدهد که آن هدفها در راستای ایجاد اشتغال و افزایش سطح رفاه عمومی نیستند. به طور مثال دولت ترکیه تصمیم گرفته تولید فولاد خود را تا سال 2015 از 30 میلیون تن فعلی به 54 میلیون تن برساند. بعید به نظر می آید که ایران بتواند بیش از 20 میلیون تن در طول این فاصله تولید فولاد داشته باشد. طبیعی است که در پس پرده عدم حمایت از بخش تولید رانتخواران و مافیا هستند و کسانی که کالای قاچاق وارد میکنند و در دستگاههای تصمیم گیری شدیدا نفوذ دارند.
جناب دکتر همانطور که میدانید صنعت کشور در مقابل موج واردات تعرفههای پایین فلج شده است به نظر شما در مقابل این تهدیدات، چه باید کرد؟
تا زمانی که تولید داخلی رشد پیدا نکند چارهای جز واردات نخواهیم داشت در جهان امروز جنگ بین قدرتهای بزرگ ساختن موشک و افزایش توان نظامی نیست جنگ بر سر به دست آوردن بازارهای جدید است ایران کشوری است که فقط از طریق درآمد نفت روزانه 200 میلیون دلار درآمد دارد. یک کشور صنعتی اگر بخواهد چنین درآمد ارزی خالصی داشته باشد بایستی روزانه حداقل 5 میلیارد دلار کالا تولید دکند صادر بکند هزینه واردات مواد اولیه را از آن کم بکند که شاید به زحمت به 100 میلیون دلار خالص روزانه میرسد. بنابراین برای قدرتهای بزرگ صنعتی ایران بازار بزرگی است با 70 میلیون نفر جمعیت و درآمد سالانه ای بالغ بر 120 میلیارد دلار ناشی از صادرات نفت، مواد پتروشیمی، میعانات گازی و مواد معدنی خام.
این بازار را قدرتهای خارجی نمیخواهند از دست بدهند و به هر ابزاری برای از دست ندادن این بازار و وابسته نگه داشتن اقتصاد ایران به خود سود میبرند. با این روشهایی که در پیش گرفته شده است من از مسئولین تقاضا دارم یک کمیسیون یا یک گروه کاری را مامور کنند تا بررسی شود چگونه میشود ، شعار بسیار خوب سال فعلی را که مقام معظم رهبری، سال جهاد اقتصادی نامیده اند و در سخنان خود با اعضای اتاقهای بازرگانی هم دوباره بر این امر تاکید داشتند، محقق کرد. رئیس اتاق بازرگانی ایران ممکن است که در ظاهر و در تلویزیون و در مقابل میلیون ها بیننده چشم از دهان مقام معظم رهبری بر ندارد اما آیا چیزی از مطالبی که گفته شد به مرحله اجرا در خواهد آمد؟ بایستی ساختارهای تصمیم گیری اقتصادی را اصلاح کرد. اتاق بازرگانی در ایران به مرکزی برای ایجاد رانت و درآمدهای سنگین آن هم از طریق واردات شده است. تا زمانی که این ساختار تغییر پیدا نکند نمیتوان کاری انجام داد.
توصیه مقام معظم رهبری به تمام آن افرادی که جز تعداد انگشت شماری از آنان نمایندگان بخش خصوصی نبودند این بود که بخش خصوصی را تبدیل به سرمایه گذاری های بسیار بزرگ بکنید. ولی با کدام اتاق بازرگانی؟ وقتی روسای اتاق بازرگانی استان های بزرگی همچون تهران و اصفهان، مدیران دولتی باشند که بینش خصوصی ندارند، انتظار اینکه منویات رهبری عملی شود، دشوار است. متاسفم که در نهادهای تصمیم گیری افرادی را قرار نداده ایم که این سخنان پر بار و ارزشمند مقام معظم رهبری را به مرحله اجرا بگذارد.
من به خاطر میآورم یکی از مدیران کشور به من گفتند که مقام معظم رهبری پیگیری کردند تا ببینند، طرح احیای 985000 هکتار زمین در خوزستان چه شده است؟ ولی پس از گذشت سیزده سال عملا عملکرد صفر است.
همین مافیاهای گوناگون مانع از ساخت کارخانه های ساخت کاغذ در کشور میشود و در نهایت از یک میلیارد دلار واردات کاغذ سالانه به ایران عده ای سود زیادی میبرند که این عده به هیچ وجه اجازه کارهای مولد را نخواهند داد. بیشتر افرادی که در اتاقهای بازرگانی به ویژه ایران، هستند نه متخصصند نه صنعتگر. بلکه بازرگانانی هستند که مدام به دنبال سفرهای خارج از کشور رایگان و بستن قرارداد برای واردات هستند.
تا سرمایه گذاری افزایش پیدا نکند نه مشکل اشتغال حل میشود نه ضریب جینی اصلاح میشود و فاصله طبقاتی روز به روز افزایش پیدا خواهد کرد. دیدن متکدیان بر سر چهار راهها که هر روز افزایش پیدا میکنند نشانه فقر در کشوری است که بر روی دریایی از ثروت قرار دارد.
چگونه است که کارخانه های فولادسازی در ایران احداث نمیشود و ما از بندرعباس شاهد بارگیری کشتیهای حامل سنگ آهنهای ایران هستیم به قیمت هر تن 170 دلار و از سوی دیگر شاهد کامیونهایی هستیم که محصولات فولادی بین 700 تا 800 دلار در هر تن وارد میکند؟ در صورتی که کسانیکه بر روی این ذخایر سنگین که در هیچ کشوری جز امریکا به این تنوع منابع مس منابع آهن زغال سنگ نفت و گاز وجود ندارد در خانه های گلی زندگی میکنند. این در شان مردم ایران نیست. با این شرایط ایران به قدرت اول اقتصادی منطقه که هدف سند چشم انداز بوده است نخواهد رسید و سال به سال موقعیت اقتصادی آن ضعیف و بدون شک قدرت سیاسی و چانهزنی آن هم کم خواهد شد و منافع ملی ما همانگونه که در حال حاضر در پارس جنوبی شاهد آن هستیم نصیب دیگران خواهد شد.