شیوه‌ استفاده از نهج‌البلاغه/ نهج البلاغه تنها متن مفصل فقه سیاسی است

ارسال در مهم ترین خبرهای استان و کشور

رئیس پژوهشگاه مطالعات تقریبی با تبیین ویژگیهای خاص نهج‌البلاغه چون نگاه عینی و ملموس آن به زندگی اجتماعی گفت: جنبه‌های تربیتی و توجه دقیق به اخلاق در سیاست از جمله درسهای نهج‌البلاغه است که مغفول مانده است.

حجت الاسلام احمد مبلغی رئیس پژوهشگاه مطالعات تقریبی در گفتگو با خبرنگار مهر اظهار داشت: نهج البلاغه متضمن چند ویژگی است، ویژگی اول این است که شأن نزول و صدور بیشتر کلمات نهج البلاغه را واقعیت و عینیت زندگی اجتماعی و سیاسی تشکیل داده است.

جمع بندی نهج البلاغه

وی افزود: امام علی (ع) در فضای زندگی اجتماعی و سیاسی و در مواجهه با شرایط سخت و پیچیده اجتماعی سیاسی این خطبه ها و موضع گیری ها را ارائه کرده‌اند که جمع آنها نهج البلاغه را تشکیل داده است، به همین دلیل نهج البلاغه بسیار کاربردی و ناظر به صحنه عمل است و از حالت اندیشه های دور از واقعیت و نیازمند به تحلیل برای مرتبط کردن با واقعیت نیست بلکه خود به خوبی و شفاف در لبالب، نگاه به زندگی عینی و اجتماعی و سیاسی دارد. این ویژگی بزرگی است و شاید کمتر کلامی از معصوم دارای این ویژگی باشد. به همین علت استفاده از نهج البلاغه برای شرایط زندگی استفاده حداکثری دارد.

نهج البلاغه تنها متن مفصل فقه سیاسی

حجت الاسلام مبلغی در تبیین سایر ویژگیهای نهج البلاغه اظهار داشت: نهج البلاغه تنها متن گسترده و مفصل مرتبط به فقه سیاسی است. فقه سیاسی امر مهمی است و شاید در رده بالای فقه های تخصصی ما جای دارد و برای بنیانگذاری و تأسیس این رشته راه طولانی در پیش داریم در عین حال آنچه می تواند ما را کمک کند و منبع استنباط ما باشد نهج البلاغه است، چرا که مشهون و مملو از نگاه های حضرت علی به عرصه سیاست از خاستگاه دین، مواضع امام(ع) در ارتباط با شرایط سیاسی از خاستگاه دین است. به این جهت رجوع مکرر و دقیق نهج البلاغه ما را در راهیابی و دستیابی به بسیاری از فرازها، احکام و منطق حاکم بر فقه سیاسی مدد می رساند.

مجموعه و منظومه ای از دین

وی یادآور شد: ویژگی دیگر نهچ البلاغه این است که این کتاب مجموعه و منظومه ای از دین را تشکیل می دهد. در نهج البلاغه هم فلسفه، کلام و فقه را می توان به طور گسترده ردیابی کرد، هم دارای آموزه های دقیق اخلاقی ، اخلاق سیاست و هم جنبه های تربیتی را در سطح گسترده و فراگیر می توان مشاهده کرد و هم تاریخ و تحلیل آن را می توان در نهج البلاغه دنبال کرد. بحثهای اعتقادی دقیق کلامی نیز در نهج البلاغه موجود است.

این مدرس حوزه تصریح کرد: چگونگی استفاده از آیات قرآن و تفسیر آیات قرآن و به تعبیر دیگر شیوه استفاده از آیات قرآن را می توان در نهج البلاغه مشاهده کرد. برای عالمان دین همواره آرزو بوده که از قرآن بتوانند استفاده گسترده تر داشته باشند و تفسیر قرآن را با گامهایی به جلو ببرند. نهج البلاغه کتابی دربردارنده چگونگی استدلال به آیات قرآنی در زمینه های سیاسی، اجتماعی و اعتقادی مختلف است. مفسران نیز افزون بر اینکه در کنار آموزه های تفسیری نهج البلاغه نسبت به قرآن قرار گیرند می توانند چگونگی استدلال ورزی به آیات قرآن برای دستیابی به مطالب قرآنی را بیاموزند و در این زمینه کوشش درخور و توجه جدی به نهج البلاغه صورت نگرفته است.

اوج بلاغت و فصاحت

رئیس مرکز تحقیقات اسلامی مجلس تأکید کرد: ویژگی دیگر اوج بلاغت و فصاحتی است که در نهج البلاغه نهفته است و ویژگی معروفی تلقی می شود.

وی در رابطه با ساختار موضوعی نهج البلاغه اظهار داشت: وقتی سخن از نهج البلاغه و تفسیر موضوعی آن به میان می آید با چهار مقوله مواجه هستیم. یک مقوله این است که خود نهج البلاغه موضوع بندی شده باشد که چنین نیست، چرا که مرحوم شریف رضی بدنبال این نبوده که کلام حضرت را ذیل موضوعات و با نگاه به موضوعات طبقه بندی کند بیشتر بدنبال آن بوده در یک ساختار نامه، خطبه و حکمت کلمات حضرت را آن هم بخشهای دارای اوج بلاغت و فصاحت ذکر کند.

مبلغی ادامه داد: مقوله دوم این است که آیا نهج البلاغه تفسیری نسبت به موضوعات یا نسبت به نگاه دین به موضوعات دارد که باید درپاسخ گفت نهج البلاغه در حد اعلی به چنین امری توجه داشته است. نهج البلاغه و کلمات حضرت این اهمیت را دارد که به حادثه ها و موضوعات به طور عینی تر ، ملموس تر و بی واسطه تر پرداخته است و این ویژگی در نهج البلاغه است که فرصتی عظیم برای دین پژوهان و جوامع پی جوی دین تلقی می شود.

رئیس پژوهشگاه مطالعات تقریبی گفت: مقوله سوم این است که نهج البلاغه را براساس موضوعاتی که درون کلمات حضرت است، دسته بندی کنیم؛ یعنی کلیدواژه ها و موضوعاتی را از نهج البلاغه بگیریم، هرکجا که سخنی از حضرت در ارتباط با آن موضوع است را تجمیع کرده و ساختار نهج البلاغه را  از حالت فعلی به ساختاری موضوع محور تبدیل کنیم.

وی اظهار داشت: مقوله چهارم این است که موضوعاتی را نه براساس نهج البلاغه بلکه براساس واقعیتهای علمی و زندگی کنونی تعریف کنیم؛ یعنی به سراغ نیازهای بشر برویم و این نیازها را در یک فرآیند علمی به مسئله تبدیل کنیم و آن مسئله ها و موضوعات را در یک ساختار منظم، مرتبط و منطقی طراحی کرده و بعد نظم نهج البلاغه را  بر آن اساس بازسازی کنیم. اگر این نوع موضوع محوری انجام گیرد بیشترین فضای استفاده از نهج البلاغه را فراهم آورده ایم .

وی تأکید کرد: درپیش گرفتن مقوله چهارم، با با تفنن و سلیقه و اعتماد به نگاه های بدوی و ابتدایی امکانپذیر نیست. باید روندهای علمی را نسبت به موضوعات، تجارب علمی و مشورت عالمان انجام دهیم و از آن سکوی پرش، به سمت نهج البلاغه برویم.

شیوه استفاده از نهج البلاغه

حجت الاسلام احمد مبلغی در ادامه افزود: در این زمان نوبت به شیوه استفاده از نهج البلاغه در رابطه با آن مسئله ها و موضوعات می رسد . به صورت دیمی و براساس نگاه های بی رویه و غیر منضبط نمی توان به سراغ نهج البلاغه رفت و پاسخ هر سؤالی را براساس ذوقیات به دست آورد. باید کوشش کرد روند استنباط  و استفاده از نهج البلاغه عالمانه باشد؛ به این ترتیب که پس از مشخص شدن موضوعات همه کوشش خود را برای تجمیع دیدگاه های علمی و فنی نسبت به آن موضوعات براساس علم، نگاه و تجربه های موجود به شکل دقیق و اصطلاح بندی شده پاسخ ها را ارائه کنیم.

این مدرس حوزه با اشاره به اینکه روشی که مورد تببین قرار داد دچار یک مانع خواهد شد گفت: البته این روش با یک مشکلی نیز رو به رو است. اگر از ابتدا به سراغ علوم کنونی رفتیم، چه بسا با ذهنیتی از پیش جهت یافته و شکل یافته به سمت نهج البلاغه رفته ایم. باید به راهکارهایی اندیشید که هم به این معلومات موجود در علوم انسانی، اجتماعی و سیاسی امروز دست یافت و هم تضمینهای لازم را پیدا کرد که نگاه ما به نهج البلاغه حداکثر فراغت و رهایی از ذهنیتهای کلیشه ای بسته شده داشته باشد تا بتوان از آن چشمه پر از نشاط و آب نهج البلاغه بهره برداری کرد.

غفلت از درسهای نهج البلاغه

وی با تأکید بر اینکه درسهای زیادی از نهج البلاغه مورد غفلت قرار گرفته است که یکی از این درسها خداشناسی است، خداشناسی نهج البلاغه عمیق و بزرگ و دارای بازتابهای اجتماعی است. خداشناسیهای ما نوعا بریده از نگاه های اجتماعی است و تولید انزوا و تولید گوشه نشینی می کند. خداشناسی نهج البلاغه از یک طرف از ژرفای بالایی برخوردار است و از یک طرف دارای بیشترین اقتضائات و انعکاسات اجتماعی و گره خورده با حضور در متن اجتماع است.

مبلغی افزود: جنبه های تربیتی نهج البلاغه نیز مغفول مانده است. جنبه های تربیتی از خودسازیهای نهج البلاغه، از مبانی معرفتی و نگاه خاصی که به دنیا دارد تا جنبه های عرفان عملی و زندگی پاکیزه و تربیت یافته مغفول واقع شده است.

وی تربیت خانوادگی و نگاه به خانواده که بخشی از امور مربوط به تربیت از درسهای مورد غفلت در نهج البلاغه عنوان کرد و گفت: نهج البلاغه قابل استفاده مورد غفلت قرار گرفته است. از جمله آنچه در نهج البلاغه به خوبی منعکس است و مغفول واقع شده ارزشی بودن وسیله و اکتفا به وسیله های ارزشی و فراتر از ارزشها و زیرپاگذاشتن هدف وسیله را توجیه می کند به کرات و شفات و اعلی برجسته شده است و ما هنوز در گام اول نسبت به این آموزه هستیم.

مبلغی اظهار داشت: در همین چارچوب اخلاق در سیاست فصل ممیزی برای نهج البلاغه است. شاید هیچ کتابی ادبیات لازم برای اخلاق در سیاست را تولید نکرده است، اینکه چگونه می توان میان اخلاق و سیاست جمع کرد و چگونه می توان سیاست را اخلاقی کرد و لحظه به لحظه با اخلاق حرکت کرد به کرات در نهج البلاغه به طور عینی و ملموس تبلور یافته است و باید آن را استیاد کرد و در اختیار جامعه اسلامی و انقلابی ایران اسلامی قرار داد تا هرچه بیشتر به حضرت نزدیک شویم.