علفهای هرز شایعه و هوای سربی تهمت در رسانهها چه میکند
معاون مطبوعاتی وزیر ارشاد طی نامهای خطاب به اصحاب رسانه كشور از آنچه «ژورنالیسم كاذب و حاشیههای زرد و جنجالی پیرامون چهرههای سیاسی» نامیده شده اظهار نگرانی کرد.
۱۳۹۰ جمعه ۶ خرداد ساعت 15:03
به گزارش سرویس فرهنگ و هنر برنا، در نامه محمد جعفر محمدزاده معاون مطبوعاتی وزیر ارشاد خطاب به اصحاب رسانه كشور میخوانیم: «اصحاب رسانه، هواداران دانایی و روشنگریاند؛ همانان كه خداوند بر قلم ایشان سوگند خورده است؛ خداوندی كه جز به پدیدههای با عظمت سوگند نمیخورد.
همانان كه حقیقت را بازتاب میدهند و بذر خوبیها میپراكنند و از این حیث، رسالتی پیامبروار دارند. همانان كه در روزگاری نه چندان دور، بیرق بیداری و آگاهی بر دوش افكندند و در نگارش خبر از خون خویش مایه گذاشتند. روی سخن با همانان است.
در آغازین روز خدمت به اصحاب رسانه پیمان بستم كه جز در طریق یاری و هواداریشان گام نزده و اگر باری از شانههای صبور ایشان برنگیرم، دست كم ایشان را بار خاطر نشوم. دستها را در دستان پرمهرشان نهادم تا جوهر قلمهایشان بر سرانگشتان من نیز رنگ رنج و مرارت زند. سكوتم را از صدایشان و چشمانم را از نگاهشان و سینهام را از تپشهای بیقراریشان آكندم و شانهام را از بار خستگیهایشان سنگین كردم تا آینه تمامنمای لحظههایشان باشم.
در ادامه این نامه آمده است: تحریریهای كوچك در دل خویش بنا نهادم تا با هر تپش، صدای دلنشین قلمها و آهنگ بیوقفه نمابر خبرها و طنین خوش حروفچینی لحظههایشان را به گوش جان بشنوم... اكنون اما نهیبی هولناك در دهلیز ذهنم طنین میافكند و آن را از رهگذر «آیا»ها و «چرا»ها به منزلگاه «نبایستها» و «مبادا»ها میكشاند؛ چندی است كه گمان میرود شماری اندك از رسانههای آینهوار ما را غبار اغراض سیاسی فروپوشیده و تار عنكبوت تفرقه و تخریب، معدودی از پنجرههای روشن آگاهی را فرا گرفته است.
سایههای اندك شمار و بیگانه با عرصه روشن رسانه، تیغ از نیام قلم بركشیدهاند تا سوگند خداوند را به زهر كینهجویی و پرخاش آب دهند. خارهایی كوتاه و كمشمار اما زهرآگین، گرداگرد درخت سایهگستر رسانه روییدهاند تا جاری زلال حقیقت را از ریشههای آن بازدارند؛ اما اگر هوای تازه صداقت به روزن برگهایش نرسد، اگر زلال انصاف در آوندهایش جاری نشود، اگر همین اندك خاربنان، خنكای نسیم فرهنگ را از نوازش برگ و بارش مانع شوند و هزاران هزار «اگر» دیگر.....
دیگر بار در سایهسار این درخت سخنگو مینشینم و به نجوای برگهایش با بادهای بیطرف رهگذر گوش میسپارم؛ این درخت از آفت شایعه رنجور است، این درخت از تیشه بهتان، زخمی است، این درخت از هجوم هیزمشكنان تفرقه با پیكری خسته و زخمی بر پای ایستاده است، این درخت در تندبادهای سیاست، بسیاری از برگهایش را گریسته است، این درخت كه همواره آشیان صلح و صداقت است، مباد كه لانه زاغان تهمت شود!
روزنامه را كه میگشایی، سطری چند از اخبار در هوای سربی تهمت نفس میكشند. شماری اندك از واژگان در توهم معنا فرو رفتهاند؛ معدودی از متنها جز به حاشیه نمیاندیشند و اندكی از تیترها به پرسش تردید پاسخ نمیگویند.
وی در ادامه این نامه آمده است: «گفته میشود...»ها رو به فزونی دارند «شنیده میشود...»ها نیز؛ شایعه به نقل از یك منبع آگاه، فاجعه میشود! منابع آگاه، شایعه را به مزایده میگذارند و پیكر اعتماد در ستون «شنیدهها» چوب حراج میخورد!
این درخت سخنگو ستمدیده است؛ درختی كه حاشیهاش را از علفهای هرز شایعه نپیراستهاند. درختی كه اگر همین خرده آفت بیمقدار در آن لانه گزیند، اگر همین موریانه خرد و كوچك و نادیدنی در شاخساران بلند بالایش رخنه كند، اگر همین شته حقیر غیبت و تهمت با پیكر سترگ و تنومندش در افتد؛ بیم آن میرود كه روزگاری به جای میوه «نقد» و «نظر»، زقوم طعنه و جدل از آن سر بر كند.
از پی این بیمها و امیدها به امتداد مسیر دشوار اطلاعرسانی چشم میدوزم؛ مطبوعات با بیش از 3 هزار عنوان كه تنها 100 عنوان آن روزنامهها هستند، به توسعهای كمنظیر از حیث تعداد دست یافتهاند. شمار خبرنگاران و روزنامهنگاران جوان و خلاق، روز به روز در مطبوعات كشور فزونی مییابد.
بسیاری از مطبوعات در تحریریههای خود به ترازی حرفهای دست یافتهاند و با مخاطبشناسی دقیق و بازخوردیابی مستمر، سطح گفتوگوی خود را با مخاطبان افزایش دادهاند. نشریات تخصصی قدم به میدان نهادهاند تا با تولید روزافزون علم، جنبش نرمافزاری كشور را ارتقا بخشند؛ سواد رسانهای خوانندگان مطبوعات افزایش یافته است و غالب شهروندان بیآنكه با جادوی تیتر به متن روی آورند؛ با نگاهی نقّادانه و كارشناسانه، سره را از ناسره باز میجویند.
محمدزاده در ادامه این نامه میافزاید:در چنین فضایی كه فرصتی مغتنم برای توسعه كیفی مطبوعات فراهم آمده است، اصحاب رسانه با آزمونی دشوار و سرنوشتساز مواجهند؛ آزمونی كه سرانجام جز به بوته قضاوت مردم سپرده نشده و نتیجه آن جز به محك اعتماد عمومی سنجیده نخواهد شد. آزمونی كه امروز فراروی مطبوعات، خبرگزاریها و پایگاههای اطلاعرسانی كشور قرار دارد، آزمون اخلاقمداری، اعتمادسازی و اقناع مخاطبان به عنوان سرمایه اصلی رسانه است.
چه، احترام رسانهها به حقوق انسانها و حریم اشخاص نه فقط از لوازم اخلاق عمومی و حرفهای، بلكه از شروط كیفیتگرایی رسانههاست؛ متأسفانه همهمه كینهورزی و منازعه رقبا با یكدیگر چندی است كه در فضای رسانهای كشور فزونی یافته و دامان پاك و پرمهر برخی رسانهها را به تهمت، تخریب و تفرقهافكنی آلوده است؛ حال آن كه میدانیم این گناه در وهله نخست نه متوجه رسانهها، بلكه ناشی از عملكرد برخی گروههاست كه برای تضعیف رقبای خود و قبضه كامل قدرت، از رسانه به عنوان ابزار تخریب و حذف رقیب سود میجویند.
ای بسا كه در این مسیر حقوق و حرمت اشخاص نیز دستخوش تعرض و آسیب شود و كرامت انسان كه والاترین موهبت الهی است، قربانی منازعات بیحاصل شود؛ از این رو در فضایی كه میتوان با اتكاء به منابع انسانی خلاق و با دانش و بسترهای مهیا برای اطلاعرسانی و مخاطبیابی، گامهایی بلند در جهت رشد رسانههای كشور برداشت، ناگزیر باید نگران ژورنالیسم كاذب، حادثه آفرینیهای غیرواقعی و حاشیههای زرد و جنجالی پیرامون چهرههای سیاسی بود.
بدیهی است در چنین فضایی از روزنامهنگاران دوران انقلاب اسلامی كه قلمهای بیدارگر خود را از جانهای پاك و روانهای روشنی چون شهیدان شاهچراغیها، آوینیها و صارمیها به میراث یافتهاند، انتظارمیرود كه در جهادی الهی به دفاع از حیثیت و كیان فرهنگی مطبوعات و خبرگزاریها برخیزند و مانع از جایگزینی قدرت محوری و جناحگرایی افراطی به جای مسؤولیتپذیری و وجدان رسانهای شوند.
بر عهده دلسوختگان عرصه آگاهیبخشی است كه به بازی جناحگرایانه برخی نادلسوزان در استفاده ابزاری از حریم رسانه برای قدرت طلبیها پایان دهند. بر میراثداران قلم است كه رسانههای اعتمادساز و معتبر كشور را كه ارزشمندترین سرمایههای فرهنگی ایران اسلامیاند از ریزش مخاطبان بازدارند. بر باورمندان عقلانیت و اخلاق رسانهای است كه از محو استقلال و مسخ هویت حرفهای رسانهها و خدای ناكرده تأسی بیچون و چرای آنها به مناسبات قدرت پیشگیری كنند.
بر دلسوزان حقیقی رسانه و خانواده بزرگ اطلاعرسانی است كه با هر سلیقه و گرایش كه دارند، نگذارند رسانهها از مسیر اطلاعرسانی و نقد روشمند خارج شوند و به مجرای نگاه تك بعدی و منفعتگرایی سیاسی درافتند؛ به طوری كه رقابتهای بین رسانهای جای خود را به تضادهای جناحی دهد.
در پایان این نامه آمده است: برای یادآوری اهمیت این مجاهدت و درك ضرورت آن، بار دیگر، رسالت رسانهها را در پرتو كلام مقام معظم رهبری باز میخوانیم كه در سخنان چند ماه پیش خود، رسانهها را به تهذیب و تقوای خبری فراخواندند و احكام را در مطبوعات و رسانههای مجازی جاری دانستند آنچنان كه فرمودند حتی با قصد مصلحتجویی و اصلاح نیز نمیبایست قلم به این 2 معصیت آلود.
از این رو امید میرود رسانههای كشور با نظر به چشمانداز شكوفایی و بالندگی خویش و با رعایت حریم و حقوق همه اشخاص حقیقی و حقوقی نقش واقعی خود را در تعالی كشور بر مبنای الگوی اسلامی و ایرانی پیشرفت ایفا كنند.
بیشك رعایت تهذیب رسانهای و تقویت اعتماد عمومی نهتنها از كیفیت انتقادی رسانهها نخواهد كاست بلكه نقش و كاركرد نظارتی آنها را افزایش داده و دولت و مردم را بیش از پیش از بركات نقد منصفانه بهرهمند خواهد كرد. حصول این دستاورد البته منوط به آن است كه میان نقد و نظر اصلاحی با جدل و پرخاشگری فرق قایل شویم و نقد را كه غالباً به راه حل مشترك و تفاهمآمیز میانجامد، بر جدل كه حاصلی جز شكاف و واگرایی 2 طرف ندارد، ترجیح دهیم همچنان كه تحقق این مهم در گرو التزام به اخلاق و ادبیات نقد است كه با رعایت آن میتوان مطالبات جامعه را از كاركرد نظارتی و دیدهبانانه رسانهها افزایش دهیم و درخت سایهگستر مطبوعات را در آستانه رشد و بالندگی از آفت خزان مصون داریم.»
امروز كه بازارت پرجوش خریدار است / دریاب و بنه گنجی از مایه نیكویی