رابطه 3 کودک آزاری با پرونده اسیدپاشی آمنه

ارسال در مهم ترین خبرهای استان و کشور

خبر سومین کودک آزاری در ماه اخیر نیز منتشر شد.رسانه ها همچنان در بهت و حیرت این خبر را منتشر کردند. مخاطب رسانه ها نیز با سینه ای پر کینه از این ناپدرها و نامادرها و چشم اشک آلود از آنچه بر این کودکان معصوم رفته است  اخبار را تا انتها مرور کردند.

باربد کوچولوی سه ساله روی تخت بیمارستان با 70  درصد سوختگی گریه می کند و درد می کشد. پدر حیوان صفتش به قصد زهر چشم گرفتن از همسر مطلقه اش به روی او بنزین می ریزد و به آتش می کشدش.

نیمای 4 ساله هم مهمان ناخوانده بیمارستان مفید تهران در ماه گذشته بود.مددکار اجتماعی ماجرا را اين طور شرح داد: با مراجعه به بيمارستان، با كودكي كه دچار ضرب و جرح، سوختگي شديد در نقاط مختلف بدن از جمله آلت تناسلي و نيز كبودي شديد دو چشم بود، مواجه شدم"

انتقال نیما به بیمارستان به دلیل کبودی وحشتناک ظاهری وی بود که دیگر امکان پنهان کردن آزار و اذیت های مکرر وی وجود نداشته است.همسایه ها هر روز صدای نیما را می شنیدند و بر فساد مادر سنگدل او گواهی می دهند.

هانیه 8 ساله هم اولین قربانی وحوش خانوادگی در این ماه بود که داغ كودك‌آزاري بر بدن نحيفش حك شد. دختري كه از پدرش خاطره زيادي ندارد و با مادر و ناپدري‌اش زندگي مي‌كرد. هانيه دختر هشت ساله‌اي است كه به بيمارستان سوانح و سوختگي شهيد مطهري منتقل شد تا راز تلخ و تكان‌دهنده اين كودك آزاري فاش شود. آن شب اهالي خياباني در جواديه تهران كه از مدت‌ها قبل هر روز صداي ضجه و ناله‌هاي هانيه را مي‌شنيدند و حتي چند بار با مادر او در اين باره تذکر داده  بودند ديگر تاب نياوردند و درتماس با كلانتري محل موضوع را اطلاع دادند.دخترك كه به سختي حرف مي‌زد و با مرگ فاصله چنداني نداشت داستان زندگي‌اش را براي مددكاران شرح داد و گفت: اين زخم‌ها يادگار شكنجه‌هاي ناپدري است.

عوامل کودک آزاری زیاد است.از ضعف و خلا قوانین تا کم کاری مسئولین و مشکلات اقتصادی و افزایش ناهنجاری های اخلاقی و غیره.به همه این موارد باید رسیدگی کرد.پلیس نقش خود را ایفا کند.بهزیشتی به وظایفش عمل کند.مجلس قوانین را اصلاح کند .نهادهای فرهنگی مشغول فرهنگ سازی شوند وغیره.

اما نهادی که بیش از دیگران از او انتظار می رود تا در این موضوع خاص وارد شود و با قاطعیت جلوی افزایش این دست حوادث را بگیرد دستگاه قضائی است.با این که هر روز خبری از این دست حوادث فاجعه بار منتشر می شود اما کسی به خاطر ندارد که حتی برای یک بار مسبب این نوع جنایت ها در ملا عام مجازات و یا حداقل درباره قصاص وی اطلاع رسانی شود.

این ناپدر  ونامادر که تنها اسم والدین کودک را یدک می کشند دست به جنایتی زدند که نه تنها در آن  کودکی قربانی شده است بلکه جامعه را به زشت ترین بی اخلاقی ها آلوده کرده اند.چنین رفتار سبعانه ای نه در فرهنگ و تاریخ ایرانی جای داشته و نه تناسبی با نام متبرک مملکت اسلامی دارد.



متاسفانه عدم توجه مسئولین و نهادهای مسئول باعث شده است که کریه ترین جنایت ها که هیچ گاه در فرهنگ و تمدن ایران اسلامی سابقه نداشته است هر روز صفحات حوادث روزنامه ها و سایت ها را سیاه کند.یک روز اخبار همجنس بازی.روز دیگر خبر تجاوز به محارم .بار دیگر انتشار فیلم خصوصی افراد و غیره و غیره که هر چند آمار آن به نسبت تمدن امپریالیستی دیوان و ددان ناچیز است اما وقوع چند هزارمی آن  نیز قابل تحمل نیست.متاسفانه مسئولین برای فرار از بار اصلی این اخبار درد آور و نگران کننده در اغلب اوقات دست به تکذیب و پاک کردن صورت مساله می زنند.

با این حال روی این سخن نه با دولت است و نه مجلس.هر چند که انها نیز به اندازه خودشان مقصرند و باید پاسخگو باشند.روی این صحبت با مسئولین دستگاه قضائی است.

چند روز پیش رسانه ها برای اجرای قصاص فردی که در واکنش به جواب رد آمنه برای ازدواج با او، به صورتش اسید پاشیده بود، چوب خط گذاشتند.اسلام و احکام آن بر گرفته از فطرت انسانی است.اجرای قصاص هم حق طبیعی آمنه بود و هم خواست و مطالبه به حق اجتماع.انتظار این بود که پس از 7 سال این حکم اسلامی اجرا شود که در کمال ناباوری عقب افتاد.عدم پاسخگوئی مناسب مسئولین این تلقی ر ایجاد کرد که شغال مستی کردن های  نهادهای به اصطلاح حقوق بشری علت اجرا نشدن این حکم بوده است.هرچند این خبر باورکردنی نبوده و نیست.گذشتن از اجرای قانون مسلم اسلامی به خاطر "بساط درآوردن حرامیان" هیچ توضیح و توجیهی ندارد.با این توصیف چرا این حکم اجرا نشد.چرا دستگاه قضائی اجرای این حکم را به تعویق انداخته است.مردم نگران این هستند که پرونده آمنه هم به سرنوشت پرونده قتل و رابطه نامشروع سکینه پیوند بخورد.



ارتباط آزار نیما و هاینه و باربد با سرنوشت تلخ آمنه در همین نقطه است.اگر دستگاه قضائی با اقتدار و جدیت حکم اسلام و قانون را اجرا می کرد و آنرا علنی می ساخت امروز این کودکان معصوم و دهها و صد ها دیگر که صدایشان به گوش همسایه نمی رسد تا آنها را به بیمارستانها منتقل کنند،  زیر دست و پای "والدین بی رگ و خون"  بدنشان نمی سوخت و صورتشان کبود و استخواشان خرد نمی شد.



ریشه همه این جنایت ها را باید در عدم اجرای قاطعانه احکام اسلامی دید.دستگاه قضائی در چند سال گذشته نشان داده است که با درایت و عقلانیت وارد میدان شده است و حاضر نیست در مقابل جریان های سیاسی و قدرت طلبان منحرف کوتاه بیاید .اما اینجا نیز کارزار و آزمون دیگری است.آیت الله لاریجانی  اجازه ندهد صدای گریه طفل معصوم دیگری در سرای جباران به آسمان رود و رنجمایه آن به رسانه ها رسد.

و چه زیبا فرمود امیرالمومنین که :والثقه منهم بما عودتهم من عدلک علیهم.هنگامی می توانی به اعتماد مردم بر حکومت تکیه کنی که آنان را از اجرای عدالت خاطر جمع ساخته باشی.