شماره گذشته فرصت به دلیل برخی از مسائل فنی با کمی تاخیر توزیع شد. همین تاخیر موجب مراجعات مکرر خوانندگان به مراکز فروش شد که نشانها ی بزرگ بر فرهنگ دوست بودن مردم شهرستان است، گرچه لازم است بابت این تاخیر از خوانندگان پوزش بطلبیم. یکی از خوانندگان هم ضمن تماس با دفتر نشریه در این زمینه گفت: ما بجز دوهفته انتظار برای چاپ نشریه، دو روز هم باید برویم به کیوسک مطبوعات و جواب «هنوز نیامده» بشنویم. يكي از عاملان توزيع فرصت با مراجعه به دفتر نشريه گفت در اين يكي دو روز تأخير آنقدر مراجعه كردند كه كلافه شدم. او به شوخي گفت اگر كلاه روي سرم نبود همه موهايم را كنده بودند!

بي معرفت نشايد...
درحالي چاپ ويژه نامه شماره قبل فرصت با موضوع نگاهي به زندگاني آيت ا.. معرفت قرآن پژوه بزرگ و انديشمند خميني شهري با استقبال زياد شهروندان بخصوص روحانيون مواجه شد كه بسياري از شهروندان –حتي اهل قرآن و روحانيون- اساساً نمي دانستند كه آن عالم بزرگوار، اهل خميني شهر است. در اين ميان يكي از شهروندان به درستي يادآور شد كاش ذكر مي كرديد كه ايشان از محله گاردر است.
يكي از روحانيون شهر هم ضمن تقدير از اينگونه اقدامات، نظر خود را در مورد ويژه نامه اينگونه بيان داشت:
 از دست اندرکاران دوهفته نامه فرصت به خاطر ویژه نامه آفتاب معرفت کمال تقدیر و تشکر را دارم و امیدوارم در راستای اهداف عالی که در پیش دارید توفیق داشته باشید تا مشاهیر شهر را به همشهریان مخصوصاً دانش پژوهان عزیز به شایستگی معرفی نمایید. اما برخود لازم میدانم چند نکته را بیان کنم.
1- حضرت آیت الله معرفت(ره) از معدود افرادی هستند که در علوم مختلف مانند علوم قرآنی، تفسیر، فقه، اصول و ... تبحر خاصی داشتند. اما برای شناساندن بزرگان به جامعه، معمولاً از شاخصترین علمی که در آن نظریه پردازی داشته اند یاد می شود و عنوان عالم برجسته را «مفسر بزرگ» معرفی کرده بودید در حالی که بهتر بود ایشان را با عنوان بزرگترین نظریه پرداز علوم قرآنی در جهان اسلام معرفی می کردید. چون شخصیت تفسیری ایشان را نمیتوان بارزترین عنوان برای ایشان قلمداد کرد در حالی که در تفسیر قرآن، علمای دیگری هم طراز ایشان و بالاتر از ایشان در جهان اسلام وجود دارد.
2- از ایشان به عنوان اندیشمند خمینی شهری یاد شد و سزاوار بود برای این مطلب از عکسهایی که با علمای خمینی شهری داشتهاند و همچنین از خاطراتی که نه تنها از علمای خمینی شهر بلکه از پیرمردهای خمینی شهر موجود است در ویژهنامه استفاده میکردید.
3- معرفی آثار ایشان پررنگ نبود چون معرفی چنین افرادی به خاطر شخصیت علمی آنها مطرح می باشد که به بهانه همشهری بودن بیان میشود لذا شایسته بود آثار علمی ایشان بیشتر مطرح میشد تا علاقه مندان بتوانند با رغبت سراغ آثار ایشان بروند.
4- یکی از راههای معرفی کردن افراد، معرفی کردن شاگردان ایشان است که اگر شما تعدادی از شاگردان ایشان را با توجه به اینکه آنها همگی دارای مراتب بالای علمی هستند، معرفی میکردید حق مطلب بیشتر ادا می شد.
5- ناگفته نماند که علمای بزرگ دو دسته اند، عدهای صاحب فکر هستند و عدهای دیگر صاحب مکتب. ایشان از عالمانی بودند که نه تنها دارای افکار بلندی بودند بلکه افکار ایشان در جامعه اسلام در حیطه علوم قرآن، نماد تفسیر، تبدیل به یک مکتب شده است.
فرصت: چاپ اين ويژهنامه نشان داد كه تا چه اندازه مردم شهر تشنه معرفي بزرگان و مشاهير شهرستان هستند. بزرگاني چون آيات شهيد اشرفي اصفهاني، مشكات، جبلعاملي، ميردامادي، املايي، ملاحيدر، فياض، صهري، امامي، پرفسور حسن ميردامادي و ... كه بيترديد با گذشت زمان و كمرنگ شدن خاطرات و از دست رفتن افراد، گردآوري زندگينامه و خاطرات و آثار آنان روزبه روز دشوارتر خواهد شد. همه اينها را گفتيم تا بگوييم مي طلبد مسئولان فرهنگي شهرستان تدبيري كنند و همتي به خرج دهند تا زندگينامه و آثار اين بزرگان هركدام در قالب كتاب يا جزوه اي به رشته تحرير درآمده از گزند گذشت زمان، مصون بماند.

مصاحبهاي با نمايندگان سابق
از ديگر مطالب پرمخاطب شماره قبل، مصاحبه با دو تن از نمايندگان سابق شهرستان بود كه از زاويه كارشناسي، به مهمترين مسائل شهرستان پرداخته بودند. بماند كه اين گفتگو به مذاق برخي خوش نيامد.
يكي از شهروندان در اين زمينه گفت: چرا نماينده فعلي شهرستان گفته بود براي اين مصاحبه وقت ندارم؟!

يك بازتاب جالب
شماره قبل، تيتر اول فرصت از مراسم افتتاح اداره محيط زيست شهرستان انتخاب شد با اين مضمون كه: محيط زيست شهرستان در مرحله هشدار. بعد از چاپ، يكي از مسئولان نكته سنج شهرستان به خبرنگار فرصت گفت: بلافاصله بعد از جلسه افتتاح نمايندگي محيط زيست، يك مسئول ديگر با من شرط بست كه فرصت براي اين جلسه، يك تيتر منفي انتخاب خواهد كرد با مضموني شبيه به اينكه محيط زيست خميني شهر در خطر است و ...
اين مسئول اضافه كرد: بعد از چاپ فرصت، تيتر يك‌تان را كه ديدم از صحت پيش بيني آن عزيز خنده ام گرفت و خلاصه شرط را باختم! آخه بنده خداها! يك كمي مثبت ببينيد. حالا بعد از سالها اداره افتتاح شده شما مي زنيد محيط زيست در مرحله هشدار؟!

اميد است شهردار و شورا...
يكي از شهروندان هم به سخنان شهردار پوركاظم اشاره كرد و گفت: آقاي شهردار گفتهاند كه اگر خوشبينانه نگاه كنيم 50 درصد نيروهاي شهرداري فعال هستند كه مطلب درستي است. اما چرا آن 50 درصد باقيمانده متحول نشده اند؟ علت اصلي وجود چنين نيروهايي آن است كه آنها نوعاً نيروهاي سفارشي و فاميلي و هممحلي هستند كه بدون توجه به ضوابط استخدام شده اند. اميد است شهردار و شورا در اين زمينه تحولي ايجاد كنند تا شهرمان آباد شود.

چرا؟... چرا؟
يكي از شهروندان هم نقد خود به شماره قبل را در قالب چند چرا مطرح كرد: در شماره قبل، عكس رئيس دانشگاه آزاد هست ولي اسمش را نزديد. در همان صفحه خبر راه اندازي اداره محيط زيست بدون ذكر نام رئيس آن درج شده است. چرا از امامجمعه هيچ خبري نمي زنيد؟ چرا اخبار 9 دي را چاپ نكرديد؟

پولهاي اختلاسي برگشت يا نه؟
يكي از شهروندان هم به پاسخ شهرداري به تماس خود اينگونه اعتراض كرد: از شهرداري ميخواهم كه به تلفنهاي مردمي درست جواب بدهند. بنده پرسيده بودم پولهاي اختلاس شده به شهرداري خميني شهر برگشت داده شده يا نه جواب داده شده كه دادگاه حكم داده! سوال بنده اين است كه آيا پولها برگشت داده شد يا نه؟
فرصت: در اين باره با منابع اگاه در شهرداري گفتگو كرديم و چنين پاسخ داده شد: دادگاه سه نفر را به دليل مشاركت در اختلاس محكوم نمود. يك نفر كل مبلغ اختلاسي را پرداخت كرد، نفر دوم در بازداشت به سر مي برد، و نفر سوم كه مجرم اصلي است فراري است اما پدر وي در زندان است و مبلغ جزئي از اموال او مصادره شده و پيگير هستيم و به محض وصول اطلاعات تازه، اطلاع رساني خواهد شد.
 

ما و سياست و شهيد بهشتي
تعدادی از شهروندان هم باز انتقاد کردند که غلطهای تایپی زیاد است. یکی از شهروندان هم در خصوص شعر صرفه جویی پرسید که این اشعار در چه قالبی سروده شده است؟ یکی دیگر از شهروندان هم به ستون نیمه پنهان ماه اشاره کرد و گفت: شهيد بهشتي که از اهالی خمینی شهر نیستند پس چرا هر هفته مطلبی از ایشان به چاپ میرسد؟ بهتر نیست از شخصیتهای بزرگ شهر خودمان، مطالب آموزنده چاپ شود؟
فرصت: شهيد بهشتي از شخصيتهاي بزرگ و متفكر انقلاب اسلامي و همرزم بزرگان از جمله رهبر معظم انقلاب بوده است. درج خاطراتي از آن شهيد بيشتر به منظور ترسيم همراهي سياست با ديانت و تقوا و به نوعي ترويج اخلاق در سياست است؛ امري كه در شرايط فعلي به شدت مورد نياز است بخصوص در شهر ما كه شديداً سياست زده است و در بسياري موارد، اخلاق قرباني مي شود. از جنبه اي ديگر هم ذكر مرام سياسي شهيد بهشتي بسيار مهم است و آن اينكه سيدالشهداي انقلاب اسلامي خود را ملاك اسلام و انقلاب نمي شمرد و انتقادپذير بود.

كافه فرصت چه شد؟
تعدادی از شهروندان هم سراغ ویژهنامه «کافه فرصت» را گرفتند که چرا ديگر چاپ نشد؟ درباره كافه فرصت بايد بگوئيم چاپ این ویژه نامه در دستور کار بوده ولی اولاً تداخلی با سایر ویژهنامه ها پیدا میکند و ثانياً از اول هم بناي ما آن بود كه كافه فرصت بشود يك نشريه اي كه صددرصد مطالبش از شهروندان باشد. لذا منتظر مانديم تا آثار قلمي شهروندان در حوزه هاي فرهنگي، اجتماعي، تاريخي، اعتقادي، خبري و ... برايمان ارسال شود. البته مطالب زيادي به دفتر نشريه مي رسد اما اغلب آنها انتقاد از برخي مسائل روزمره است و يا درباره مسئولان و نهادها و كمتر به قالب مورد نظر ما در كافه فرصت نزديك است. لذا منتظريم تا آثار قلمي متناسب با كافه فرصت به تعداد كافي برسد و شماره دومش را منتشر كنيم.

فرصت را روزنامه كنيد / دست از سر سلمان برداريد
يكي از شهروندان هم در نامه اي به نشريه، ضمن تقدير و تشكر از مسئولين سالن انقلاب بخاطر نصب بخاري، از چند مطلب شماره 39 انتقاد كرد. وي در اين باره نوشت:
1- شماره 39 اشتباهاً دو بار تيم هندبال جانبازان و معلولين ذكر شده بود در حالي كه تيم واليبال نشسته آنجا (سالن انقلاب) تمرين مي كند.
2- در شماره 39 فرصت در دو صفحه به شعر و شاعري پرداخته بود كه زياد جالب نبود و شايد بخاطر كمبود مطلب بوده است.
3- قمه زني به گفته شما و مسئولين 200 سال قدمت دارد و معاون استاندار گفته بود ما مي توانستيم عملاً جلوگيري كنيم. به ايشان توصيه مي شود بستري فراهم نمايد تا اين دو هفته نامه روزنامه شود كه مي تواند در پيشگيري از ناهنجاريها بسيار مؤثر باشد .
4- در شماره 39 در مورد شهيد و حوزه شهدا مطلبي نداشتيد كه توصيه مي شود يك ستون ثابت براي اين امر اختصاص يابد چرا كه آن عزيزان به گردن اين جامعه حق زيادي دارند .
5- ديگر اينكه از فضل پدر تو را چه حاصل... حال گيرم سلمان خميني شهري بود كه نمي شود اين امر را ثابت كرد اين همه مطلب، وقت و... هزينه مي شود كه بگوئيد سلمان سده‌اي است؟ اگر هنر داريد سلمان و سلمان ها را تربيت كنيد نه اينكه اين همه وقت خودتان و ما را بگيريد و آخر سر هم باز به جاي اول برگرديد.
6- تشكر از شما كه در اين هفته نامه زحمت مي كشيد مخصوصاً از شهردار و كليه عزيزان  كه از شما حمايت مي كنند.

دو نامه تشكر شهروندان از شهرداري
يكي از همشهريان هم رونوشت نامه خود را به شهردار آورده بود دفتر فرصت كه در كمال تعجب، از غرولند و انتقاد در آن خبري نبود و همه تشكر بود از كاركنان شهرداري منطقه دو. او نوشته بود: بنده با توجه به اینکه از گرفتاریها و مشکلات مالی شهرداری و دردسرهای گوناگون و توقعات مختلف و بیجا و عدم همکاری برخی از همشهریان نیک مطلعم خدمتتان خسته نباشید گفته و دعای خیر و صبر و حوصله را از خداوند برایتان خواهانم. اینجانب به عنوان یک نفر شهروند هفتاد ساله این شهر که از دیر باز به صورت متناوب به شهرداری که فعلاً عنوان منطقه 2 دارد مراجعه می نمایم وظیفه خود می دانم به عرض حضرت عالی برسانم واقعاً تیمی که اکنون در شهرداری منطقه دو مشغول خدمت می باشند تاکنون کم نظیر است. البته در اين نامه اسم برخي از مسئولان و كاركنان شهرداري منطقه هم آورده شده كه به جهت رعايت عدالت درج نشد!...
همچنين نامه اي از طرف برخي فعالان مرتبط با كشتارگاه به دفتر نشريه رسيد كه آنهم حاوي تشكر بود. در اين نامه آمده است: همان طوری که مستحضرید در مسیر جادههای کشتارگاه و محل نگهداری دام، پیوسته تصادفات ناگواری به وقوع میپیوست که علت آن عدم دیدکافی به خاطر دیوار مزاحم زمین بایر مجاور جاده کاروانسرا بود و اخیراً شهرداری محترم معضل موجود را با تخریب دیوار مرتفع نمود که خرسندی شهروندان به ویژه صنوف مختلف مجاور را به همراه داشت. ضمن عرض تقدیر و تشکر خواهشمند است مراتب شادمانی و خرسندی را در روزنامه فرصت درج فرمایید.