بازتابهای فرصت 57

ارسال در بازتاب ها

baztab- فقط شرمنده اید؟!

- اهمال قانون!

- جاده مرگ

- و ...

فقط شرمنده اید؟!

مهمترین مطلب شماره قبل فرصت را می توان گزارش فرصت از مراسم تودیع و معارفه شهردار و حواشی آن دانست، تودیع و معارفه ای که در جلسه ای نسبتاً داغ صورت گرفت و پیدا و پنهان بسیاری از مسایل مهم شهرستان به تصریح یا کنایه اعلام شد. یکی از شهروندان در واکنش به سخن معاون عمرانی استاندار -که در این جلسه گفته بود بخاطر مشکلات خمینی شهر شرمنده ایم- گفت: «آقای صمصام! شرمندگی شما سودی برای مردم این شهر ندارد. به عنوان معاون عمرانی استاندار اگر می توانید این مشکلات را حل کنید و اگر نمی توانید استعفا بدهید.»

یکی از شهروندان هم گریزی به سخنان رئيس شوراي شهر زد و گفت: «در مورد اینکه آقای صهری گفته است خمینی شهر یک روستای بزرگ است می خواستم بگویم شما که در طولانی ترین دوره شورای شهر رییس بودید چکار کردید؟ اگر شما کاری نکنید چه کسی انجام بدهد؟»

خانمی از فروشان هم تماس گرفت و ضمن تشکر از اطلاع رسانی فرصت گفت: «از زمانی که حادثه باغ اتفاق افتاد مطالب نشریه تان را به دقت می خوانم و خوشحالم که از طریق فرصت در جریان عملکرد مسئولان قرار گرفتم، خیلی خوب است که اطلاع رسانی می کنید.»

اهمال قانون!

شهروندی هم با اشاره به سخن نماینده گفت: «با توجه به اینکه نماینده در برابر همه گفته اند: اینکه آب به یزد می رود یا به چهارمحال به من مربوط نیست. می خواستم بپرسم پس به کی مربوط می شود؟» وی ادامه داد: «دادستان هم پرونده های ایران را با چین مقایسه کرده اند. پرونده برای مجرم تشکیل می شود، آنها اجرای قانون دارند ولی ما اهمال قانون.»

جاده مرگ

گزارش شماره قبل فرصت در مورد آخرین حادثه جاده مرگ و قربانی شدن تاسف بار دو تن دیگر از شهروندان، بازتابهای فراواني داشت. یکی از شهروندان گفت: «از مقاله تان در مورد جاده مرگ تشکر می کنم، من هر روز از این جاده رد می شوم. واقعا خطرناک است به گونه ای که گوشت بدنمان روی تخته است و در معرض تکه تکه شدن.» شهروندی هم گفت: «روزانه تعداد زيادي کامیون و تریلی از بلوار آزادگان عبور می کند و رانندگان هم با همان وضعیتی که در بیابان می رانند از این مسیر عبور می کنند، در حالیکه این یک جاده شهری است و مردم خمینی شهر برای رفتن به امام زاده سیدمحمد، محمودآباد، دهنو و دانشگاه صنعتی از آن استفاده می کنند.»

یکی از شهروندان اما در اظهاراتی تفاوت گفت: «موضوع کمربندی از سطح استان فراتر رفته به گونه ای که دیگر ارتباطی چندانی با سپاه صاحب الزمان(عج) ندارد. ما در این شهرستان افرادی داریم که با فرمانده کل سپاه ارتباط دارند و به راحتی میتوانند پادرمیانی کنند. متاسفانه جان مردم، قربانی بازیهای سیاسی شده و از پتانسیل این افراد برای بازکردن این گره استفاده نمی شود.»

پروژه های رهاشده

پروژه های رها شده آموزش و پرورش یکی از موضوعاتی بود که بازتاب های متعددی داشت. یکی از شهروندان در این زمینه گفت: «خانه ما در نزدیکی مدرسه امین است و من هر روز از کنار زمین رها شده ای که کم کم تبدیل به زباله دانی میشود عبور می کردم ولی تصور نمی کردم که همین زمین رهاشده، پروژه احداث مجموعه ورزشی است و بیت المال است که اینطور لگدکوب می شود.» یکی از فرهنگیان شهر هم گفت: «جا داشت روی این پروژه ها بیشتر مانور دهید، در شهرهای دیگر چنین پروژه هایی را روی هوا می برند ولی متاسفانه در اینجا این پروژه ها مدتهاست رها شده است.»

کمی دقیق تر، لطفا

شهروندی هم ضمن تماس با فرصت، به ستون پزشکی اشاره کرد و گفت: «مطالبی که دکتر فاطمی نیا می گوید خوب و کاربردی است مخصوصاً اطلاعاتی که در این شماره نشریه ارائه داد. فقط چرا به میزان دقیق موادی که باید استفاده کرد اشاره ای نشده است و به طور مبهم گفته اند مقداری، کمی و ...، اگر می شود دقیق تر بنویسند.»

پس چی شد؟

در شماره قبل گزارشی از ونداليسم به چاپ رسید و به موضوع تخریب اموال عمومی پرداخت. شهروندی با اشاره به این موضوع، گریزی به عملکرد نیروی انتظامی زد و گفت: «در مطلب ونداليسم، عکس ترقه زنی را زده اید. از نیروی انتظامی بپرسید برای صدای ناهنجار ترقه ها چه کرده اند؟ یکسال پیش سرهنگ یاردوستی وعده داده بود که مامورانش با لباس شخصی در بین کاروان عروسی حاضر می شوند و با متخلفان برخورد می کنند. پس چی شد؟!»