بازتابهای فرصت 50

ارسال در بازتاب ها

baztabشهروندان بسیاری منتظر چاپ شماره جدید فرصت بودند تا گزارش حادثه باغ را به صورت مشروح و مستند بخوانند. همین موضوع باعث شد تا شماره قبل فرصت به سرعت در مراکز فروش کمیاب شود. این میزان استقبال به حدی بود که رکورد فروش تکی یک نشریه در استان شکسته شد، رکوردی که البته پیش از این هم در اختیار فرصت بود. با توجه به اینکه یکی از شاخصهای میزان فرهنگ هر جامعه ای میزان استقبال آنان از مطبوعات است این امر به وضوح حکایت از میزان فرهنگی بودن مردم و همچنین بی تفاوت نبودن شهروندان به مسائل شهرشان دارد که بسیار ارزشمند است.

بازتابهای یک پرونده

گزارش حادثه باغ هم بازتابهای متعددی داشت؛ شهروندان بسیاری با نشریه تماس گرفتند و در این مورد صحبت کردند، برخی نیز نظراتشان را فراتر از چند جمله دانستند و اعلام کردند که این موضوع را طی مقاله ای نقد خواهند کرد. به طور کلی اظهارنظرات شهروندان در این زمینه چند نوع بود؛ برخی از اینکه این حادثه تا این اندازه رسانه ای  شد و بخشهای مختلف صداوسیما و مطبوعات کشوری به صورت ویژه به آن پرداختند به شدت ابراز ناراحتی کردند: یکی از شهروندان در این زمینه گفت : «بدتر از این حادثه ای که در خمینی شهر اتفاق افتاد بدترش در شهرهای دیگر انجام می شود ولی آنها صدایش را در نمی آورند. مثلاً در همین خانه اصفهان یک ماه پیش گروگانگیری صورت گرفت ولی جایی گفته نشد.» یکی دیگر از شهروندان هم گفت: «در تهران و کرج مرتب از این نوع حوادث رخ می دهد مثلاً در تهران پدری دست دخترش را قطع کرد. این خبر را کسی منتشر نکرد ولی حادثه شهر ما را در همه خبرگزاریها منتشر کردند. چرا؟!»

یکی دیگر از شهروندان به نام نجاری هم گفت: «ظاهراً صداوسیما همه مشکلات کشور را منعکس کرده و فقط این حادثه باغ مانده بود که اینهمه روی آن مانور داد. این همه هجمه رسانه ای علیه یک شهر طبیعی نیست. خدا هدايت شان کند.»

شهروندی هم گفت: «چرا رسانه های کشور این همه پررنگ به حادثه باغ پرداختند؟! چرا نقاط مثبت ما را اینگونه منعکس نمی کنند؟! چرا افتخارات ما را به نام اصفهان منعکس می کنند؟ چرا حوادث جاده کمربندی که جان مردم را گرفته پوشش نمی دهند؟!»

مقصر کیست؟

تعدادی از شهروندان هم تصور کردند سایت فرصت آنلاین موجب شده این حادثه به رسانه ها کشیده شود. یکی از شهروندان به نام ابطحی در این مورد گفت: «به شما تبریک می گویم فرصت آنلاین جهانی شد البته به قیمت از بین بردن حیثیت شهر»

فرصت: این شهروند گرامی مانند بسیاری دیگر از شهروندان از اینکه نام خمینی شهر بخاطر انعکاس شدید رسانه ها مخدوش شد متاثر هستند که در جای خود ارزشمند است ولی واقعیت آن است که فرصت تمام تلاش خود را بکار برد تا از این واقعه جلوگیری کند. اگر نحوه پوشش این خبر را از ابتدا مرور کنیم می بینیم که چند عامل موجب شدند تا این حادثه پوشش خبری کشوری بلکه جهانی پیدا کند. اول؛ مصاحبه نماينده با خبرگزاری ها و تشریح حادثه كه توجهات رسانه اي را جلب كرد، دوم؛ اعزام خبرنگاران روزنامه روزگار به خمینی شهر و پوشش خبری گسترده آنان طی چند شماره متوالی. سوم؛ گزارش صداوسیمای استان در مورد حادثه که این گزارش عینا برای بخش خبری 20:30 ارسال و پخش گردید و گستره خبری آن را کشوری کرد.

چهارم؛ یکی از خبرنگاران اصفهان به نام ف. ص که اصالتا خمینی شهری و فرزند یکی از فعالان مطبوعاتی است که رسانه های اصطلاحاً آن ور آبی را نسبت به این خبر حساس کرد و بی بی سی از وی به عنوان خبرنگار خمینی شهری خود و با نام مستعار سامان محمودی یاد کرد. تجمع برخی از مردم در برابر دادگستری و همچنین تجمع مردم اصغرآباد در فرمانداری نیز بر اهمیت این خبر افزود و به گسترش آن کمک کرد. از همان ابتدای وقوع این حادثه گرچه ما در جریان جزییات این حادثه بودیم ولی خبر آن را بدون ذکر جزییات بر روی سایت قرار دادیم که البته همین اقدام مورد اعتراض تعدادی از شهروندان قرار گرفت که چرا قطره چکانی اطلاع رسانی می کنید. وقتی سایتها و خبرگزاریها به صورت گسترده جزییات این خبر را به صورت اغراق آمیز منتشر کردند فرصت مجبور شد یک گام عقب تر از آنها حرکت و جزییات واقعی آن حادثه را منتشر کند و البته مفصل تر از پرداخت به اصل واقعه، خبر تجمع و اعتراض مردم و امام جمعه را درج كرديم تا مشخص شود كه دامان مردم خميني شهر از اين وقايع بري است و خود خميني شهري ها به هوش هستند و نياز به حساس شدن ديگران نيست.

علل حادثه

برخی از شهروندان هم در صحبتهایشان  سعی کردند به علل و ریشه های این حادثه بپردازند. عدم برخورد قاطع با اراذل و اوباش یکی از عللی است که شهروندان زیادی بر روی آن تکیه کردند. یکی دیگر از شهروندان در این زمینه گفت: «عوامل این حادثه از اراذل و اوباشی بودند که همه محل اینها را می شناختند و متاسفانه کسی هم با اینها برخورد نمی کرد. اگر با اینها برخورد می شد این اتفاق نمی افتاد.»

یکی از شهروندان هم گفت: «در محله فروشان یک خانواده است که همگی شرور هستند و هر نوع شرارتی انجان می دهند. چرا قوه قضاییه با اینها برخورد نمی کند؟ چرا باعث می شود اراذل و اوباش جری شوند؟»

یکی دیگر از شهروندان هم از محله جوی آباد گفت: «در جوی آباد قدیم یک شروری است که همه نوع جنایتی مرتکب می شود. اصالتا هم مال خمینی شهر نیست. تابحال چندبار دستگیرش کردند و زود آزاد کردند. اگر قوه قضاییه با این موارد قاطعانه برخورد کند کمی اراذل و اوباش حساب می برند.»

برخی هم به  ریشه های دیگر این حادثه پرداختند. شهروندی گفت: «به اندازه کافی در مورد حادثه باغ گفته شده، شما سعی کنید به ریشه های این حادثه بپردازید. بالا رفتن سن ازدواج و بیکاری دو ریشه این حادثه است.» دیگری گفت: «این حادثه نتیجه اجحافی است که طی سی سال گذشته در حق خمینی شهر روا شد مخصوصا ظلمهایی که اصفهان به خمینی شهر کرده است. ما باید این تهدید را به فرصت تبدیل کنیم و مطالباتمان را پیگیری کنیم.» شهروندی هم گفت: «حادثه باغ از آنجا آب می خورد که دیگر باغات برای باغداران صرفه اقتصادی ندارد و آنها مجبور می شوند باغشان را برای تفریح افراد غیربومی اجاره بدهند تا درآمدی کسب کنند. هم خودی و هم غریبه به شهر ضربه می زنند.»

برخی از شهروندان هم از تبعات این حادثه گفتند. یکی از آنان گفت: «من برای استخدام به یکی از شرکتهای خصوصی اصفهان مراجعه کردم که آگهی استخدام منتشر کرده بودند. تا فهمیدند خمینی شهری هستم صد تا بهانه آوردند و اصلا امتحان هم نگرفتند.»

یکی دیگر از شهروندان هم گفت: «بزرگنمایی این حادثه با موضوع الحاق رابطه دارد. در استان این موضوع را عمداً بزرگ کردند تا به موضوع الحاق ضربه بزنند.» یکی از مسئولان شهر هم گفت: « اگر مدیران اصلی شهرستان باهوش باشند این حادثه را سندی قرار می دهند تا از بودجه های فرهنگی گرفته تا عمرانی برای این شهر بگیرند.» البته این حادثه موجب شد تعداد قابل توجهی از فعالان فرهنگی شهر تصمیم بگیرند برای خمینی شهر و تقویت هویت شهری اقداماتی صورت بدهند. بی تردید نفس این کار مبارک است و نشان می دهد مردم شهرستان این توان را دارند که این تهدیدی که برای شهر به وجود آمده را به فرصت تبدیل کنند. برپایی همایشهای باشکوه در تجلیل از مفاخر شهرستان یکی از این طرحهاست. چند تن از شاعران شهرمان از جمله سعید بیابانکی، مطهره عباسیان و عبدالرضا کیانی هم اشعاری زیبا در وصف خمینی شهر و افتخاراتش سرودند.

جدول وعده ها

شهروندی هم از جوی آباد تماس گرفت و با اشاره به جدول وعده های مسئولان گفت: «در مورد جدول وعده ها باید بگویم از 18 مصوبه فرمانداران سابق برای جوی آباد فقط سه تای آن - آن هم به همت خود اهالی- عملی شده است. شهردار هم یک وعده در مورد پل زیرگذر یا پل هوایی برای محدوده شمس یا پاسارگاز داده اند که تاکنون اجرا نشده است.»

مختار را مسخره كرديد؟

یکی از شهروندان هم انتقاد کرد چرا در شماره قبل در ستون اصلاح گر مختار را مسخره کردید؟!

بالاخره سه ده يا سه دژ؟!

یکی از شهروندان پرسید «در شماره های قبل نوشته بودید که سده سه تا دژ بوده ولی حالا نوشتید که سه تا ده بوده کدام درست است؟»