جوابیه بر نقد جناب آقای دکتر منتظرالقائم
زادگاه، نام سلمان و شخصیت افسانهای او تا پیش از پذیرش اسلام با ابهام روبرو است. (نگ به: جستجو در تصوف ایران، دکتر زرین کوب، ص 17 و نیز عبدا... السبیتی سلمان ص 30)
گزارش اینجانب از سده ای بودن سلمان مبتنی بر دلایل تاریخی و زبانشناسی به شرح ذیل است:
الف. منابعی که در آنها نام نخست سلمان آمده است به قرار ذیل می باشند:
1. در تاریخ طبری نام سلمان مابه ذکر شده است. (ج 3، ص171)
2. در کتاب ذکر اخبار اصفهان از حافظ ابونعیم اصفهانی نام سلمان مابه یا ماهویه گفته شده است. (ذکر اخبار اصفهان ج 1، ص48)
3. ابن اثیر در اسدالغابه فی معرفه الصحابه نام سلمان را در دوره قبل از اسلام مابه ابن بذوخشان ابن مورسلان ابن ... مهرک از فرزندان آبشاه میداند (ج 2، ص328)
4. ابن حجر عسقلانی در الاصابه فی تمییز الصحابه نام سلمان را مابه ابن بهبود نقل کرده است (ج 1، ص 113)
5. حمدا... مستوفی در تاریخ گزیده نام سلمان را مابه ابن بوذخشان ... از نسب منوچهر می داند (تاریخ گزیده، ص 229)
6. سعید ابن مسعود کازرونی در المنتفی نیز نام سلمان را ماهویه و یا مابه نقل می کند.
7. لویی ماسینیون درکتاب سلمان نام او را مابه ابن بودخشان یا روزبه ابن مرزبان نقل می کند.
بنابراین سلمان پیش از آن که این نام عربی با یک رنگ آرامی را بیابد در مآخذ مختلف مابه ذکر شده است. (سلمان پاک، ص 79)
گویا استاد محترم تنها به اسامی روزبه و یا ماهو که در کتاب محاسن اصفهان اثر مافروخی (محاسن اصفهان، ص 23) و یا نهایه المسؤول (ص 372) و اکمالالدین (ص 165) در آنها ذکر شده رجوع نموده اند. ابن اسحاق در سیره خود و ابن هشام پس از او هیچگونه اشارهای به سابقه نام سلمان ندارد، علاوه بر آن در تاریخ بغداد، مروج الذهب، الطبقات، استیعاب اشارهای به نام سابق سلمان نشده است. اما ابونعیم اصفهانی در صفحه 127 کتاب خود - ذکر اخبار اصفهان - (قرن 4 ه.ق) آورده است: در روزگار فیروزشاه به فرمان وی آذرشاپور که از دیه هرستان از رستاق مابرین بود ساختمان باروی جی را به پایان برد. منظور از مابرین همان ماربین است. بنابراین حضرت سلمان به دلیل سکونت در رستاق مابرین به مابه مشهور شده بود. آیا محققین محترم می توانند بین اسامی صحراها و یا روستاهای جی واژهای شبیه مابه بیابند؟ مسلماً خیر. زیرا مابه قدیمیترین اسم حضرت سلمان بوده و ماهو درضیعه ماهروکان و روزبه بر حلاف عقیده ماسینیون که همه به معنی ماه خوش و یا صبح به خیر می باشد به نظر بنده همگی اشاره به آیین مهرپرستی است.
آقای دکتر منتظرالقائم بدون ارائه هیچ مدرک علمی و تاریخی نوشته اند که یاسرم چشمه ای در کنار زاینده رود بوده است، اما در طومار شیخ بهایی آمده است مادی صرم مشهور به حسینی محاذی املاک در جزین زیر مادی دور واقع است. اما مادی صرم چشمه ندارد و مادی که چشمه داشته باشد در این حدود فقط همین قمیش است. مادی قمیش بسیار قدیمی و معتبر بوده. اهمیت این نهر برای این است که اگر خشکسالی شود و شورابهای هم از رودخانه نداشته باشد از چشمه ای که در مسیر آن است آب جوشش کرده و تشکیل نهری کافی می دهد. این نهر در نزدیک مسجد گورتان دو قسمت می شود. (فرهنگ آبادیهای کهن اصفهان، استاد دکتر محمد مهریار، ص 816)
برخلاف نظر آقای دکتر منتظرالقائم نام سلمان با یاسرم ارتباط دارد. زیرا استاد زبانشناس دکتر محمد مهریار در ص 817 کتاب آبادیهای اصفهان آورده است: نام سلمان فارسی و اشتقاقی مانند سلم (زابل، شهرکرد) و سلم آباد (اراک، بیرجند، تفرش، شاهرود) و غیره دارد. و طبعاً این سؤال پیش میآید که آیا نام سلمان ترکیبی چنین دارد؟
ضیعه مهروکان و چشمه یاصرم در بردارنده اسم پیش و بعد از پذیرش اسلام سلمان فارسی است چونکه اولاً تبدیل شدن سین اول به صاد عربی شیوه رایج تعریب نامهاست و این ناشی از نفوذ زبان عربی در زبان فارسی است. ماهویه نام قبلی حضرت سلمان در اصل همان ماهرویه است که در اثر فرآیند کاهش به ماهویه تبدیل شده است و نشانه دیگری از ماربینی بودن حضرت سلمان است. و بر خلاف نظر دکتر سیروس شفقی ماهروکان و بتروکان درخیابان بزرگمهر نبوده و بنابر قول ابن حوقل در ماربین است.
جی اولیه بعد از فتح دوم اعراب و شورش مردم جی و قتل فرمانده اعراب به ویرانهای بدل گشت و متروک و فراموش گردید چنان که مافروخی در ترجمه محاسن اصفهان آورده است. در آن زمان دیار اصفهان دیه هایی بود پراکنده و شهرهای خراب و کنده و اطلال باطل. بنابراین اصفهان تا سال 150 جز ویرانهای بر جا مانده از جنگ چیز دیگری نبوده است. آیا حدود اصلی گی که استرابون از آن به عنوان استراحتگاه پادشاهان هخامنشی یاد کرده است را می توان مشخص کرد؟ در واقع آقای دکتر منتظرالقائم بدون هیچگونه مدرک باستانشناسی و تاریخی، مکانیابی جی زمان هخامنشیان را مشخص کرده است. اما حمزه اصفهانی درباره کوه آتشگاه می نویسد: این کوه از جمله بیوت عبادات بوده است در عهد طهمورث و مینودز خوانده اند و بتان نهاده بودندی بسیار چنان که از جمله شهرهای مشرق برای حج به آن جا آمدندی.
مطالعات انجام شده روی کربن 14 قطعات نی آتشگاه به سرپرستی مؤسسه ایزمئو، طول عمر مصالح ساختمان آتشگاه را به دوران تمدن ایلام و زمانی است که معابد را با ایجاد تپه های مصنوعی با اجرای تکنیک سکوسازی می ساختند. کشف سفال گورتان با نقش خدای خورشید متعلق به هزاره اول قبل از میلاد به همراه حفاریهای باستانشناسی درغرب اصفهان و در ناحیه ماربین پیشینه تاریخی این منطقه را به هزاره چهارم پیش از میلاد یعنی دوره آغاز شهرنشینی منتسب کرده است. بنابراین مشهود است اصفهان در آغاز شکلگیری خود در اطراف کوه آتشگاه شکل گرفته است. (کاوشهای باستانشناختی در محوطه باستانی گورتان: دکتر محسن جاوری. نیز نگ.به دیار کهن خمینی شهر)
جایگاه جی اولیه در کتب تاریخی مورد تردید و بحث محققین است و جی گاهی به معنای عام به بلاد وسیعی اطلاق می شده است.
صاحب بن عباد وزیر و دانشمند آلبویه ملقب به کافی الکفاد در اشعاری که درباره اصفهان سروده است مقصودش از جی بلاد و از اصفهان شهر است. جناب آقای دکتر منتظرالقائم برای اطلاع بیشتر پیرامون مشخص نبودن محدوده جی باستان به کتاب اصفهان پیش از اسلام، علیرضا جعفری زند، صفحات 60 الی 74 رجوع فرمایید.
بنابراین اختلاف در زادگاه سلمان سخن تازهای نیست. تاریخنامه طبری به این اختلاف اشاره به شرح ذیل دارد: سلمان را گروهی از شهر رامهرمز و گروهی از شهر شاپور می دانند.
تاکنون تحقیق مستندی بر اساس نسبنامه سلمان و تطبیق آن با اسامی قدیم مکانهای تاریخی صورت نگرفته است. (تاریخ بین رشتهای) اما تکیه بر واژه مابرین ابونعیم و ماهروکان ابن حوقل و انطباق آن با اسامی پیش از اسلام حضرت سلمان به همراه مبهم بودن حدود اولیه جی باستان می تواند این فرضیه را که حضرت سلمان ماربینی است و ماربین روستایی متصل به جی بوده است (ابن رسته) را تقویت کند.
توضیحات: استفاده از کلمات باستانشناختی و یا تاریخ شناختی اشتباه است.
با تشکر، رسول صرامی