این عشق الهی است ...

ارسال در هنر های تجسمی

eshgh_elahiاولین روز از ماه پربركت ذیحجه است؛ از آن روزها که شور و شادی از در و دیوار شهر می‌ریزد، 1429 سال پیش درست در چنین روزی دستان "علی (ع) و فاطمه (س)" به هم گره خورد تا محکم‌ترین پیوند هستی شکل بگیرد و امروز بعد از گذشت آن همه سال؛‌فرمانداری، شهرداری، اداره‌ی فرهنگ و ارشاد اسلامی و حوزه‌های علمیه‌ی خواهران در شهر دست به دست هم داده‌اند تا همایش

" جلوه‌ی عشق الهی" را در سالن سینما فرهنگ در چنین روز مبارکی برگزار کرده و طی آن جشن ازدواج جمعی از زوج‌های طلبه‌ی شهرمان را به زیبائی برپا کنند.
سالن مملو از جمعیت است و سفره‌ی عقد بزرگی سن را پوشانده و حالا "حجت‌الاسلام گرجی" سخنور موفق و کارشناس مذهبی خانواده آمده است تا این کبوتر‌های عاشق را با آئین همسری و همدلی و همزبانی آشناتر کند.
حرفهایش مثل همیشه به دل می‌نشیند، از مهربانی می‌گوید و از گذشت، از اینکه طبیعت مرد این است که تکیه گاه قرار بگیرد و زن فطرتا دوست دارد به کسی تکیه کند و اینکه" الرجال قوامون علی النساء " یعنی همین.
حاج‌آقا گرجی باز هم می‌گوید: یک زن به عنوان همسر و مادر باید مثل گل عمل کند دی‌اکسیدِ ترافیک و قرض و کار زیاد را بگیرد و اکسیژن بدهد و برای همین است که خداوند در زبان زن لطافت قرار داده است، حاج‌آقا یک حرف شیرین دیگر هم می‌گوید و پرده از نصیحت "رهبر" به آقایانی که صیغه‌ی عقدشان را می‌خواند، برمی‌دارد: "مواظب باش گل زندگیت پژمرده نشود."  
حاج‌آقا از زیباترین پیوند هستی هم می‌گوید، از حضرت علی و حضرت زهرا، از نماز شب اول ازدواجشان و از ثمره‌ی آن یعنی پسری که در تیرباران بی‌وقفه‌ی ظهر عاشورا به نماز می‌ایستد و از حرکات نادرست و مردم‌آزاری‌های ما در عروسی‌هایمان که نفرین‌های مردم را در پی دارد و چند وقت بعد که ثمره‌اش را در زندگیمان می‌بینیم می‌اندازیم گردن چشم زخم.
حاج‌آقا گرجی از زیرکی خمینی‌شهری‌ها هم گفت و از اینکه با تحقیق به این مطلب رسیده است که خمینی‌شهری‌ها از نظر هوشی در رده‌‌های بالای استان قرار دارند.
حرف‌های دلنشين حاج‌آقا گرجی که  تمام شد مولودی خوانی شاد و شیرین " آقای شیروی" به این بزم شور دیگری ‌بخشید و حالا نوبت "حسینعلی عمادی" خاله خانوم شهرمان بود که با هنر‌نمائی خود و همکارانش ازعروس و داماد‌ها و همراهانشان پذیرائی کند.
آقای عمادی هنرمندانه طی اجرای نمایش به طرح مشکلات شهر پرداخته و از مسئولین انتقاد کرد و بعد داستان یک زوج "لیلی و مجنون" امروزی را روایت نمود و در نهایت طبق معمول همه‌ی برنامه‌ها اهدای جوایز شد پایان بخش جشن، البته ناگفته نماند که جوایز به زوج‌هائی تعلق می‌گرفت که هر دو طلبه باشند.