بازتاب درمانی در طب سنتی
از جملات معروف سرخپوستان است که میگویند: «پاهای انسان روی زمین راه میرود و بدین صورت روح او به جهان متصل می شود››.
نزدیک به چند سال از زمانی که لئوناردو داوینچی کف پاهای انسان را به همراه جایگاه اعضای بدن بر روی آنها تصویر کرده میگذرد. البته این عقیده که پای انسان جلوهای از کل بدن اوست منحصر به زمان داوینچی نمیشود بلکه هزاران سال قدمت دارد. مجموعه این اعتقادات و استفاده از آنها در بهبود بیماریها یکی از روشهای طب مکمل به نام بازتابدرمانی یا رفلکستراپی یا انعکاسدرمانی را شکل میدهد. دو کشور هند و چین سابقه حدود پنج هزار ساله در این زمینه دارند. مصریان نیز از حدود پنج هزار سال پیش این روش را میشناختهاند و تصاویر نقاشی شدهای از این شیوه درمانی در آثار باستانی وجود دارد. کشورهای غربی تا قرن بیستم با این نوع درمان بیگانه بودند گر چه بعدها کتب مرجع پزشکی، ویلیام فیتز جرالدر (سال 1915 میلادی) را مبدع بازتابدرمانی نوین معرفی کردند. (همچنان که بسیاری از مفاخر طب ایرانی بنام پزشکان غربی ثبت و ضبط شده و سرقتهای علمی فراوانی بنام دزدان کتب اصیل طب سنتی ایران زمین مهر شده است مثل آنکه ابننفیس در قرن ششم و در شرح قانون بوعلی سینا گردش خون را توضیح داده ولی در کتب پزشکی نوین، هاروی کاشف گردش خون معرفی میشود.)
روش بازتابدرمانی مبین آن است که پاهای انسان جلوهای از کل بدن اوست و با تحریک نقطه خاصی از پاها عملکرد اندام مربوطه بهبود مییابد و در واقع روی پاها مناطقی بازتابی وجود دارد که با بخشهای مختلف بدن تطابق داشتهع با فشار درمانی بر آن مناطق میتوان بهبودی شامل آرامش اعصاب، کاهش انقباضات عروقی و نظایر آنرا فراهم آورد. به عبارت دیگر وقتی بدن به هر نحوی از تعادل خارج شود پیامهای عصبی نقاط مختلف بدن دچار نابسامانی شده و سرعت آنها کاهش مییابد و با اجرای این روش، انسداد این مسیرها رفع شده و با افزایش موادی مثل اندورفینها، احساس سلامتی به شخص برمیگردد.
لازم به ذکر است که مناطق بازتابی پای راست مربوط به اعضای طرف راست بدن و مناطق بازتابی پای چپ مربوط به اعضای سمت چپ بدن است. در کف هر پا 7200 پایانه عصبی وجود دارد و هر قسمتی نماینده عضوی در بدن است البته اینکه هر عضو، نماینده حسی در جای دیگر خصوصاً پوست دارد در پزشکی نوین هم به اثبات رسیده است و البته مناطق مذکور صرفاً مربوط به کف پاها نمیشود بلکه از حدود ده سانتیمتر بالای قوزک تا کف پا یعنی کف،
کنارهها، سپس انگشتان ورودی پا بنا به ضرورت مورد مالش قرار گرفته و با تحریک هر منطقه انرژيهای دفاعی و شفابخش طبیعی بدن تقویت میشود. مراحل اجرایی این روش بدین نحو است که بیمار روی نیمکت راحت نشسته، کفش و جورابهای خود را در میآورد. درمانگر با نوک انگشتان خود مناطق سخت شده کف پا را پیدا کرده و عضو درگیر بیماری را تشخیص میدهد. سپس بر روی مناطق شناسایی شده ضربه و فشار وارد کرده مالش می دهد. جهت ماساژ باید در راستای حرکت عقربههای ساعت باشد و با لمس و مالش نقاط روی پاها، بیمار دردی در اندام مربوطه احساس می کند که این درد میتواند مستقیماً در نقاط مورد فشار نیز ظهور یابد و بدین ترتیب طی 10-8 جلسه درمانی، علایم بیماری رفع میشود البته نیاز به تذکر است که اجرای این روش نیاز به تجربه و علم کافی از جزئیات متد درمانی دارد.
از مزایای این روش میتوان به دامنه کاربرد وسیع بیماری و سنی آن اشاره کرد که حتی در نوزادان و افراد سالمند نیز قابل اجراست. از مشترکات این روش درمانی با اصول طب سنتی ایرانی آن است که بیشترین کمک برای بهبود بدن را باید خود بدن ارائه کند. یعنی با افزایش گردش خون به نواحی خاص بدن طی اجرای این روش، جذب مواد مغذی و حذف مواد زاید شدت یافته و همین امر منتج به نتیجه درمانی خواهد شد. این روش با متعادلسازی کل بدن، جدای از نقش درمانگری می تواند نقش پیشگیری کننده از بیماری را نیز داشته باشد. به هر حال ثابت شده که انجام این روش به کاهش فشارهای عصبی و استرسها، افزایش عملکرد سیستم ایمنی، رفع بیخوابی، بهبود دردهای استخوانی، درمان یبوست، رفع اختلالات کلیوی و صفراوی، درمان سردردها به ویژه میگرن و ... کمک شایانی مینماید. البته اجرای این روش در ماههای اول بارداری یا زمانی که در پا جراحتی وجود دارد، ممنوع است. بحث آخر آنکه اگر امروزه بخواهیم با دانش محدود بشر هر چه هست و میبینیم را توجیه علمی کنیم و اگر توجیهی برایش نیافتیم آن را رد کنیم قطعاً محکوم به شکست خواهیم بود. باید پذیرفت روشهای درمانیاي وجود دارد که با علم امروز نمیتوان توجیهی برایش یافت و زوایای ناپیدا و ناشناختهای برای بشر دارد که در عین حال ارزان، کمخطر و بسیار مؤثرتر از روشهای باصطلاح توجیه شده طب غربی است.