از بیماریهای روان تنی چه میدانیم؟

ارسال در بهداشت

هفته پایانی مهرماه هفته ملی بهداشت روان نام گرفته است. سازمان بهداشت جهانی، سلامتی را عبارت از یک حالت آسودگی کامل جسمی، روانی و اجتماعی می داند.از این تعریف می توان چنین برداشت کرد که سه عامل ذکر شده چون سه راس یک مثلث با هم در ارتباط هستند و اختلال در هر کدام می تواند به اختلال دیگری منجر شود چنان که بسیاری از بیماری های جسمی ریشه در روان دارند. این دسته از بیماری ها که روان تنی نام گرفته اند در جامعه ما قابل توجه و تعمق هستند. دبیر اجرایی سومین کنگره بین المللی بیماریهای سایکوسوماتیک در این باره می گوید: "علت مراجعه 80 تا 85 درصد افراد به مطب پزشکان، بیماریهای سایکوسوماتیک (روان تنی) و استرس است."
به گزارش خبرنگار فرصت به نقل از خبرگزاری مهر، علیرضا روح افزا اظهار کرد: "حدود 85 درصد مراجعه کنندگان به مطب پزشکان به علت بیماریهایی است که به نوعی استرس در ایجاد، تشدید یا تاخیر در درمان آن نقش دارد."
دکترروح افزا میگوید: "در بیماریهای سایکوسوماتیک اگر چه جسم درگیر است اما فاکتورهای روحی روانی در ایجاد، تشدید و حتی تاخیر در درمان آن نقش دارد. به طور مثال پرفشاری خون یک عارضه جسمی است اما یک استرس یا مشکل روحی می تواند سبب تشدید آن شود که فرد برای کنترل آن ناگزیر است به تعداد داروهای مصرفی بیفزاید." بنابراین بيماريهاي روانتني (سايکوسوماتيک) به مشکلاتي گفته ميشود که با نشانههاي بيماريهاي بدني شروع ميشود و جسم را درگير ميکند اما منشا اصلي آنها مشکلات رواني است. بيماريهاي گوارشي، ترش کردن، احساس سردرد، احساس نفخ و... از شايعترين مشکلات روانتني در کشور ماست. بيماري که به دليل مشکلات رواني گرفتار بيماريهاي جسمي شده باشد، معمولا با تظاهرات جدي بدني روبهرو ميشود و وقتي براي بررسي مشکلی به دکتر مراجعه ميکند، متخصص هيچ مشکل جدي جسميدر او نميتواند تشخيص دهد و درمان جسمي بيماري نميتواند مشکلات او را برطرف نماید.

 

بيماريهاي روانتني چه افرادي را بيشتر درگير ميکند؟
بيماريهاي روانتني در افراد 20 تا 40 سال، بيشترين رواج را دارد. ژنتيک و سابقه خانوادگي ميتواند يکي از اصليترين دلايل ابتلا به اين بيماريها باشد. براي مثال در يک خانواده، اغلب افراد زماني که مضطرب ميشوند، معدهدرد ميگيرند. اين معدهدرد، يک بيماري خانوادگي نيست بلکه مشکل روانتني است که در همه افراد خانواده به اين شکل بروز پيدا ميکند اما در برخي موارد ناآگاهي فرد و اطرافيانش باعث درمانهاي طولانيمدت و بينتيجه ميشود. یکی از روانپژشکان می گوید: "بيماری داشتم که سالها به عنوان يک بيمار مبتلا به صرع شناخته شده بود و حتي براي اين بيماري مدتها تحت درمان قرار گرفته بود. او زمانيکه دچار استرس ميشد، حالتي شبيه غش پيدا ميکرد، نفسنفس ميزد، بدنش سست ميشد و روي زمين ميافتاد. همه خانواده او گمان ميکردند مبتلا به صرع است و براي درمانش حتي به بستري کردن او هم متوسل ميشدند. اين درحالي بود که او چنين بيماري نداشت." گرچه او سالها براي صرع دارو خورده بود اما زمانيکه به روانپزشک مراجعه کرد، متوجه شد که غش کردن او نه نشانه صرع بلکه يک بيماري روانتني است.


چگونه ميتوان بيماريهاي روانتني را در خود تشخيص داد؟
اگر فرد در خانوادهاي است که سابقه ابتلا به اضطراب، افسردگي و ديگر بيماريهاي رواني را دارد، بايد نسبت به بیماریهای روان تنی مشکوک شود. گاهي هم فرد به دنبال يک اتفاق استرسزا، علائم عصبيرا از خود بروز ميدهد و حتي با فروکش کردن دلايل اضطراب هم، نشانههاي فيزيکي در بدنش بروز پيدا ميکند.
متخصصین معتقدند: نشانههايي از قبيل تنگي نفس، اضطراب مزمن، سردرد و ناراحتيهاي گوارشي که با تجربه اضطراب شروع ميشود و مدتي بعد با محو شدن تنشها از بين ميرود، ميتواند نشانه ای از بیماریهای روان تنی باشد. در همین رابطه دبیر اجرایی سومین کنگره بین المللی بیماریهای سایکوسوماتیک معتقد است: "بیشترین تظاهرات فشارهای روحی روانی در دستگاه گوارش و سپس سیستم قلبی عروقی است."

 

چرا درمان بیماری های روان تنی چندان موفق نیست؟

روح افزا علت عدم موفقیت پزشکان در درمان این قبیل بیماری ها را در محدود شدن آنها در یک تخصص برشمرد و مي افزايد: "راه درست درمان این بیماریها درمان تیمی است و برای موفقیت در درمان بیماریهای سایکوسوماتیک باید با دیدی همه جانبه به کمک یک تیم درمانی فرد را معالجه کرد زیرا در طب امروز درمان این قبیل بیماری ها فقط در یک کار تیمی متشکل از پزشک، روانپرستار، کاردرمانگر، موسیقی درمانگر، خانواده درمانگر و حتی مربی ورزش امکانپذیر است."
وی ادامه می دهد: "مشکل امروز کشورهای جهان سوم نگاه فردی در درمان است و هنوز در این کشورها کارگروهی و درمان تیمی به درستی شناخته نشده است حال آنکه باید با دید همه جانبه مداخلات لازم را برای درمانی موفق طراحی کرد."
برخی کارشناسان معتقدند هم پزشکان و هم بیماران به دلایل فرهنگی و اقتصادی و فراهم نبودن بسترها درکشور ما و همچنین درشهرستان آمادگی لازم را برای درمانهای تیمی ندارند چرا که بیماران فکر می کنند که یک پزشک خوب آن است که در هر صورت برای بیمار دارو تجویز کند و خیلی زود او را درمان نماید و از طرف دیگر اکثر پزشکان برای ارجاع بیمار نزد تخصص های دیگر راحت نیستند. توجه به این نکته لازم است که منشا بیماریهای روان تنی مشکلات روحی است و طبعا کسانی که از سلامت روانی نسبی برخوردارند کمتر دچار این بیماری ها می شوند و سلامت روان هم ریشه در سلامت خانواده دارد که عاقلانه است به این بخش توجه کافی شود.
با توجه به آنچه خواندید درصورتی که از یکی از مشکلات ذکر شده رنج می برید و مراجعات مکرر شما به پزشک آنرا درمان نکرده است و آزمایش ها و روشهای دیگر تشخیصی علتی برای بیماری مشخص نکرده است منشا بیماری خود را ذهن و روان بدانید و درمان را متمرکز بر آن بخش کنید.