از میدان انوشیروان سابق یا فلکه دانشگاه صنعتی که وارد بلوار آزادگان می شوی یک تابلو نسبتا بزرگ روبروی چشمانت سبز می شود با عبارت: "خمینی شهر 5 کیلومتر"! و می مانی که پس این جا کجاست؟ جلوتر که می آیی تابلوی دیگری جلویت قد علم کرده و روی آن نوشته و علامت زده؛ مستقیم: "میدان قدس" و سمت راست: "امام زاده سید محمد".
حالا بیشتر گیج می شوی که در کدام منطقه واقع شده ای؟ یک احتمال می دهی و آن این که این جا یک منقطه آزاد است، نه اصفهان و نه خمینی شهر!
هنوز درست به جمع بندی نرسیده ای که تابلوی کوچکتری در گوشه ای کز کرده و جهت نمای روی آن "امامزاده سید محمد و گلزار شهدا" را در سمت راستت نشان می دهد.
 اما امامزاده سید محمدِ کدام شهر معلوم نیست! گلزار شهدای مردمان غیور کدام شهر و دیار؟ این هم معلوم نیست. ممکن است در جواب بگویی خب معلوم است "خمینی شهر" آن وقت در این صورت این سوال پیش می آید که پس تابلوی قبلی که نوشته بود: "تا خمینی شهر 5 کیلومتر" تکلیفش چیست؟ اگر تابلو اولی نشان می داد که اینجا خمینی شهر است لابد این جا هم امامزاده و گلزار شهدای همین شهر می توانست باشد.
اما وقت فکر و خیال زیادی نداری اینبار پرسه ماشینی است، زود باید عبور کنی چند لحظه بعد تابلوهای دانشگاه صنعتی اصفهان این ذهنیت را در تو به وجود می آورد که لابد این جا اصفهان است ولی تا بخواهی تجزیه و تحلیل کنی به تابلوی دیگری می رسی که دو جهت نما دارد یکی مستقیم که مرکز شهر را نشانت می دهد و دیگری سمت راست که جاده کمربندی را نشان می دهد و حالا اساسا گیج می شوی که نکند داری وارد اصفهان می شوی اما به سرعت باد و برق به زیر پل ناهنجار خم شده روی بلوار می رسی که یک تابلو چند عنوانه رنگ و وارنگ ترقه خورده چسبیده به پل نظرت را جلب می کند. روی این تابلو اسامی چند شهر را نوشته که جهت نمای سمت چپ، خمینی شهر را نشان می دهد و این جاست که با خود می گویی تابلوها چه می گویند؟! و یا چه می خواهند بگویند و یا چه باید بگویند و آرزو می کنی که ای کاش حداقل تابلوهای ورودی های شهر ساماندهی شوند چراکه اگر این تابلوهای گیج حال خوشی پیدا کنند و مثلا تابلوی اول بلوار آزادگان بشود: "به شهرستان خمینی شهر خوش آمدید" لااقل مسافران گیج نمی شوند البته وضع توی جاده حد فاصل مقابل چشمه لادر ومقابل پارک جنگلی هم وضع به همین شکل است .