طنز يعني چه ؟

ارسال در در شهر

nishkhandبا زبان طنز بسياري از مطالب در زمينه هاي خصلت هاي ناپسند انساني وكاستي ها و نابسامانيهاي اجتماعي و فرهنگي وعمراني را ميتوان بيان كرد و پيش روي افراد و مديران و مسئولين نهاد و توجه آنها را جلب نمود .

اما بنظر مي رسد آشنايي با زبان طنز و چهارچوبها و ضرورتها و رسالتهاي آن چندان زياد نيست و لازم است زبان آنرا فهميد وادبيات آنرا شناخت تا دچار سوء تفاهم و سوء برداشت نشد . در اين باب مطالبي تحت عنوان ضرورتهاي طنز در فرصت شماره 36 انتشار يافته كه مي توان از طريق سايت هم جستجو نمود . علاوه بر آن خواندن چند كتاب و مطالب طنز مانند كتابي از محمد علي جمالزاده و يا آثار تولستوي و يا نمونه هايي از مجله گل آقا مي تواند به آشنايي به زبان طنزكمك كند . اين مجموعه يعني نيشخند هم با توجه به همان ضرورتهاي طنز تعريف و روي سايت و نيز نشريه عملي مي شود ، البته مطالب طنز ديگري نيز از ابتداي انتشار فرصت چه بصورت شعر و چه نثر گاه و بيگاه با عناوين مختلف انتشار يافته است كه اميدواريم بصورت متمركز و با عنوان كلي نيشخند انتشار يابد .

 همچنين در راستاي آشنايي خوانندگان وكاربران فهيم و جستجو گر فرصت لازم است گاه وبيگاه به خود طنز نيز بپردازيم كه اين بار تعاريفي از طنز پردازان را در تعريف طنز مي آوريم كه خود مي تواند درشناخت زبان طنز و كاربردهاي آن كارگشا باشد .

 

طنز يعني چه ؟

عده اي طنز را تعريف ناپذير مي دانند ، مثلاً مي گويند كار مرغ تخم مرغ گذاشتن است و بس ، ديگر اينكه چه خواصي دارد فرق خاگينه با نيمرو چيست  به او مربوط نمي شود ، اين يعني اينكه طنز نويس مطلب خود را مي نويسد و تعاريف به او مربوط نمي شود .

  • عده اي ارائه دو تعريف همسان از طنز را ناممكن مي دانند .
  • عده اي كوشيده اند ، از زاويه ديد خود يك چهارچوب تعريفي براي طنز بيان كنند ولابد به طبق آن هم عمل نمايند كه توجه به آن تعاريف مي تواند افق ديد و انديشه ما را گسترش دهد ، پس تعدادي از آنها را مي خوانيم .
  • طنز بيان پر از شك و عصيان شوخ چشمانه است ، نسبت به ساختار موجود .
  • طنز نگاهي است ترديد برانگيز نسبت به وضعيت بشري .
  • طنز يعني به تمسخر گرفتن عيب ها به منظور تنبيه و تحقير از روي عرف اجتماعي .
  • طنز شكل تكامل يافته هجو است .
  • طنز يك نوع اجرا و بيان است ، گاه به صورت شفاهي (جوك ) يا به صورت مكتوب كه مي تواند ادبي و مطبوعاتي باشد .
  • طنز سبك ادبي است عقيده انتقادي را باشوخي و بذله گويي تركيب مي كند و از اين راه مي كوشد تا از طريق خنده اصلاحاتي ايجادكند .
  • طنز عالي ترين شيوه بياني و اخلاقي هنراست و آماج هاي اساسي آن « شرارت»  و «صداقت » است .
  • طنز نياز به ظرافت و انتقاد دارد كه بايد با هم آميخته شوند .
  • طنز روش ويژه اي در نويسندگي است كه ضمن دادن تصوير هجو آميز ازجهات زشت و منفي زندگي ، معايب و مفاسد جامعه و حقايق تلخ اجتماعي را به صورت اغراق آميز تر و بدتر كيب تر از آن چه هست نمايش مي دهد .
  • طنز يعني گريه كردن قاه قاه ، طنز يعني خنده كردن آه آه .
  • طنز زاده‌ي غريزه اعتراضي است . اعتراضي كه تبديل به هنر شده است .

با وجود عقيده عده اي بر تعريف ناپذيري طنز و نيز يكسان نبودن تعاريف با توجه به تعاريف آورده شده متوجه مي شويم كه با وجود كلمات متفاوت روي عناصر خاصي تأكيد شده است كه آنها را مي توان بعنوان مشخصات طنز استخراج كرد .

نگاه نقادانه به آنچه هست ، درشت كردن عيب ها و زشتي هاي فردي و اجتماعي و مديريتي واجرايي و تحقير و تمسخر آنها با استفاده از هنر نويسندگي و شعر و ديگر هنرها و نهايت اينكه طنز رسالتي دارد كه همان اصلاح است و خصوصيتي كه فرد خواننده با خواندن طنز به هر حال نيش او باز مي شود .

گاه به صورت خنده بلند و بيشتر بصورت خنده اي كه نيشخند نام دارد و همراه بافكر و نوعي افسوس است و اينكه طنز پرداز باكسي قصد شخصي ندارد .