خمینی شهر 89
بر آن شدیم مانند سال گذشته و طبق رسم مطبوعات در ویژهنامه نوروزی برخی از اخبار مهم سال را یادآوری کنیم. همچنین با دادن گوی طلایی یا تمشک، خدمات یا کمکاری بعضیا را گوشزد کنیم.
البته با شناختی که از سعهصدر مسؤولان سراغ داریم، امید است این مطلب باعث رنجش شخصیت حقیقی یا حقوقیای نشه بلکه انشاءا... تحت توجهات و عنایات حضرت بقیها... و خداوند متعال باعث رشد و پیشرفت شهر تو سال جدید شود.
فروردین
• سال 1389 از طرف مقام معظم رهبری سال «همت مضاعف کار مضاعف» نامیده شد. از مردم که بگذریم ادارات و ارگانا برای تحقق بخشیدن به این امر چی کار کردن؟ شهرداری خمینیشهر که شروع کرد خیابون شهید صدوقی را تعریض کنه. همون اول سال هم تو تعطیلات یه بارونی اومد مشتی. عجب برکتی! اما مشکل اینجا بود که به شهر كلي خسارت وارد شد. در هر صورت اول سالی بروبچ شهرداری بالاخص خدمات موتوریها یه گوی طلایی بُر زدند. سازمان اتوبوسرانی هم که مثل همیشه شعار پشت بلیطای واحدش جور شد.
• یه مصداق دیگه از همت مضاعف کار مضاعف از طرف شهرداری و اون شروع به کار تعریض خیابون شهید صدوقی بود. البته کار به کندی پیش رفت و ماهها ملت تو این خیابون آلاخون بالاخون بودند. حالا هم کار متوقف شده فقط اوایل خیابون از چهارراه امام حسین(ع) تعریض شده و بیشتر خیابون به همان حالت سالیان پیش موند که موند. حالا کی میخواد خیابون را تعریض کنه؟ ا... اعلم! کار را که کرد؟ آنکه تمام کرد البته اگه پولش باشه. پس یه تمشک خدمت كي؟ اونكه پولو نداد يا اونكه بي پول شروع كرد؟!
• رفتن «شریفیانپور» و اومدن «صالحی» بهعنوان فرماندار از مهمترین تغییرات سیاسی شهرستان بود که همون اول سال اتفاق افتاد. هر چند تو کشور ما هر کسی از هر جا تودیع شد و رفت یه جای دیگه معارفه خواهد شد. فقط محل خدمترسونیشون یعنی محل کارشون(!) عوض میشه. اما عجب دنیاییه! یکی میره جاش یکی میآد. باز دوباره همون اولی میره و یکی دیگه. پس چرا بعضیا کاری میکنند که بمونند، بیاییم کاری بکنیم که بمونه. بهتر نیست؟!
• هشت ساله که شهرداری خمینیشهر داره طلب خودش را از دانشگاه صنعتی پیگیری میکنه. طلبی 24 میلیاردی که بهخاطر عوارض دانشگاه صنعتی هنوز به توافق نرسیده و از خر شیطون پایین نیومده که به شهرداری بپردازه. پیگیری و نامهنگاری از سال 1382 شروع شده و امسال هم ادامه داشت. ولی سال به آخر رسید و شهرداری نتوانست پشت گوشش را ببینه و حقش را بگیره. آقای دانشگاه! تو ساختن زیرگذر امامزاده سید محمد(ع) که همکاری نکردی تا لااقل یه باقیات الصالحاتی واست بهجا میموند. خب باشه! اقلاً بدهیهات را بده.
• یکی از مهمترین تحولات مطبوعاتی شهرستان تولد ستون «مسؤولان نخوانند» تو نشریه «فرصت» بود. ایجاد این ستون از اولین شماره تو سال 1389 باعث شد تو این یه سال سعهصدر مسؤولان را بیشتر کنه. عزيزان هم بهخاطر اینکه هِی به دستاندرکاران نشریه گیر ندهند و بفهمند با توجه به مصالح شهرستان مطلب ارسالی به دفتر چقدر چکشکاری میشه تا مبادا چهره موجه(!) مسؤولان خدشهدار بشه و بعداً چاپش میکنند، از اول سال جدید میتونند مطلب «مسؤولان نخوانند» را بدون تغییر و بدون هیچ ملاحظهای تو آدرس اینترنتی www.eslahgar.blogfa.com بخونند. شمارههای قبلی هم تو این وبلاگ موجوده. پس بخونید و حالش را ببرید!
اردیبهشت
• بالاخره از اول اردیبهشت، شاخ غول صفهای طویل شکسته شد. خداییش چهره شهرستان زشت شده بود. هیچ ارگانی هم قادر نبود این همه آدم را یکجا دو ساعت معطل کنه. اما بعد از افزایش 40 درصدی قیمت شیر و افزایش سهمیه و صد البته کاهش کیفیت آن، کمکم این صفها بیرنگ و در برخی نقاط از بین رفت. بعضی مردم که به شیرهای رایانهای میگویند «آب سفید»! پس ما هم یه گوی سفید [نه طلایی] به شيرها میدیم!
• اگه کشور دوست و برادر «چین» میتونست «زمین» وارد کنه، شهرستان «خمینیشهر» حتماً یکی از مشتریان پابهقرصش میشد. آخه نماینده تو یکی از جلسات شورای اداری خطاب به مسؤولان دولتی گفته که 20 سال دیگه خمینیشهر 700 هزار نفر میشه. پس خدا کنه قبل از اینکه منفجر بشه برادران چینی به دادمون برسند. بماند که همشهریان شاهینشهری و نجفآبادی قبلاًها بهصورت مداوم زمینهامون را تصرف كردند و یه دلستر هم روش! اما الان را بگو که دانشگاه صنعتی و بعضياي ديگه دهها هکتار از اراضی شهرستان را تصرف کردهاند. خدا به داد فرزندان خمینیشهری برسه! یکی یه تمشک نوشجان اون مراکزی که ذکر شد!
• یکی از اقدامات ماندگار زندهیاد رئیس قبلی اداره آموزش و پرورش شهرستان خمینیشهر، برپایی مراسم جشن روز معلم بود. در چهار سانس این جشن 5000 هزار فرهنگی شهرستان تونستند شرکت کنند و روحیهای تازه بگیرند تا تو امر تعلیم و تربیت آیندهسازان این مرز و بوم تلاش بیشتری صرف کنند. پس یه گوی طلایی تقدیم اداره آموزش و پرورش شهرستان!
• یکی از پدیدههای فرهنگی(!) امسال، پیدا شدن سر و کله گداهای پاکستانی تو شهرستان بود؛ مخصوصاً بعد از سیل پاکستان. گداهای داخلی بس نیست از پاکستان هم گدا وارد کردهاند. چند وقت دیگه حتماً چین هم دست به کار میشه! بالاخره نفهمیدیم فرمانداری مسؤول پیگیری این موضوعه یا اداره بهزیستی. یا شایدم شهرداری یا نیروی انتظامی. ظاهراً استانداری هم تو این قضیه شریکه. به هر حال الان بیش از یه ساله که این افراد به شغل بینالمللی تکدیگری مشغولند. تازه از اون گداهای سمج! تمشکهای طلایی آماده است تا بدیم به مسؤولان کمکار!
• حوادث و تصادفات خونبار جاده مرگ که مربوط میشه به کارشکنی ها و عدم همکاری در تکمیل کمربندی، تو امسال اتفاق مهمی بود. چند تا از تصادفها تو ماه اردیبهشت اتفاق افتاد. یکی از اونا تازهعروس بود. آقایون پاسخ بدن که چند تا دیگه عروسی به عزا تبدیل بشه تا از خر شیطون پایین بيان؟ حالا هم که جاده کمربندی آماده بهرهبرداریه، باید لنگ يه وجب جاده بمونه؟! پس فعلاً تمشکها را نوشجان کنید!
• تو این ماه شایعه آدمرباییهای سریالی تو شهرستان قوت گرفت. فرمانده نیروی انتظامی شهرستان که میگفت «ما هکَذَا الظَّنُّ بخمینیشهرِنا» یعنی این وصلهها به شهرستان ما نمیچسبه. اما خوب به هر حال مواظب فرزندان خود باشید.
• تو اردیبهشت بود که کمیته حجاب و عفاف شهرستان تشکیل شد. از اینجور کمیتهها و جلسات توسط ارگانها مختلف خیلی تشکیل میشه و همه هم بلند خوب سخنرانی کنند. ولی خودمونیم تا بحال چه کاری واسه بحث حجاب و عفاف شده. اگه این کمیته کارهای بنیادی بکنه سال دیگه حتماً گوی طلایی بهش میدهیم. فعلاً منتظریم.
خرداد
• «مقرر شد یک اصله درخت سیبری ناب خمینیشهر، یک اصله درخت گلابی خمینیشهر و هر میوه اصیل خمینیشهری را تو موزه منزل سرتیپ سدهی نگهداری کنند» اگه مسؤولان شهرستان چنین تصمیمی میگرفتند، خیلی دور از ذهن نبود. لااقل فرزندان ما میتونند میوههای خمینیشهر را توی موزه مشاهده کنند. راستی کوتاهی از طرف کیه که باغات و کشاورزی خمینیشهر داره از بین میره؟ تقصیر اون افرادییه که در اراضی کشاورزی و باغات ساخت و ساز غیرمجاز میکنند؟ یا تقصیر ارگانهاییه که با متخلفان برخورد جدی نمیکنند؟ یا شاید تقصیر از آب و هواست؟ در اینجا یه تمشک نثار تقصیرکار میکنیم!
• تو ماه خرداد نیروی انتظامی شهرستان جمعآوری آنتنهای ماهوارهای را آغاز کرد. از دوستم پرسیدم حالا این آنتنهای ماهواره را چکار میکنند؟ به شوخی یا جدی گفت: [...] به هر حال به نیروی انتظامی یه گوی طلایی تقدیم کنیم!
• پارسال که سال «گاو» بود بالاخره پس از یک سال معطلی پشت درهای وزارت ارشاد تو بیستم خرداد اولین نشریه رسمی شهرستان خمینیشهر با مجوز رسمی منتشر شد. خردادماه امسال اولین سالگرد اون بود. تو این حدود دو سال بعضی ادارات و افراد چه حقیقی چه حقوقی از «فرصت» «پلنگی» ساختند ترسناک! آخه امسال سال «پلنگ» بود!
تیر
• قضیه بحران زمین را که قبلاً مطرح کردیم. مشکل ساخت و سازهای غیرمجاز تو جویآباد هم شده غوز بالای غوز! بابا! یکی به داد جمعیت زیاد شهرستان و کمبود زمین برسه.
• کدام جمله درمورد بیمارستان منظریه صحیحتره؟ الف)شتر در خواب بیند پنبهدانه ب)بزک نمیر بهار میآد ج) عید بز افتتاح میشه د) بابا خيلي بدبيني! به يه جاهايي رسيده.
مرداد
• برای نخستین بار در طول تاریخ، امسال به مناسبت 17 مرداد روز خبرنگار مسؤولان شهرستان خمینیشهر دو نشست تشکیل دادند و تو اون از کسانی که در عرصه خبررسانی فعالیت داشتند حالا چه توزیع و چه خبرنگاری و خلاصه هر کسی که به نوعی به خبر مربوط میشد، دعوت کردند. یکی شهرداری خمینیشهر بود و دیگری فرمانداری شهرستان که در اینجا دو تا گوی طلایی تقدیمشون میکنیم!
• اعیاد شعبانیه یکی از مناسبتهاییه که کمکم داره حاشیهساز میشه و ما را از اصل دور میکنه. پذیراییهای عجیب و غریب، مزاحمتها و موتورسواریها، ترافیک، معضل ترقه و مهمترین آنها ظروف یکبار مصرف که هم برای مردم و هم برای کارگران شهرداری ضرر داره. خدا به تمامی کارگران شهرداری قوت بده. جا داره حالا که اسمشون را آوردیم یه گوی طلایی هم بهشون تقدیم کنیم.
• تو این ماه شهردار خمینیشهر اعلام کرد که تنها راهحل مشکلات شهرستان الحاق به اصفهانه. خب! اگه راهش اینه بسما.... منتظر چی هستید؟ اگه هم اجازه نمیدهند پس بیخیال. ما هم دیگه گوی طلایی نداریم!
• قرار بود تا اواخر مردادماه کارخانه دخانیات خمینیشهر افتتاح بشه. حالا بعد از شش ماه دارند میسازند. آخه هم نماینده شهرستان وعدهاش را داد هم مدیرعامل دخانیات کشور. مدیرعامل که دیگه پَر! اما یه تمشک آبدار براي وعده هاي سر خرمن!
• دو تا مناسبت تو سال هست که بازار را کن فیکون میکنه؛ یکی فرارسیدن ماه مبارک رمضانه و دیگری دم دمای عید نوروز مثل الان. معمولاً هم مسؤولان اقتصادی کشوری و استانی و شهرستانی و حتی محلی قبلش جلساتی میگذارند که اِله میکنیم و بِله میکنیم. اما آخرش اونایی که میخواهند گرونفروشی کنند راه دررواَش را بلندند.
• فرارسیدن ماه رمضان امسال یه حاشیه دیگه هم داشت و اون مربوط میشد به مرکز امور مساجد شهرستان خمینیشهر و اینکه این مرکز، به مساجد تأکید کرده ظهر جمعه جماعت برپا نکنند و مساجد تعطیل شوند تا ملت به مصلای نمازجمعه بروند. این را میگفتند. خود مرکز میگفت اجباری نیست ولی در برخی مساجد دیده شده بود. به هر حال اعاده مصیبت نکنیم یه تمشک بدیم و بريم!
• بازدیدهای سرزده فرماندار از ادارات شهرستان یکی از مباحثی بود که تو مردادماه سر زبونها افتاد. یکی از این بازدیدهای سرزده تو شماره 29 «فرصت» چاپ شد. بد نیست دوباره بخونید. «تیم بازرسی ساعت 7:15 وارد اداره میشوند ولی هنوز اثری از رئیس اداره نیست که نیست. یکی از کارمندان یواشکی زنگ میزنه خونه که چقدر میخوابی، بلند شو بیا اداره که اگه هر چه زودتر نیایی دخلت اومده است». پس یه گوی طلایی میدهیم به فرمانداری به شرط اینکه هرازگاهی از این کارا بکن تا بعضيل حساب كار دستشون بياد!
شهریور
• تو این ماه نماینده شهرستان گفت که مراکز دولتی مبلغ 38 میلیارد تومن به شهرداری خمینیشهر و 700 میلیون تومن هم به شهرداری درچه بدهکارند و مسؤولان دولتی باید هر چه زودتر بسُلفند. بابا! شهرستان خمینیشهر هزار و یه مشکل داره. الان بسیاری از مصوبات سفرهای ریاستجمهوری روی زمین مونده. کراهت دارهها! نماینده دلسوز حالا که تو مجلس این حرفها را زدی پس یه گوی طلایی واسه شما!
• از شهریورماه بود که بحث اینکه سلمان فارسی اهل کجا بوده؟ شروع شد. مگه نه اینکه اصفهان دستدرازی میکنه و چهرههای مثبت شهرستان را به نفع خودش مصادره میکنه؛ مثلاً آیت ا... فیضالاسلام، آیتا... اشرفی و... پس بعید نیست سلمان هم همشهریمون بوده. پس یه گوی طلایی خدمت «همشهری عزیزمان سلمان فارسی»
مهر
• برای نخستین بار در طول تاریخ نشریهای از خمینیشهر تونست تو جشنواره مطبوعات استان اصفهان شرکت کنه و تازه رتبه اول را هم کسب کنه. هنوز دو سال از تولد نشریه «فرصت» نگذشته ولی تونست همون اول کار خودش را نشون بده و قطعاً تو دیدگاه مسؤولان استانی نسبت به شهرستانمان تأثیر میگذاره. گوی طلایی دیگر تقدیم به بروبچ فرصتی!
• چند سال پیش یه سریالی از تلویزیون پخش میشد به نام «شب دهم». یه فیلم تلویزیونی هم پخش شد به نام «ظهر دهم». امسال هم فیلم سینمایی «عصر دهم» اکران شد. فقط «صبح دهم» را ندیده بودیم که سازمان اتوبوسرانی شهرستان مشکلمون را حل کرد و تصویب کرد از صبح روز دهم مهر خط هفتصد دستگاه به بخش خصوصی واگذار شد. البته از فروردینماه، خط درچه هم به بخش خصوصی واگذار شده بود. طبق قانون این سازمان باید تا سال 1391 شصت درصد خطوط واحد را خصوصیسازی کنه. این کار در راستای اجرای اصل 44 قانون اساسیه و منافعی برای همشهریان هم داره. پس یه گوی طلایی خدمت سازمان اتوبوسرانی که ما را در طول سالی که گذشت، یاری کرد!
• بروبچ زحمتکش نیروی انتظامی تو یه عملیات حسابی ریختند تو محله آلوده به مواد و یه حالی از این قاچاقچیها گرفتند که نگو! ایول به بروبچ نیروی انتظامی! گوی طلایی خدمتتون! حالا نوبت قوه قضائیه است که خودش را نشون بده...
آبان
• «ذاکرا آمدن عید مبارک بادت/ وان مواعید که دادی نرود از یادت» سفر تاریخی استاندار استان اصفهان به خمینیشهر تو آبان یکی از وقایع مهم سال بود. استاندار به شهرستان ما اومد تا خمینیشهری متفاوت بسازد. خود استاندار هم گفته بود که مشکلات شهرستان یه مقدار عدیده است و قرار شده یه مقدار هم ویژه به اونها پرداخت. ذاکر جون خداييش پاي بعضي از مشكلات شهر هم وايساد و پيگيري مردانه كرد مثل بحث عوارض. اگر چه كه اين ماجرا به مانع قانوني گير كرد ولي بهر حال در دفاع از حقوق خميني شهر محكم امود پس يك گوي طلايي به استاندار.
• تو آبان ماه مسابقات آسیایی گوانجو برگزار شد و تو این مسابقات چند جوان خمینیشهری شرکت کردند. در اینجا ما یه گوی طلایی خدمت این عزیزان تقدیم میکنیم و از مسؤولان میخواهیم تو این زمینهها بیشتر برنامهریزی کنند.
• بیستم آبان یادآور واقعه تلخ و خونبار تصادف پارک پیروزیه و عدم تکمیل کمربندی بهخاطر همکاری نکردن در تكميلش. این واقعه چند روز بعد از سفر استاندار به خمینیشهر بود و اینکه استاندار اتمام حجت کرده و گفته بود که دیگه از این به بعد یه قطره از این خون را به عهده نمیگیره. حرف استاندار تموم نشده بود كه باز هم خوني ريخت...
• نزدیکی به اصفهان هم واسه ما مصیبت شد؛ مثلاً جاذبههای گردشگری خمینیشهر و آثار تاریخیاش نادیده گرفته میشه. اما بروبچ شهرداری پیگیریهای متعدد انجام دادند و تونستند یه گام مؤثر بردارند واسه شناساندن چهره واقعی شهرستان به ایران و جهان. برنامههایی درمورد خمینیشهر آماده کردند که تو این ماه از شبکه اول سیما پخش شد. ایول به بروبچ شهرداری و یه گوی طلایی تقدیمشون!
آذر
• تو یکی از شبهای آذرماه خمینیشهر لرزید و هشداری بود به مردم و مسؤولان که باید آماده باشیم. ستاد بحران شهرستان هم چند روز بعد یه مانور زلزله برپا کرد تا عملکرد دستگاههای امدادی، اورژانسی، انتظامی، خدماتی و اجرایی را ارزیابی کنه. به هر حال یه گوی لرزان تقدیم به ستاد بحران!
• جشن مباهله این ماه هنوز خاطر ما هست. تو این جشن، بعضي مسئولا با هم کلکل میکنند و حاشیههایی واسه این جشن بهوجود میآورند. البته خوبه که مسؤولان تبادل آرا کنند و همیشه آماده پاسخگویی باشند اما نه اینکه جلوی ملت که همه فکر کنند مسؤولان با هم اتحاد ندارند. حالا ما باید گوی طلایی بدهیم یا تمشک؟!
• حکم دادگاه مبنی بر اعدام چند مجرم مواد مخدر تو ماه آذر صادر شد! دادستان هم از قاطعيت در مبارزه با مواد خبر داد. پس اينم یه گوی طلایی براي نهاد قضايي!
• عواطف خمینیشهریها که همیشه میجوشه. یه موردش توی همین ماه اعلام شد و اون اهدای عضو جوان 18 ساله کما رفته به بدن چهار بیمار بود. اهدای خون خمینیشهریها هم که تو کشور نمونه است. گویهای طلایی واسه این کارهای طلایی واقعاً کمه!
• با نصب دوربینهای مداربسته تو سطح شهر توسط نیروهای انتظامی یه گوی طلایی دیگه نصیب این بروبچ شد!
• محرم که نزدیک شد برخی مسؤولان دلسوز به جِلِز و بِلِز افتادند که بعضي كارا را نكنين عزيزان ما! بعد از روز عاشورا هم اعلام کردند که اصلاً بیشتر اونایی که دیروز اون کارا را کردند، غیربومی بودند و بعضی از خمینیشهریها را اغوا کردند، وگرنه خمینیشهریها کلُّهم خوبند و مسؤولان هم گُل و بلبل! [ما نفهمیدیم باید به کی گوی طلایی و به کی تمشک بدهیم]!
دی
• تو دی بود که شهرداری خمینیشهر شروع کرد عملکرد امسال خودش را منتشر کنه. این پاسخگوییها بالذاته خوبه و امیده که بقیه ارگانها هم گزارش بدهند. گویهای طلایی تقدیم ادارات پاسخگو!
• اداره محیط زیست باید زودتر از اینا تو شهرستان خمینیشهر افتتاح می شد. وجود یه ادارهای که دغدغهاش محیط زیست و اینا باشه، واسه همچین شهرستان پرجمعیتی که رتبه سوم را تو استان داره، لازمه. عدم حضور اکثر مسؤولان تو مراسم افتتاحیه یه علامت سؤال بزرگ تو ذهنها ایجاد کرد. به هر حال علیالحساب یه گوی طلایی خدمت اداره محیط زیست شهرستان تا بعد ببینیم چه گُلی سر ما میزنه!
• تو این ماهها نشریه «فرصت» دوسه تا ویژهنامه چاپ کرد و برخی از علمای خمینیشهری را به خمینیشهریها شناسوند. خداییش کمتر کسی درمورد این علما اطلاع داشت. امیدواریم تو سال آینده شاهد این قبیل کارها باشیم. گوی طلایی دیگه تقدیم به بروبچ «فرصت»!
• از اتفاقات فرهنگی هنری امسال تو این ماه بود و اون توزیع سری اول جنگ شادی عمو خندون تو شبکه خانگی سراسر کشور بود. گوی طلایی خدمت گروه هنری کودک و نوجوان عمو خندون!
• اولین مرکز رسمی همسریابی تحت پوشش مؤسسه خیریه الزهرای قم شعبه خمینیشهر تو این ماه بود که افتتاح شد. واسه استحکام بنیاد خانواده طرح جالبیه که جا داره گوی طلایی را تقدیم کنیم به دستاندرکاران این مرکز!
• مسؤول اداره کتابخانههای شهرستان اعلام کرد که پرمخاطبترین کتاب در خمینیشهر «تفسیر نمونه» هست. البته این خبر از شهری ولایتی و قرآنی که عاشق اهلبیت(ع) هستند، بعید نیست. گوی طلایی خدمت اهالی کتاب!
بهمن
• تو ایام دهه فجر معاون پارلمانی رئیسجمهور میرتاجالدینی و همچنین آقای حدادعادل یه سر اومدند شهرستان خمینیشهر. بازم خوبه مسؤولان کشوری بیایند شهر ما تا مشكلاتو ببينند. يه گوي طلايي به اوني كه اينا رو آورد!
• صدقه سر آقای میرتاجالدینی بالاخره مسؤولان زحمتکش شهرستان پس از دو سال جلسه شورای فرهنگی عمومی را تشکیل دادند. اما این جلسه تاریخی مصوبه و دستاورد چی داشت؟ هیچی! بابا! حالا هم که بعد از دو سال جلسه تشکیل دادهاند نشستهاند قصه بدبختیها و بیپولیهای ادارات را واسه هم تعریف کردهاند که چی؟ چه دردی دوا شد؟ به کسانی که تو اون جلسه شرکت داشتند یکی یه تمشک تقدیم میکنیم!
• تو ایام ا... دهه فجر تقریباً هر شب یادواره شهدای محلات برپا میشد. کنگره شهدا هم کارگاه آموزش تاریخ شفاهی دفاع مقدس را برگزار کرد. این کارها بسیار جالب بود و تازگی داشت و برگزارکنندگان از ما گوی طلایی میگیرند. فقط این انتقاد وارده که چرا یادواره شهدا فقط تو ایام خاصی مانند دهه فجر برگزار میشه و روزهای دیگه خبری از شهدا نیست؟
• از این ماه قرار شد کارگران محترم و زحمتکش شهرداری زبالهها را در روز جمع کنند؛ حالا چه روز چه شب یه گوی طلایی تقدیم به بروبچ کارگران زحمتکش شهرداری!
• حضور فیلم سینمایی کارگردان خمینیشهری تو جشنواره فیلم فجر از مهمترین اتفاقات هنری شهرستان بود؛ اصغر فرهادی با فیلم «جدایی نادر از سیمین» که سیمرغ بلورین را از جشنواره فیلم فجر و خرس طلایی را از جشنواره برلین گرفت. ما هم گوی طلایی را تقدیم میکنیم!
اسفند
• میرند آدما/ از اونا فقط/ اقدامات ماندگار/ به جا میمونه. از آخرین تغییرات مدیریتی شهرستان رفتن رئیس اداره آموزش و پرورش شهرستان خمینیشهر بود که بالاخره رفت. کارهایی خوب و موندگاری کرد که امیدواریم رئیس جدید هم از این کارها بکنند. پس یه گوی طلایی به اون از طرف اين فكاهي نامه!
• بروبچ نشریه واسه تهیه مطلبی به روستای آزران از شهرستان کاشان رفته بودند. وقتی برگشتند یکی یه شاخ درآورده بودن. پرسیدیم چی شده؟ گفتند: «پیامبر آزرانی اهل خمینیشهر!» آيت الله احمدی امامجمعه فقید خمینیشهر را میگفتند که 60-50 سال پیش تا اواخر عمر هر سال واسه تبلیغ به این روستای دورافتاده و سرد میرفت. گزارشش را توی نشریه میخونید. فعلاً یه گوی طلایی نصیب دستاندرکاران نشریه «فرصت» کنیم که واسه تهیه این گزارش «همت مضاعف» داشتند و تونستند «کار مضاعف» بکنند!